نگاهی به دعای روز ششم

روز ترحم‌

باید به این نکته توجه داشت، همان‌طور که خدای متعال ارحم‌الراحمین است، اشد المعاقبین نیز هست.گناه نیز نوعی گستاخی و جرات یافتن به ساحت الهی محسوب‌ می‌شود و ارتکاب آن نتایج شوم دنیوی و اخروی را برای انسان رقم خواهدزد. چه بسیار اعمال نیکی که از انسان پذیرفته نمی‌شود و چه بسا گناهان کوچکی که انسان را راهی دوزخ می‌کند. از حضرت امام صادق علیه السلام منقول است که فرمودند: هرگاه بنده‌ای گناه خود را بزرگ بداند، گناهش در نزد خدا کوچک می‌شود. و چون بنده‌ای گناه خود را کوچک بشمرد، گناهش در نزد خدا بزرگ می‌شود.
کد خبر: ۲۰۰۹۱۴

زیرا وقتی انسان گناه خود را بزرگ ببیند، حالت نفرت و ناخشنودی از گناه در قلبش ایجاد می‌شود و همین حالت از تأثیرات شدید گناه جلوگیری می‌کند، اما وقتی گناه را کوچک شمرد، معلوم می‌شود به این گناه انس و الفتی دارد و همین انس باعث می‌شود گناه شدیدترین اثرات را در قلب باقی بگذارد و آن را تاریک کند.

ابو درداء روایت می‌کند: شبی امیرالمؤمنین، علی علیه السلام را دیدم که از مردمان کناره گرفته و در مکان خلوتی مشغول مناجات با پروردگار و گریه و زاری است و می‌فرمود: بارالها چه بسیار گناهانی که با بردباری از عقوبتش در گذشتی و چه بسیار جرایمی که به کرم و بزرگواری‌ات آن را آشکار نساختی، بارالها گر چه عمرم در نافرمانی تو طی شد و گناهانم بسیار گشت، ولی آرزویم تنها غفران و آمرزش توست و امیدواری‌ام تنها رضا و خشنودی تو است، بارالها آن گاه که به عفو و بخشش تو فکر می‌کنم گناهانم بر من آسان می‌آید و آن گاه که آن اخذ و گرفتن تو را بیاد می‌آورم مصیبتم بر من خیلی بزرگ می‌آید، آه اگر در نامه عملم گناهی را مشاهده کنم که از یاد برده‌ام و تو آن را نگاشته‌ای پس بگویی او را بگیرید، پس وای بر آن گرفتاری که نه عشیره‌اش می‌توانند او را نجات دهند، و نه قبیله‌اش می‌تواند سودی به حال او داشته باشند، آه از آتشی که جگرها و کلیه‌ها را بریان کند، آه از آتشی که پوست بدن را بر کند، آه از آتشی که خرمن گستراند.

ناگاه دیدم صدا خاموش شد گفتم حتما حضرت را خواب برد .

رفتم تا آن حضرت را بیدار کنم چون ایشان را حرکت دادم، دیدم همچون چوب خشک شده‌ای است گفتم‌انا للّه و انا الیه راجعون. امیر المؤمنین علیه السّلام از دنیا رفت و به خانه آن حضرت رفتم و فاطمه علیها السّلام را از این امر آگاه ساختم فرمود این حالتی است که از ترس خدا هر شب بر او عارض می‌شود پس اندکی آب به چهره‌اش پاشیدم بهوش آمد و به من نگریست در حالی که من می‌گریستم فرمود چه چیز باعث گریه تو شده ‌ای ابو درداء! گفتم آنچه را که می‌بینم شما به خود روا می‌داری فرمود: ای ابو درداء پس حالت چگونه خواهد بود اگر مرا ببینی در حالی‌که به حساب فراخوانده شده‌ام و گناهکاران عذاب را مشاهده کنند و از دیدن ملائکه غلاظ و شداد و شعله‌های آتش مرا وحشت فرا گیرد پس در پیشگاه ملکی جبار بایستم در حالی که حیا و شرمساری مرا فرا گرفته و اهل دنیا به حال من ترحم کنند، آن هم در پیشگاه کسی که هیچ چیز بر او پوشیده نیست، اگر مرا در آن حال ببینی بیشتر بر من رحم می‌آوری. ابو درداء می‌گوید به خدا سوگند که من چنین چیزی از احدی از اصحاب رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله ندیدم.

سیدحامد حسینی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها