اخاذی کثیف

مرد جوان که قصد داشت از یک زن اخاذی کند با هوشیاری طعمه‌اش و حضور به موقع پلیس دستگیر شد. به گزارش خبرنگار ما، چندی پیش مردی سراسیمه به ماموران پلیس خبر داد، همسرش در خانه فردی به نام سیامک گرفتار شده و مرد جوان قصد اذیت و آزار همسرش را دارد. بلافاصله پلیس آدرس را به دست آورد و به محل اعزام شد. ماموران با دستور قضایی وارد خانه مورد نظر شدند و مرد جوان را دستگیر کردند.
کد خبر: ۲۱۶۴۶۰

با انتقال سیامک به اداره آگاهی تحقیقات از پسر جوان و آرزو دختری که از سیامک شکایت کرده بود، آغاز شد. این زن جوان به ماموران گفت: چند روز قبل مردی با من تماس گرفت و گفت که اطلاعاتی از نامزدم دارد و اگر من بدانم دیگر با او ازدواج نخواهم کرد، من ابتدا به حرفش توجهی نکردم؛ اما مرد جوان دوباره با من تماس گرفت و گفت که اگر زندگی‌ام را دوست دارم و می‌خواهم خوشبخت شوم باید ناگفته‌های زندگی نامزدم را بدانم. من که بشدت نگران شده بودم تصمیم گرفتم به حرف مرد ناشناس گوش کنم، ما با هم قراری گذاشتیم و مرد جوان از من خواست تا به خانه‌اش در کرج بروم. وقتی وارد خانه شدم ابتدا همه چیز آرام به نظر می‌رسید، اما بعد که درهای ورودی بسته شد، متوجه شدم مرد جوان تنهاست. ترسیده بودم و نمی‌‌دانستم که باید چه کنم او مرا به داخل خانه هدایت کرد و گفت که همه چیز را برایم تعریف می‌کند، به بهانه آوردن چای به آشپزخانه رفت وقتی برگشت چاقوی بزرگی در دستش بود او به طرفم حمله کرد و گفت باید به خواسته‌اش توجه کنم و هر چه می‌گوید انجام دهم.

دختر جوان ادامه داد:‌ فهمیدم این مرد قصد تعرض به من را دارد به همین خاطر در برابرش مقاومت کردم اما او با چاقو چند ضربه به من زد. متوجه شدم اگر در برابرش مقاومت کنم، مرد جوان مرا خواهد کشت به همین خاطر به او گفتم اگر برایم کمی آب بیاورد و حالم بهتر شود من هم به دستشویی می‌روم و زخمم را پانسمان می‌کنم و بعد از آن هر خواسته‌ای داشته باشد انجام می‌‌دهم. وقتی مرد جوان به آشپزخانه رفت بلافاصله با تلفن همراهم به خواهر نامزدم زنگ زدم و به او گفتم چه اتفاقی افتاده است و از او خواستم هر طور شده پلیس را خبر کند، آدرس را هم به او دادم.

وقتی مرد جوان رسید مجبور شدم گوشی را قطع کنم بعد به بهانه پانسمان پهلویم به دستشویی رفتم و آنقدر معطل کردم تا پلیس رسید.

با توجه به گفته‌های آرزو و شکایتی که مطرح کرده بود، پسر جوان تحت بازجویی قرار گرفت. وی گفت: مدتی قبل یک گوشی موبایل پیدا کردم و وقتی داشتم شماره‌های آن را چک می‌کردم به نام دختری برخوردم . وقتی با وی تماس گرفتم متوجه شدم تلفن همراه متعلق به نامزد این دختر است به همین خاطر هم نقشه شیطانی به ذهنم رسید، با حرف‌هایم سعی کردم دختر جوان را اغفال کنم و به او گفتم نامزدش ناگفته‌هایی در زندگی دارد که می‌‌خواهم آنها را برای دختر جوان بگویم.

متهم ادامه داد: وقتی دختر جوان را به خانه‌ام کشاندم قصد داشتم ابتدا به او تعرض و سپس از دختر جوان اخاذی کنم، اما او دختر بسیار باهوشی بود و مرا گول زد و به اقوامش اطلاع داد که چه اتفاقی افتاده است.

ماموران پلیس تحقیقات خود را از این جوان ادامه می‌دهند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها