در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
زیزی گولو عروسکی غیرواقعی، با نوعی حرف زدن خاص، لحن و صدای دوستداشتنی در بین بچهها محبوب شده بود. این عروسک رعایت زبان فارسی، بیان درست مطالب و معاشرتهای اجتماعی را به بچهها آموزش میداد. به سراغ آرشیو عروسکها رفته و گفتگویی خیالی با زیزیگولو ترتیب دادیم که ماحصل آن پیش روی شماست.
وای اینجا چقدر تاریکه. تو رو خدا نگاه کن. ببین زیزیگولو به چه روزی افتاده. چشماش چرا کبود شده؟ آخی. زیزیگولو آسی پاسی دراکوتا تابهتا.
(خمیازه میکشد) کی بود؟ کی منو صدا کرد؟
منم . اینجام. پشت سرت.
شما توی انباری چهکار میکنید؟
اینجا انباری نیست، آرشیو عروسکهاست.
هر جا میخواد باشه. من از اینجا خسته شدم. دوست دارم بیام بیرون. دوست دارم برم توی خیابون، توی مهدکودک، توی استودیو، دوست دارم دوباره بازی کنم.
بازی کنی؟ با این چشم کبود؟ کسی زده تو چشمت؟
آره
با چی؟ با مشت؟
نه با جارو.
جارو کجا بود؟
یه آقایی اومد این انباری رو تمیز کنه، عقبعقب اومد با دسته جارو کوبید توی چشمم.
پس خدا خیلی به تو رحم کرده ... حتما درد هم زیاد کشیدی...
نه بابا، ما عروسکها درد رو حس نمیکنیم. مگه مثل شما آدما هستیم که تا یه خار میره تو دستتون با داد و بیداد سه کوچه اونورتر رو خبر میکنید؟
زیزیگولو از خودت بگو. اینجا حوصلهات سر نمیره؟
چرا خسته شدم. ولی چارهای ندارم. اگه این کلاهقرمزی اینجا نبود کلافه میشدم. بازم خوبه کلاهقرمزی هست.
راستی میدونی خانم برومند کارگردان زیزیگولو درباره تو و کلاهقرمزی چی گفته بود؟
نه، چی گفته بود؟
گفته بود شخصیت زیزیگولو با کلاهقرمزی متفاوت و متضاده. زیزیگولو بد صحبت نمیکنه. ولی کلاه قرمزی بد حرف میزنه. زیزیگولو کارهای ناشایست نداره ولی کلاهقرمزی شیطنتهای بیجا داره و مشکل آفرینه.
چشمم روشن. انتظار نداشتم خانم برومند پشت سر همکارم اینطوری صحبت کنه. کلاهقرمزی مثل من یه زمانی معروف بود، مشهور بود.
راست میگی. تو و کلاهقرمزی یه روزی از عروسکهای پرطرفدار تلویزیون بودید.
زیزی گولو: (با خنده) جدی میگید؟
آره، شما تونسته بودید تو دل بچهها جایی برای خودتون باز کنید.
مگه دل بچهها چقدر جا میگیره که من و کلاهقرمزی توی اون جا میشیم؟
منظورم این بود... .
حرف رو عوض نکن. داشتی از خانم برومند میگفتید.
آره خانم برومند گفته بود این شخصیت... یعنی تو... با شخصیتهای دیگه تلویزیون فرق داری. او گفته بود تا به حال همه شخصیتهایی که برای بچهها به وجود آمدهاند، شخصیتهایی بودهاند که با خوی بچگانهشان، با شیطنتها و ماجراجوییهایشان محبوب بچهها میشوند.
منظورش کلاهقرمزی بود، درسته؟
آره. گفته بود من میخواستم شخصیتی متضاد کلاهقرمزی را امتحان کنم و برخوردهای بچهها را ببینم؛ شخصیتی که نه از نظر ظاهر به انسان شبیه است و نه از نظر توانایی. زیزیگولو موجودی است که میتواند خواستههای خود و دیگران را به راحتی عملی کند.
آره راست میگه. من میتونستم اتاق آقای مهندس رو کوچک کنم یا از جایی به جای دیگه تغییر مکان بدم. همین الان میتونم شما رو غیب کنم. زیزیگولو آسی پاسی دراکوتا تابهتا.
دیدی غیب نشدم.
ولی من توی داستانهای تابهتا خیلی چیزها رو غیب میکردم.
راست میگی. اون داستانها خیالی بود و جنبه سرگرمی داشت.
معصومه پارسامهر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد