نگاهی به زندگی و فعالیت‌های یکی از معروف‌ترین نوازندگان ویولنسل حال حاضر جهان‌

«یویو» از خانواده «ما»

چند سال پیش فیلمی ساخته شد به نام «ویولن قرمز». قهرمان اصلی این فیلم چیزی نبود جز یک ویولن قرمز رنگ که سرنوشتی عجیب پیدا می‌کند و در طول سالیان سال از دست یک نوازنده به دست نوازنده‌ای دیگر می‌افتد؛ نوازندگانی آنقدر متفاوت که یکی از آنها کودکی خردسال با رویای راه یافتن به دربار پادشاهان بود و دیگری یک کولی کشورهای اروپای شرقی.
کد خبر: ۱۸۵۷۰۲

ویولن قرمز در طول سرگذشت پر پیچ و خم خود مدتی هم از کشور چین سردرمی‌آورد آن هم درست در زمانی که مائو رهبری مردم این کشور را به دست گرفته و بعد از انقلاب چین، نوبت به انقلاب فرهنگی می‌رسد. مائو در دوران انقلاب فرهنگی تمام مظاهر فرهنگ کشورهای غربی را عاملی علیه انقلاب کشورش تشخیص داده بود و به همین دلیل حتی موسیقی کلاسیک نیز اجازه حیات نداشت. صحنه‌هایی از این فیلم که در آن دوران می‌گذرد و صاحب ویولن در تکاپوست تا ساز خود را از خرد شدن نجات دهد، بسیار دیدنی و در عین حال واقعی است. حال بعد از گذشت بیش از نیم قرن از آن دوران نه‌تنها موسیقی کلاسیک به عنوان عاملی ضدانقلاب چین تلقی نمی‌شود بلکه روزگار کاملا برعکس شده و این موسیقی به شکلی جدی در سرزمین اژدها تدریس می‌شود. چینی‌ها از مدت‌ها پیش توانستند خود را به بازار ساخت ساز وارد کنند و به این ترتیب تعداد زیادی ساز کلاسیک چینی به بازارهای جهانی وارد شد.

 بعد از آن نوبت به خود موسیقی رسید و در طول چند سال اخیر، صندلی‌های نوازندگان بسیاری از ارکسترهای مهم جهان را چشم‌بادامی‌ها به خود اختصاص دادند. سال گذشته روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی مفصل به بررسی وضعیت تک‌نواز چینی در ارکسترهای بزرگ دنیا پرداخت و پس از آن گزارشی از مراکز آموزش موسیقی کلاسیک در کشور چین منتشر کرد که نشان می‌داد حکومت چین چه سرمایه‌گذاری عظیمی برای قبضه کردن صندلی‌های تکنوازی در ارکسترهای جهان انجام داده است.

اما «یویوما» هیچ ارتباطی با این ماجرا ندارد. شاید بشود او را نتیجه انقلاب فرهنگی چین دانست. «یویوما» نوازنده‌ای است که در ایران بیشتر به دلیل رهبری پروژه «جاده ابریشم» شناخته می‌شود. ولی او سال‌ها پیش از آن که پروژه «جاده ابریشم» را شروع و از کیهان کلهر، کمانچه نواز ایرانی دعوت کند تا قطعه‌ای را برای آن مجموعه بسازد در جهان موسیقی کلاسیک شهرتی جهانی داشت. او را به این دلیل می‌توان نتیجه انقلاب فرهنگی چین دانست که پدر و مادرش هر دو از هنرمندان موسیقی کلاسیک بودند که در سال‌های دهه 1950 از کشور چین خارج می‌شوند و به اروپا مهاجرت می‌کنند.

«مارینا لو» و «هیائو ما» مادر و پدر این نوازنده ویولنسل بودند که اولی در کشورش به خوانندگی می‌پرداخت و دومی سرگرم آهنگسازی و رهبری ارکستر بود. زمانی که این زوج هنرمند سال 1955 در پاریس به سر می‌بردند پسرشان «یویو» متولد شد. به دنیا آمدن در چنین خانواده‌ای کافی بود تا او را از همان کودکی به موسیقی علاقه‌مند کند. تقریبا از همان زمانی که توانست یک ساز را براحتی در دست بگیرد آموزش موسیقی به او نیز آغاز شد. اولین ساز «یویوما» ویولن بود، اما در سال‌های بعد ابتدا ویولا را به عنوان ساز اصلی خود انتخاب کرد و در نهایت نیز به سراغ ویولنسل رفت؛ همان سازی که او را به عنوان یکی از بهترین نوازندگانش در تمام جهان می‌شناسند. خانواده «ما» سال 1962 به ایالات متحده مهاجرت کردند و در شهر نیویورک ساکن شدند. در  خانواده «ما» تقریبا همه به موسیقی به شکل حرفه‌ای می‌پرداختند و خواهر «یویو» نیز از همان کودکی نواختن ویولن را آغاز کرد و نواختن این ساز را در سال‌های بعد نیز به شکل حرفه‌ای ادامه داد. در آن سال‌ها قلب تپنده هنر در حال انتقال از اروپا به آمریکا بود و «یویوما» نیز این فرصت را پیدا کرد که از این فضا استفاده کند. هر چند او تا همان زمان و پیش از ورود به آمریکا نیز توانسته بود خود را به عنوان یک نوازنده خردسال در سطح جهانی مطرح کند. به همین دلیل بود که توانست در سال 1963 در روی صفحه کوچک تلویزیون‌های این کشور ظاهر شود و در کنسرتی به رهبری «لئونارد برنشتین»، رهبر پرآوازه موسیقی کلاسیک، به اجرای برنامه بپردازد.

تحصیلات آکادمیک او در زمینه موسیقی از مدرسه «جولیارد» آغاز شد؛ مدرسه‌ای که به عنوان یکی از معتبرترین مدارس موسیقی جهان شناخته می‌شود. او در دانشگاه‌های کلمبیا و هاروارد تحصیلات خود را در رشته موسیقی تکمیل کرد. او 15 ساله بود که ویولنسل را به عنوان ساز اصلی خود انتخاب کرد. معروف است که یکی از اجراهای «پابلو کاسالس»، نوازنده بی‌بدیل ویولنسل، موجب شد «یویوما» به‌طور کامل به سمت این ساز گرایش پیدا کند.

«یویوما» یکی از نوازندگان موسیقی کلاسیک در دوران معاصر به شمار می‌رود که با تعداد زیادی از هنرمندان و گروه‌های موسیقی غیرکلاسیک به اجرای برنامه پرداخته است. بخش مهمی از شهرت او به اجراهایی مربوط می‌شود که از آثار و قطعات باخ انجام داده است، اما تسلط او بر این آثار موجب نشد در همان بخش محدود بماند و به سراغ دیگر بخش‌های موسیقی در جهان نرود.

یویوما در اجرای آثار موسیقی حتی به سراغ چهره‌هایی مانند «آستور پیاتزولا» و «فیلیپ گلاس» نیز رفته است. پیاتزولا به دلیل خلق برخی از معروف‌ترین قطعه‌ها در موسیقی تانگوی آرژانتین شهرت دارد و شهرت گلاس نیز به خلق آثار مدرنی در موسیقی کلاسیک مربوط می‌شود که فاصله زیادی با موسیقیدان‌های دوره‌های گذشته مانند باخ دارد. «یویوما» علاوه بر آن در عالم سینما نیز دست به خلق چند اثر زده که موسیقی متن فیلم‌های «ببر خیزان، اژدهای پنهان» و «خاطرات یک گیشا» از نمونه‌های آن محسوب می‌شوند. علاقه او به شکل‌های مختلف در نهایت به آغاز پروژه «جاده ابریشم» منتهی شد؛ پروژه‌ای که بیش از هر چیز نشان‌دهنده علاقه این موسیقیدان به بررسی جریان سیال این هنر در میان کشورهای مختلف است. خود او در گفتگویی در‌این‌باره گفته است: جاده ابریشم در حقیقت یک طرح فرهنگی در حمایت از استعدادهای درخشان موسیقی است که به موسیقی ملی و اصیل فرهنگ کشورشان می‌پردازند، مهم نیست این افراد ایرانی یا عرب باشند.

هدف از پروژه، گردهمایی و همکاری این اشخاص و دستیابی به روشی است که به واسطه آن بتوان علاوه بر ترویج فرهنگی، موسیقی اصیل را به دور از هر گونه تحریف و تصرف زنده نگاه داشت. در این پروژه هدف نهایی تنها گوش فرادادن به موسیقی‌های ناآشنا نبود، زیرا همان‌گونه که بسیاری از آهنگسازان صاحب نام کلاسیک جهان با شنیدن و الهام از این قبیل موسیقی‌ها به مسیر جدیدی در زندگی هنری خود پای نهاده‌اند، ما نیز درصدد تقویت خلاقیت‌ها و کمک به شکوفایی استعدادها طرح جاده ابریشم را آغاز کردیم.

جاده ابریشم‌

احتمالا تنها خاطره تصویری تعداد زیادی از ایرانی‌ها، درباره جاده ابریشم به مجموعه کارتونی مارکوپولو مربوط می‌شود. در آن سال‌ها که مارکوپولو از تلویزیون ایران پخش می‌شد غیر از بچه‌ها، بزرگ‌تر‌ها معمولا پای تلویزیون می‌نشستند و به برنامه‌های آن نگاه می‌کردند. غیر از این کارتون، مجموعه مستندی نیز در همان سال‌ها پخش می‌شد که موسیقی معروف کیتارو روی آن بود و به یکی از دلایل شهرت کیتارو در ایران تبدیل شد. اما در طول پنج، شش سال اخیر خاطره شنیداری جدیدی برای ایرانی‌ها درباره این جاده خلق شده است. جاده‌ای که در سده‌های گذشته به عنوان مسیر ارتباطی کشورهای اروپایی با کشورهای آسیایی شناخته می‌شد و از ایتالیا تا چین و ژاپن امتداد داشت.

نقطه آغاز پروژه جدید جاده ابریشم که یک کار گروهی در حوزه موسیقی است، فیلم «ببرخیزان، اژدهای پنهان» بود. بعد از ساخت موسیقی متن این فیلم، یویوما ساخت موسیقی براساس فرهنگ‌های واقع‌ شده در مسیر جاده ابریشم را آغاز کرد. این هنرمند در پروژه خود بسیاری از چهره‌های معروف موسیقی کشورهای آسیایی را به همکاری دعوت کرد که کیهان کلهر از ایران هم یکی از آنها بود. «یویوما» علاوه بر ضبط آثار موسیقی و درخواست از هنرمندان برای خلق آثاری با محوریت موضوع جاده ابریشم از هنرمندانی که در این پروژه حضور داشتند برای برپایی کارگاه‌هایی در کشورهای این منطقه نیز دعوت به عمل می‌آورد. با به سرانجام رسیدن پروژه «جاده ابریشم»، این نوازنده ویولنسل به یکی از آرزوی‌های خود رسید که ایجاد پیوند میان موسیقی شرق و غرب جهان بود.

پویا قریشی‌

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها