درباره رایان بابل ، ‌ستاره هلندی جزیره‌

الماس‌ تراش ‌نخورده ‌لیورپول

فوتبال هلند را همیشه با بازیکنان جوان، خلاق و بااستعدادش می‌شناسیم. کمتر اتفاق افتاده است که فوتبال این کشور در یک سال پدیده‌ای را به سطح اول فوتبال جهان معرفی نکند. در پایان فصل گذشته وسلی اشنایدر و رایان بابل که ستارگان آژاکس بودند، به ترتیب به رئال مادرید و لیورپول منتقل شدند تا ادامه دهنده راه آرین روبن، درک کویت و رافائل فاندرفارت باشند که در سن پایین هلند را به مقصد دیگر کشورهای اروپایی ترک کرده‌ بودند.
کد خبر: ۱۷۴۹۳۶
رایان بابل با درخشش در مسابقات جوانان اروپا در سال 2007 که در هلند برگزار می‌شد، چشم‌ها را خیره کرد و اخیرا در بازی حساس لیورپول آرسنال در مرحله یک‌چهارم نهایی لیگ قهرمانان کلید پیروزی لیورپول بود.صحبت‌های این بازیکن جوان نکات آموزنده و جالبی برای فوتبالیست‌های جوان کشورمان دارد.

آیا حس می‌کنی کاملا با لیورپول اخت شده‌‌ای؟

در حقیقت من دور از خانواده‌ام هستم و دلم برای آنها، دوستانم و آمستردام تنگ شده است؛ اما زندگی جدیدم خوب و جذاب است. لحظه‌ای که من در جولای 2007 وارد فرودگاه جان لنون لیورپول شدم و اسمم را روی پلاکارد راننده باشگاه دیدم، همه چیز را اختصاصی حس کردم. پس از صحبت‌های اولیه با رافائل بنیتس متوجه شدم او مرا انتخاب درستی برای لیورپول می‌داند.

مگر بنیتس به تو چه گفت؟

 او به من گفت با من قرارداد امضا کرده، چون بازیکنان بیشتری در تیمش می‌خواهد تا بتواند رقبا را پشت‌سر بگذارد. همچنین گفت به من زمان می‌دهد تا با نوع فوتبالی که در لیگ برتر انگلیس انجام می‌شود، کاملا آشنا شوم. این موضوع برایم خیلی اهمیت داشت؛ چون آمدن به لیگ برتر گامی بلند برای من بود. البته از من به عنوان یک پدیده جدید انتظارها بالا بود؛ اما خوشحالم که لیورپول مرا به چشم یک الماس‌تراش نداده دید.

به نظر می‌رسد همه چیز برای تو طبیعی پیش رفت.

سعی کردم خونسرد باشم خیلی‌ ها فکر می‌کنند من احساساتی هستم، اما دقیقا بعکس من اصلا شخصی احساساتی نیستم. وقتی مارکو فان باستن مرا برای جام جهانی 2006 انتخاب کرد، کسی از من پرسید حتما احساس شعف فوق‌العاده‌ای می‌کنم؛ اما من فقط کمی از درون خوشحال بودم و دوست نداشتم اطرافیانم متوجه آن شوند.

از این‌که انتقالت از آژاکس به لیورپول خیلی سریع اتفاق افتاد، متعجب شدی؟

هرگز، حتی یک لحظه هم به این فکر نکردم که آژاکس را ترک می‌کنم که پیشرفت کنم. 2 سال پیش که فقط 19 ساله بودم، لیورپول مرا می‌خواست؛ اما حس خوبی برای ترک آژاکس نداشتم. چیزی راجع به لیورپول نمی‌دانستم و این باشگاه برایم یک هدف نبود. البته این فقط به کمبود اطلاعات من بازمی‌گشت. تابستان گذشته وضعیت خیلی فرق می‌کرد؛ چون لیورپول در 3 سال 2 بار به فینال لیگ قهرمانان رسیده بود. مدیر برنامه‌های من گفت آنها فرناندو تورس را خریده‌اند که این موضوع برایم خیلی مهم و جالب بود. با نامزدم لیندسی راجع به آن صحبت کردم و تصمیم‌گیری کردیم. بنیتس اصرار می‌کرد که شخصا به او زنگ بزنم. مدیر برنامه‌هایم شماره بنیتس را به من داد و من با او صحبت کردم. بنیتس کاملا صادق بود و راجع به سیستم چرخشی‌اش با من صحبت کرد. از نوع صحبت او فهمیدم که شناخت و اطلاعات کاملی درباره من دارد.

نظر خانواده‌ات در ارتباط با این انتقال چه بود؟

نظر والدینم و مدیر برنامه‌هایم برای این انتقال برایم خیلی مهم بود. وقتی 14 ساله بودم، وینی‌ هاترخت را به عنوان مدیر برنامه‌هایم انتخاب کردم و از همان موقع بود که اهداف‌مان را تعیین کردیم هر دو ماه یک‌بار با هم ملاقات می‌کردیم و راه‌های جدید و منطقی پیشرفت را مرور می‌کردیم شما همین الان هم می‌توانید این برنامه‌ها را مشاهده کنید که روی رایانه ثبت شده است.

خیلی از بازیکنان جوان این همه انگیزه ندارند این‌طور نیست؟

پس از اولین بازی که برای آژاکس انجام دادم، فهیمدم باید با موارد زیادی روبه‌رو شوم. در آن زمان، پس از تمرینات، بعد از ظهر‌ها همراه با دوستانم بیرون می‌رفتیم و لحظات خوشی را سپری می‌کردیم. بعدا فهمیدم که این موضوع باعث خستگی من می‌شود. والدینم به من گفتند باید زودتر بخوابم، بیشتر استراحت کنم و رژیم غذایی مناسبی داشته باشم. بعضی وقت‌ها با خودم می‌گفتم یعنی من مجبورم به این صحبت‌های خسته کننده و مسخره گوش کنم!؟ پدرم خیلی سختگیر بود اگر راجع به 10 مطلب مختلف صحبت می‌کردیم و 8 تای آن درست بود، او به سراغ آن دو تای باقیمانده می‌رفت. ما بحث‌‌های زیادی با هم می‌کردیم که نتیجه مثبتی دربرداشت. من از سال آخر حضورم در آژاکس واقعا لذت بردم. زیاد تلاش کردم و سختی زیادی کشیدم، اما نتیجه آن خیلی خوب بود.

آیا این توصیه‌ها اینجا در لیورپول هم ادامه دارد؟

 بله، من اینجا هم چیزهای زیادی یاد می‌گیرم. چیزهای جزیی و کوچکی که اینجا بررسی می‌شود بشدت تاثیر‌گذار است. پس از هر بازی برای 5 دقیقه باید در حمام یخ بایستیم!‌ پس از بازی اسیدلاکتیک زیادی در عضلات است که بسیار مضر است، با استفاده از آب سرد مضرات آن کاهش می‌یابد. در طول تمرینات پیش از فصل که این کار را انجام می‌دادیم، به‌نظرم خیلی عذاب‌آور بود. حتی در طول تمرینات دائما به آن لحظاات سرد پس از تمرین فکر می‌کردم، اما الان به آن عادت کرده‌ام و نتیجه آن‌را دیده‌ام.

از میزان پیشرفت این فصل خودت راضی هستی؟

باید راضی باشم، اما دوست دارم بیشتر بازی کنم. بعضی مواقع از نیمکت نشینی خسته می‌شوم؛ اما بنیتس دلایل منطقی دارد او به سیستم چرخشی علاقه دارد و ما آن‌را پذیرفته‌ایم، یک ساعت پیش از هر دیدار می‌فهمیم چه بازیکنانی بازی می‌کنند. بعضی از مردم نسبت به این تغییرات انتقاد می‌کنند؛ اما از دیدگاه من او کارش را خوب بلد است و از آن گذشته انسان بسیار خوبی است. من خوب می‌دانم که هنوز  نمی‌توانم در کل 90 دقیقه بازیکن موثری باشم، بنابراین از تعویض شدنم ناراحت و متعجب نمی‌شوم.

مترجم : مزدک میرزایی
منبع: ورلد ساکر/آوریل 2008


newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها