بی‌خیال

بی‌خیالی را بی‌خیال شوید

راستش این هفته هر کاری می‌کنیم نمی‌شود که بی‌خیال شویم. دست خودمان هم نیست، آخه صاف صاف توی چشم آدم نگاه کنند و بعد خلیج فارس را بکنند خلیج عربی؟ آخه یکی نیست بگه جناب گوگل مرض داری؟ مشکل داری؟ کمبود داری؟ چرا پیش یک دکتر گوارش نمیری مشکلت رو حل کنه؟ به هر حال اون بلده یه جوری تورو از دست این جک و جونورها که توی شکمت خونه کرده راحت کنه. گرچه شاعر فرموده «و بدانیم اگر «کرم» نبود زندگی چیزی کم داشت».
کد خبر: ۱۷۰۴۸۶
 حالا که چی برداشتی خلیج فارس رو کردی خلیج عربی بعد هم گفتی اگه یه میلیون امضا جمع بشه دوباره درستش می‌کنی؟ می‌خوای همچین توی امضا غرقت کنیم نفهمی از کجا خوردی؟ امضا؟ کافیه اراده کنیم خودت رو با همه دم و دستگاهت توی این خلیج فارس دفن می‌کنیم! حالا اینقدر خشن هم نه، ولی خلاصه حالت رو می‌گیریم.

اصلا به خاطر همین اتفاق ما این هفته سنت شکنی کرده‌ایم و می‌خواهیم بنویسیم دوستان عزیز فعلا بی‌خیالی را بی‌خیال شوید و بروید به داد خلیج فارس برسید تا ببینم بالاخره کی نوبت به ما می‌رسد که از خجالت این غربی‌ها و کشورهای همسایه بیرون بیاییم. اعصاب برای آدم نمی‌گذارند که.

اما از آنجایی که اصولا همه چیز ما باید و حتما و لزوما به همه چیزمان بیاید، آقا حال کردید دو تیم بزرگ پایتخت چطور چارتایی شدند؟ ما که لذت بردیم، اساسی. چون مجبور بودیم خودمان را به توان دو بزنیم به بی‌خیالی و همین شد که خیلی بهمان خوش گذشت. راستش ما که آخر سر نفهمیدیم این افشین قطبی و آن حمید استیلی با هم دوست‌اند، دشمن‌اند، همکارند، رفیق‌اند... توی روزنامه‌ها می‌خوانیم که این دو تا به خون هم تشنه‌اند، بعد می‌یایم تلویزیون رو باز می‌کنیم می‌بینیم دست انداخته‌اند گردن هم، خوشحال، خوشحال، دل میدن قلوه می‌گیرن. ما که بالاخره نفهمیدم این وسط کی بی‌خیال کی شده ولی خیلی فرقی هم نمی‌کند. شما همچنان این راسته بی‌خیالی را بگیرید و بروید بالا که در غیر این صورت ممکن است کارتان به جاهای باریک بکشد.

راستی شما هم اگه چیزی برای بی‌خیالی پیدا کردید و دیدید به درد این ستون می‌خورد دست به قلم شوید و برایمان بفرستید. همه‌اش که ما نباید بگوییم شما بی‌خیال چه چیزهایی شوید، یک خرده‌اش را هم شما تقبل کنید و بگویید لطفا ما بی‌خیال چی شویم. قدیم‌ها می‌گفتند خنده بر هر درد بی‌درمان دوا است، اما در این روزگاری که آدم هر کاری می‌کند خنده‌اش نمی‌گیرد و اصولا خندیدن از ته دل چیزی است که فراموش شده، ما می‌گوییم بی‌خیالی حتی بر درد بی‌خنده گی (به به، به به) هم دوا است. چون اصولا آدم که بی‌خیال باشد اصلا نیازی به خنده پیدا نمی‌کند که بعد بخواهد دردهایش را با آن خنده‌ها دوا کند. دیگه... همین.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها