نمایش خانگی

روبات و من

فیلم «روبات و من» را اکس روپاس سال 2004 کارگردانی کرده است. داستان این فیلم در سال 2035 در شهر شیکاگو می‌گذرد. در شرکت بزرگی به اسم یو. اس. روباتیکز که به تولید روبات‌های هوشمند مشغول است یک جنازه پیدا می‌شود. این جنازه متعلق به دکتر آلفرد لنینگ، رئیس طراحان روبات‌های شرکت و واضع سه قانون روباتیک است. در ادامه یک کارآگاه پلیس به اسم اسپونر که مسوول رسیدگی به این پرونده است درمی‌یابد که دکتر لنینگ به قتل رسیده است.
کد خبر: ۲۱۷۱۵۷

او در بررسی‌های خود به یک روبات پیشرفته به اسم سونی که شخصیتی مستقل دارد مشکوک می‌شود. او برای کشف این معما از کمک‌های یک روان‌شناس روبات به اسم خانم دکتر سوزان بهره می‌برد. اسپونر بتدریج درمی‌یابد که توطئه‌ای بزرگتر برای نابود کردن بشر در جریان است که پشت آن فرد خبیثی به اسم رابرتسن قرار دارد.

مرد بنارسی

فیلم «مرد بنارسی»‌را دیوید داوان در سال 1997 کارگردانی کرده است. این فیلم هندی 73 دقیقه‌ای درباره یک تاجر ثروتمند است که به همراه همسرش لیلی و دخترش میدهو به شهر زادگاهش  بنارس  برمی‌گردد. تاجر و همسرش امیدوارند در این سفر بتوانند شوهر مناسبی برای دخترشان پیدا کنند. لیلی پس از دیدن ویکرام، برادر یکی از دوستانش تصمیم می‌گیرد میدهو را به عقد وی دربیاورد. اما تاجر نقشه‌ای دیگر در سر دارد و می‌خواهد دخترش را به ازدواج برادرزاده‌اش گوپی در بیاورد و در نهایت موفق نیز می‌شود. اما رفتارهای دور از نزاکت میدهو باعث پراکنده شدن اطرافیان گوپی می‌شود.

فلیکا

فیلم «فلیکا» را مایکل می‌یر در سال 2006 کارگردانی کرده است.

کیتی، دختر نوجوانی که همه هوش و حواسش به گله‌های اسب و مزرعه پرورش اسب پدرش است، بدون آن که بتواند مقاله آخر ترم خود را بنویسد، به مزرعه برمی‌گردد و در مراتع آنجا یک اسب وحشی موستانگ پیدا می‌کند، اما وقتی برای گرفتن آن می‌رود اسب رم کرده و گله پدر کتی را نیز همراه خود می‌برد. راب، اسب را که کیتی نامش را فلیکا گذاشته می‌گیرد و به مزرعه می‌آورد. اما کیتی را نزدیک شدن به آن منع می‌کند. قضیه وقتی پیچیده‌تر می‌شود که راب می‌فهمد کیتی نتوانسته از امتحان مقاله‌نویسی سربلند بیرون بیاید پس از مدتی راب فلیکا را علی‌رغم مخالفت کیتی می‌فروشد. کیتی برای برگرداندن اسب یک تصمیم می‌گیرد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها