در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
محوطه عصر آهن پایانی سنگتراشان در جنگلهای کوهستانی بلوط وحشی جنوب استان لرستان، در نزدیکی روستایی موسوم به سنگتراشان در 52 کیلومتری جنوب شرقی شهر خرم آباد، در بخش پاپی دهستان کشور قرار دارد. فاصله نزدیک به 50 کیلومتری روستا و محوطه همجوار آن با شهر خرمآباد را مسیری پیچ در پیچ و کوهستانی تشکیل میدهد که تردد در آن، بسادگی امکانپذیر نیست، به این دلیل که بخش بزرگی از راه جاده خاکی و دسترسی محلی است و کیفیت نازلی دارد. همین مساله در ابتدا، ترابری گروه کاوش را در فصل سرما و بارندگی با مشکل روبهرو میکند اما با توجه به حفاریهای غیرمجاز که مدام در این منطقه اتفاق میافتاد و با توجه به اهمیت محوطه، باستانشناسان در فصل سرما وارد این محوطه شدند.
به گفته مهرداد ملکزاده، سرپرست کاوشهای محوطه سنگتراشان در چند سال اخیر، ارسال دائمی اخبار حفاریهای قاچاق در این محوطه، همکاران میراث فرهنگی استان لرستان را سخت نگران کرده بود. بازدیدهای مکرری گاه پس از ارسال این گونه اخبار مشوشکننده از محل انجام میشد که صحت اخبار را تایید میکرد. این بازدیدها اغلب به جمعآوری قطعات پراکنده سفال و بویژه تکههای کوچک و بزرگ ساختههای مفرغین منجر میشد که از غنای محوطه حکایت میکرد. همین مسائل، سازمان میراث فرهنگی لرستان را به این نتیجه میرساند که کاوشهای اضطراری این محوطه را آغاز کند.
به گفته ملکزاده، فراوانی دادههای فرهنگی سنگتراشان و حتی پراکندگی آثار سطحی فرهنگی پیش از آغاز کاوشهای علمی به حدی بود که ثبت این محوطه را در فهرست آثار ملی ایران ضروری میساخت. بنابراین محوطه در بهمن سال 1383 به شماره 11221 در فهرست آثار ملی ثبت شد تا در پناه قانون قرار گیرد. با وجود این، ثبت اثر منجر به پایان یافتن حفاریهای مخرب غیرقانونی نشد. چنین به نظر میرسید که درنگ بیش از این در نهایت حاصلی جز ویرانی کامل محوطه را نصیب باستانشناسان و سازمان میراث فرهنگی نمیکند.
همین موضوع باستانشناسان را به جنگلهای بلوط خرمآباد کشاند و همان کاوشهای میدانی اولیه کافی بود تا باستانشناسان، فعالیت خود را از کاوشی اضطراری به کاوشی علمی ارتقا دهند.
به گفته ملکزاده، پیش از آغاز عملیات میدانی کاوش، برخی یافتههای سطحی این محوطه که از تخریب حفاران غیرمجاز به جا مانده بود، به خودی خود و با وجود لطمات و صدمات فراوان، پرسشهایی پژوهشی را مطرح کرد. اما آغاز کاوشها نشان داد این محوطه تا چه اندازه غنی است. شاید به جرات بتوان گفت کشفیات 3 دور کاوش در این محوطه، در تاریخچه پژوهشهای مربوط به مفرغینههای لرستانی بینظیر است و مسیر این پژوهشها را دگرگون میکند و آینده این پژوهشها را رقم میزند.
به اعتقاد سرپرست کاوشهای محوطه سنگتراشان، این دادهها عبارتند از: موقعیت محلی این محوطه و جایگاه تاریخی آن در محدوده فرهنگ مفرغینههای لرستان، پیوند میان یافتههای این محوطه با دادههای دیگر محوطههای عصر آهن پایانی در ماد غربی، بازشناسی و بازسازی رسوم فرهنگی منطقه در دوره مورد نظر بر مبنای دادههای فرهنگی بافتی است که دادههای فرهنگی از آن به دست میآید و پنجم چیستی محوطه است، آیا اینجا گورستانی است؟ آیا محوطه استقراری است؟
به گفته ملکزاده، کاوش باستانشناختی اضطراری سنگتراشان، چشمانداز کنونی ما از باستانشناختی عصر آهن کوههای زاگرس را واضحتر میکند. گروه کاوش در پی اجرای هدف نخستین خویش، در زمستان پر برف و باران و در کوههای بلند منطقه مستقر شد. حضور گروه فارغ از نتایج بهدست آمده در دوره نخست به پایان یافتن روند تخریب محوطه منجر شد، هرچند بارشهای فراوان برف و باران در چندین نوبت تداوم عملیات پیمایش دقیق نقطهای مناسب را برهم زد.
اتفاق غیرمنتظره!
از همان ابتدا، آنچه پیشروی باستانشناسان قرار گرفت، آنها را شگفتزده کرد. آنان که به هوای کاوش یک گورستان از عصر آهن پایانی وارد خرم آباد شده بودند، کوچکترین نشانهای از گورهای باستانی نیافتند. همچنین با وجود مساحت بسیار کم کاوش در دور نخست، هیچ شاهدی از بافت معماری احتمالی نیز مشاهده نکردند. هر چه بود انباشتگی بینظیر مفرغینههای لرستان در کنار هم و در مجموعههای چند دهتایی نزدیک به هم بود که تا به امروز، تعداد آنها به 350 شیء رسیده است.
به باور ملکزاده، به نظر میرسید در واپسین سدههای عصرآهن (حدود 850 تا550 پیش از میلاد) بنابر دلایلی ناشناخته، شمار فراوانی اشیای باستانی کمنظیر و زیبا در این محوطه نهاده شده است.
به این ترتیب، باستانشناسان در این محوطه با پدیده ناشناختهای مواجه شدند، اشیایی فارغ از هرگونه ساختار معماری یا گورستانی، نهاده شده در دل خاک. نتیجهگیری از این اتفاق شاید اندکی زود بود اما گروه به ادامه کاوشها مصرتر شد. ولی این مهم در دور نخست به دلیل مشکلات بسیار از جمله کمبود اعتبار لازم و شرایط نامساعد جوی، محقق نشد و به دور دوم کاوش موکول شد. در نهایت نتیجه دور نخست کاوش در محوطه عصر آهن پایانی سنگتراشان، کشف تعداد زیادی اشیای مفرغی در بافتی کاملا طبیعی و بدون هیچ نهشته باستانی بود.
آنچه ادامه کاوش را ضروری مینمود، علاوه بر یافت شدن شمار فراوانی اشیای مفرغین بینظیر، همین پیشزمینه باستانشناختی آنها بود، باستانشناسی عصرآهن با دفینهای مواجه بود که هیچ نمونه یا نظیری برای آن شناخته نبود. گروه کاوش با هدف بازشناسی چنین پیشزمینه باستانشناختی و هم با هدف بازیابی هر چه بیشتر اشیای مفرغین و نجات آنها از چنگ حفاران غیرمجاز، دور دوم کاوش را آغاز کرد.
در ادامه گروه موفق شد با ادامه کاوش مساحتی برابر 400 مترمربع را در معرض کاوش قرار دهد، در پایان دور سوم مستندات گروه کاوش به حدی رسیده است که تحلیلهای بعدی را ممکن سازد ضمن اینکه یافتههای این دور از کاوش نیز پرشمار است.
ملکزاده امیدوار است با تامین امکانات، دور چهارم برای پاسخگویی به سوالات موجود و حفاظت کامل از محوطه بزودی آغاز شود.
مفرغهای لرستان، تاریخی پرآوازه
به گفته ملکزاده، آوازه مفرغینههای لرستانی از اواخر1920 میلادی و شاید آنچنان که برخی باستانشناسان دوستتر دارند، دقیقا از سال 1928 در باستانشناسی آسیای غربی و بویژه لبه غربی فلات ایران پیچید.
دنیای باستانشناسی به یکباره با انبوهی از یافتههای نوپدید مفرغین مواجه شده بود که گفته میشد از غرب ایران و خاک لرستان (البته در معنی وسیع جغرافیایی) به دست آمده است. بازار عتیقه اروپا و آمریکا انباشته شده بود از اشیای به غایت نفیس، زیبا، پرکار، شگفتانگیز و افسانهای. موزههای بسیاری در اکناف جهان هریک برای به دست آوردن شماری از این دستآفریدهها و برای نمایش چنین یافتههای زیبایی در ویترینهای گوناگون بر دیگری پیشی میگرفتند.
به گفته وی فراوانی این یافتهها چنان بود که در ابتدا پژوهشگران بسیاری را در حیرت فرو برد؛ البته برداشتها در باب این یافتهها به فراوانی و تنوع خود آنها بوده و هست. برخی، این یافتههای باستانشناختی را منحصرا از آن لرستان و نواحی همجوار آن میدانستند و گروهی دیگر ردپای هنر و فرهنگ سرزمینهای دور یا نزدیک را در آنها میجستند. هر چه بود و هست اینکه چه این آثار از آن لرستان باشد یا بر پایه نگارهشناسی آشنای آسیای غربی پدید آمده باشد، اندکی از اهمیت آن نزد پژوهشگران کم نمیکند. بر همین اساس بازشناسی مفرغینههای لرستان بخشی مهم از پژوهش در فرهنگ و هنر باستانی آسیای غربی را تشکیل میدهد.
ملکزاده مشکل اساسی این پژوهشها را کشف تعداد بسیار زیاد اشیای مفرغین منسوب و مربوط به اقلیم فرهنگی لرستان عنوان میکند که از طریق حفاریهای غیرمجاز و غیرقانونی به دست آمده است. زیرا این یافتههای باستانشناختی از بافت، متن و زمینه فرهنگی خود جدا شده و هویت فرهنگی خود را از دست داده و در بستری نامطمئن برای بازسازیهای فرهنگی و پژوهشی قرار گرفته است.
زهرا کشوری
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین: