
مامور: بزن کنار ببینم (به ضم نون).
اتوموبیل شیطون که از بس سرعت رفته داغ کرده، کمی آرام میشود، کنار میکشد و رانندهاش ترمز دستی را میکشد و در را باز میکند که پیاده شود.
مامور: کی گفت از ماشینت پیاده شی؟ همون تو بمون تا بیام.
مامور که ماشینش را پشت ماشین آن بچه سوسول پارک کرده، آرام پیاده میشود. عینک دودی زده و سلاح هم در دست دارد. آرامآرام پیش میآید تا به شیشه راننده میرسد.
مامور: کارت ماشین و گواهینامه.
جوان: باشه سرکار، شما چرا این قدر عصبانی هستین؟
مامور: گفتم کارت و گواهی...
جوان: چشم،چشم، بفرمایین، این کارت، این هم گواهینامه.
مامور: این عکس گواهینامهات نمیخوره به قیافهات.
جوان: بنده رو به جا نمیآرین؟ من هنرپیشه هستم، این عکس مال دوران قبل از هنرپیشگیمه.
مامور: یعنی هر کی هنرپیشه میشه قیافهاش عوض میشه؟
جوان: اختیار دارین دیگه به هر حال من الان تست گریم هستم.
مامور: تست گریم هم که باشی حق نداری خلاف کنی.
جوان: خیلی خوبه که شما هستین و هوای ما رو دارین و من خوابم میآد و برای همه آرزوی موفقیت و سربلندی میکنم و از شما به خاطر محبتتون تشکر میکنم.
مامور: چرا پرت و پلا میگی؟ اینم که به من دادی کارت ماشین نیست.
جوان: پس چیه؟
مامور: گفتم کارت ماشین!
جوان: بیخیال بابا، اذیت نکن، بیا یه امضا بهت بدم قال قضیه رو بکن.
مامور (فریاد میزند): دستتو بذار رو سرت از ماشین بیا پایین.
جوان: آخه آقای عزیز چرا اصرار میکنی؟ من نمیآم تو فیلمت بازی کنم. تا وقتی این تهیهکننده نامرد...
مامور: دری وری نگو بیا پایین. اگه دست از پا خطا کنی شلیک میکنم.
جوان: همان لحظه از ماشین پایین میآید و سکندریخوران راننده را نگاه میکند.
جوان: اگه دست برنداری و منو ول نکنی بد میبینی. میدونی که من با فوتبالیستهای مهمی رابطه دارم. اگه یه کدومشون بیان و در تیم ملی شرکت کنن، میریم جامجهانی. راستی تو المپیک کی قهرمان شد با صفا؟ سیگار داری؟
مامور: بهبه. بهبه. گل بود و به سبزه نیز آراسته شد. حالتم خوب نیست انگار؟
جوان: کی گفته من حالم خوب نیست. توپ توپم.
مامور: باشه، وقتی رفتی دادگاه برای قاضی هم همینها رو تعریف کن.
جوان: دادگاه؟ به چه جرمی؟
مامور: به جرم لایی کشیدن و بوی دهان، هنوز یاد نگرفتی که وقتی سیر ترشی میخوری، بعدش سوار ماشین نشی؟
دادگاه عمومی نیست. کل جلسه پشت درهای بسته برگزار میشود و یک آقای با تجربه رو در رو با جوان خلافکار صحبت میکند.
آقای با تجربه: شما چرا قدر موقعیت خودتون رو نمیدونین؟ واسه چی این کارو کردی؟
جوان: من بیگناهم، چه جرمی مرتکب شدم؟
آقای باتجربه: سیر خام میخوری و وانمود میکنی که سیرترشی خوردی. از ماشینها سبقت غیرمجاز میگیری و لایی میکشی. تو فیلمای مزخرف بازی میکنی و ادعا میکنی که هنرمندی. دستمزدn میلیون دلاری میگیری و تهیهکنندهها رو سرکیسه میکنی. بازم بگم؟
جوان: همه حرفهای شما درست، اما جون هر کسی دوست دارین منو خلاص کنین و نذارین آبروم بره. قول میدم از این به بعد برم تو فیلمای معناگرا بازی کنم و قول میدهم دستمزد کم بگیرم. ماشین رو هم میفروشم و فرغون میخرم که اصلا نشه باهاش سرعت رفت. حالا میشه ولم کنین؟
مامور: به همین راحتی؟ خلاف کنی و ولت کنیم؟ تو 3سال از هنرپیشگی محروم میشی تا دیگه از این کارا نکنی.
جوان: جرمم چیه؟
مامور: دوپینگ هنری. مگه نمیدونی که سیر خام جزو موادیه که استفاده کردن ازش، برای هنرمندها غیرقانونیه؟
جوان: باور کنین نمیدونستم، آخه چه ضرری داره؟
مامور: این یه نوع دوپینگ محسوب میشه. سیر خام را که میخوری، بوی بد دهن میزنه بیرون. این بو حواس هنرپیشه مقابل شما رو پرت میکنه و اون نمیتونه خوب بازی کنه. این کار در هنرپیشگی ناجوانمردانه است.
جوان: غلط کردم، نمیدونستم، اگه شما منو 3 سال محروم کنین، من از کجا بیارم خرج زن و بچهمو بدم؟
مامور: چرا بیربط میگی؟ ما میدونیم که تو عزباوغلی هستی. کی حاضره زن تو بشه؟
جوان: آقا باور کن حالم خوب نیست نمیدونم دارم چی میگم. بذارین برم.
مامور: بری؟ اگه یه آدم بااخلاق و بامرام سفارشات نمیکرد و ریش گرو نمیذاشت و تعهد نمیداد، الان گوشه هلفدونی بودی.
جوان: من سالی 5 تا فیلم بازی میکنم، حالا اگه 3 سال بیکار بشم، اون وقت مردم چی فکر میکنن؟ نمیپرسن چرا یارو این جوری شد؟
مامور: بگو مصدوم شدم و میسینگ و رباط صلیبی پام پاره شده.
غضنفر هالیوودیان
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
عضو شورای خانواده و زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفتوگو با «جام جم» مطرح کرد
در گفتوگو با گردآورنده کتاب «قصه جریحهدار شد» مطرح شد
ناصر ابراهیمی در گفت و گو با جام جم آنلاین؛
گفتوگو با محمد خیراندیش در حاشیه اختتامیه جشنواره بینالمللی فیلم ۱۰۰