با فرزاد آشوبی بچه مثبت تیم پرسپولیس‌

حرف تازه؟ چی بگم؟

گفتگو با فرزاد آشوبی هافبک موفق تیم پرسپولیس و پدیده فصل گذشته لیگ خیلی اتفاقی بود. یعنی خیلی اتفاقی او را در روزنامه دیدم و پیشنهاد گفتگو دادم و (با تعجب کامل من) با کمال میل پذیرفت. فرزاد متولد 1359 در شهر ری تهران است و فوتبالش را هم از همان جاها شروع کرده. اول امید‌های استقلال و بعد تیم عقاب و حالا هم که دو سه سالی است عضو ثابت تیم قهرمان نیم فصل لیگ یعنی پرسپولیس است. فرزاد خیلی «مثبت» است، آنقدر که بعضی جاها حوصله آدم را سر می‌برد ولی مودب و متین پاسخ می‌دهد. وقتی بعد از مصاحبه نظرش را می‌پرسم بدون تعارف می‌گوید: «بد نبود». من می‌گویم: «خوب بود».
کد خبر: ۱۶۳۱۳۱

راستی جریان این اسمت چیه؟ بالاخره فرزادی یا غلامحسین؟

والا ما توی خانواده همه‌مان اینجوری هستیم. یعنی یک اسم شناسنامه‌ای داریم و یک اسمی هم داریم که با آن صدایمان می‌کنند. تمام برادرانم هم یک غلام اول اسمشان هست و آن هم به خاطر ارادتی است که خانواده‌ام نسبت به ائمه اطهار دارند.

چند تا برادر هستید؟

شما چند تا می‌خواهید؟! (می‌خندد) ما 7 تا بچه هستیم که من بچه ششمی هستم. جالب این که 3 تا برادر دیگرم هم اول اسمشان «ف» است.

چی هست اسم‌هایشان؟

فریبرز، فرشاد، فرهاد و من هم که فرزاد.

و اسم خود پدرتان؟

فرامرز (می‌خندد).

سربازی رفتی؟

آن موقع سربازی را می‌خریدند، من بازیکن امیدهای استقلال بودم که باشگاه زحمت کشید سربازی را برایم خرید. چون خودم آن زمان توان مالی‌اش را نداشتم.

هم‌اتاقی‌هایت در اردو‌های تیم چه کسی است؟

من بیشتر با سپهر حیدری هستم. چون در اردوی تیم ملی ب در اردن  1012 شب هم اتاقی بودیم.

سپهر اصفهانیه دیگه؟!

آره؛ اما لهجه‌اش زیاد شدید نیست. برخلاف آن چیزی هم که می‌گویند سپهر خیلی «راحته» و خوب خرج می‌کنه.


به نظرت بهترین بازیکن استقلال کیه؟

والا فکر می‌کنم هنوزم وحید طالب‌لو.

ورزش مورد علاقه‌ات غیر از فوتبال چیه؟

کشتی آقا. خیلی علاقه دارم.

کشتی‌گیر مورد علاقه‌ات کیه؟

حمید سوریان. آخه کارش استثنائیه. این که 3 سال در کشتی فرنگی قهرمان جهان بشوی یعنی شایسته بالاترین تقدیرهاست. در ضمن بچه محل ما هم هست بالاخره!

از نزدیک می‌شناسیش؟

من هنوز باهاش برخورد نداشتم. ولی کشتی‌اش را خیلی دوست دارم. یک چیزی می‌گویم و یک چیزی شما می‌شنوید از علاقه‌ام!

قانون‌هایش را هم حتما بلدی؟!

من اصلا سابقه کشتی ندارم، ولی همین جوری که با تلویزیون نگاه کردم الان یه ده تایی فن بلدم!

فن مورد علاقه‌ات چیه؟

فتیله پیچ!

بهترین بازیکن هم پستت توی ایران؟

جواد نکونام.

بهترین بازیکن هم پستت توی دنیا؟

من چون علاقه دارم به پست هافبک هجومی بازی «توتی» را دوست دارم.

به شادی پس از گل فکر می‌کنی؟

اصلا اهلش نیستم. یعنی برایم مهم نیست که چه عکس العملی نشان بدهم. آن لحظه هر کاری به ذهنم برسد انجام می‌دهم.

دوست داشتی زننده چه گلی تو بودی؟

اگر من هر گلی را هم فکر می‌کردم با گلی که به صباباطری زدم (گلی که از فاصله حدود 70 متری زده شد!) قابل قیاس نیست.

نه می‌خواهم یه کم رویایی فکر کنی. یعنی دوست داشتی زننده چه گلی باشی که تو نزدیش؟

دوست داشتم به جای مهدوی‌کیا گلی را که از فاصله 40 متری در دالیان چین به تیم ملی این کشور زد را من می‌زدم. با اون شرایط سخت و تیمی مثل ایران که دو بر صفر هم عقب بود یا گلی که کریم باقری در جام ملت‌های آسیا در لبنان به تیم کره جنوبی زد. اون هم از فاصله 40 -30 متری بود. به نظرم در فوتبال ایران کسی قدرت پای کریم باقری را ندارد.

انگار به شوت علاقه خاصی داری؟

آخه شوت یک زیبایی خاصی دارد تا مثلا یک گلی که با یک بغل پا بزنی!

بهترین گلی که خودت زدی؟

هر دو تا گلی که امسال زدم زیبا بود. یکی به همین صبا باطری که خب اتفاقی بود. ولی گلی که در اولین بازی فصل در آبادان مقابل صنعت نفت زدم به نظرم خیلی خوب بود که دوربین‌های تلویزیونی نتوانستند خوب نشانش بدهند. از پشت 18 قدم یک شوت سرپا زدم که مستقیم رفت توی دروازه.

معروف‌ترین دوستانت؟

سپهر حیدری و محمد نصرتی.

واکنش‌ات نسبت به نقد خودت؟

اولش یه کمی عصبانی می‌شوم و دوست دارم خیلی زود جواب بدهم تا طرفم متوجه بشود که اشتباه می‌کند ولی اگر ببینم مصر است در نظرش نسبت به من  خیلی بی‌تفاوت از کنارش رد می‌شوم. زیاد باهاش بحث نمی‌کنم. منظورم نقد‌های نامنصفانه هست‌ها!

تکیه کلام ناپسندت چیه؟!

«برو بابا» این هم اصطلاح شده برایم. یا مثلا می‌گویم «ول کن بابا».

از این که کسی زیاد نگاهت کند عصبانی می‌شوی؟

تا کی باشد!

هر کسی مثلا توی خیابان یا مترو؟

نه اصلا عصبانی نمی‌شوم.

آخرین بار از چه چیزی پشیمان شدی؟ (البته غیر از این مصاحبه!)

(می‌خندد) معمولا قبل از این که بخواهم یک کاری را انجام بدهم خیلی فکر می‌کنم. به‌ندرت پیش می‌آید کاری را انجام بدهم که آخرش پشیمان بشوم.

بیشتر از همه به چه کسی تلفن می‌زنی؟

پدرم.

طولانی‌ترین زمان تماس تلفنی‌ات چقدر بوده است؟

فکر کنم مال دوران نامزدی‌ام بود که حدود 45 دقیقه با موبایلم صحبت کردم.

بیشترین مبلغ قبض موبالیت چقدر بوده؟

یک بار 180 هزار تومان شد که فکر می‌کنم بیشترینش بود. ولی عموما بین 40 تا 60 هزار تومان برایم می‌‌یاد. آن 180 هزار تومان هم از زمانی است که با پرسپولیس خارج از ایران بودیم و من هر روز با تهران در تماس بودم. تازه از ایران هم که به من زنگ می‌زدند برای من پول می‌افتاد.

ماشینت چیه؟

206.

مگه بده که این جوری می‌گی؟

نه آخه خیلی‌ها از من می‌پرسند که چرا عوض نمی‌کنی.

خب چرا عوض نمی‌کنی؟

لزومی ندارد. با این ماشین راحتم. ضمن این که مهم‌تر از ماشین خیلی چیزهای دیگری هم هست.

مثلا؟

مثلا خانه، آینده خانواده‌ام. الان هر چی پول بگذارم روی ماشین که درست نیست. بالاخره باید یک پس‌اندازی داشته باشم. ما که از فردای خودمان خبری نداریم.

متولد 59 هستی، اما حرف‌های پیرمردها را می‌زنی!؟

نه. من همیشه این طوری بودم. مثلا وقتی 18 سالم بود با دوستانی که 23 - 24 ساله‌شان بودم می‌گشتم. یعنی با بزرگتر از خودم دوست بودم. و نگاه و اطلاعاتم همیشه از سنم جلوتر بود. شما می‌توانی همین الان در اطلاعات عمومی من را بسنجی!

اهل کتاب هستی؟

کتاب نه آن به آن شکلی که شما فکر کنی.

پس چه جوری اطلاعاتت را بسنجم؟

با روزنامه! من هر روز دارم روزنامه می‌خوانم. آخه کتاب چی بخونم؟

نمی‌دانم! اگر بخواهید کتاب بخوانید به چه حوزه‌ای علاقه‌مندی؟

روان‌شناسی.

آخریینش را یادت هست؟

آره مال چند ماه پیش بود. یک کتاب از «آنتونی رابینز» بود به نام « چگونه پولدار شویم » اگر اشتباه نکنم! در مورد ثروت ذهنی بود. که خیلی خوشم آمد. البته ته همه اینها را که نگاه بکنی مثل این که خودت می‌دانی، فقط مجدد مرور می‌کنی.

به  الترونیک وIT  و اینها  هم علاقه‌مندم. همین ضمیمه «کلیک» جام‌جم را همیشه می‌خوانم.

بازی پلی‌استیشن چطور؟

آره اهلش هستم. توی خونه ندارم. باید بخرم.

اهلSMS  هستی؟

خیلی کم. زیاد دوست ندارم. ترجیح می‌دهم هر کاری هم که دارم زنگ بزنم یا به من زنگ بزنند.

می‌توانی آخرینSMS  ات را برایمان بخوانی؟

پاکش کردم.

گفتی که اهل الکترونیک و این چیزها هستی، این گوشی را چقدر وقت است که داری؟

پارسال هم همین گوشی را داشتم. خیلی پیگیر اخبار گوشی‌های موبایل مختلف هستم. الان هم چند وقته رفتم توی خط یک گوشی که 8 گیگابایت حافظه دارد. منتهی چون تازه وارد بازار شده یک کم قیمتش بالاست. منتظرم قیمتش بیاید پایین که بخرم. این را هم که می‌گویم بررسی می‌کنم. یعنی رفتم توی سایت گوشی و تمام امکاناتش را دیدم و مشخصاتش را بالا و پایین کردم. به نظرم بهترین گوشی‌ام هست که توی بازار موجود است.

بیشترین کمکت به یک متکدی  چقدر بوده؟

اولا از این لفظ استفاده نکنیم. به نظر من کسی که این کار را می‌کند حتما نیاز دارد، یا نیاز مالی است یا روحی و ذهنی یا حتی جسمی که باعث می‌شود دست به آن کار بزند. من  و شما هم دوست نداریم برویم دستمان را دراز کنیم پیش همه. بگذریم از کسانی که در این مورد بیمار هستند.

بعد از این همه پیام اخلاقی نگفتی چقدر کمک کردی؟

(می‌خندد) بیشترین کمکم فکر کنم‌2000 تومان بوده است.

جدا؟!

 آره من آدم دلرحمی‌ام. اگر یک لحظه دلم بسوزد حتما کمک می‌کنم.

فرزاد آشوبی آخرین بار کی گریه کرده است؟

دو سه روز پیش در حرم امام رضا (ع).

کلا آدم دل نازکی هستی؟

زیاد. البته این را اطرافیانم به من گفته‌اند. من اگر پولدار می‌شدم مطمئن باشید نمی‌گذاشتم یک آدم با سر گرسنه بخوابد. هر کاری دستم بود انجام می‌دادم. اصلا یکی از آرزوهایم همین است.

آدم خاطره بازی هستی؟

خیلی نه. ولی وقتی با دوستانم هستم خیلی حرف می‌زنیم.

به نظر می‌رسد برخلاف زمین بازی بین دوستانت خیلی پرحرف باشی؟

آره با رفیقام خیلی پرحرفی می‌کنیم.

شر که نیستی؟!

شر تا چه حد؟ با دوستام که هستم چرا شرم. البته شری که مزاحمتی برای کسی ایجاد نکند.

در مدرسه تقلب هم کردی؟

نه.  اصلا این کارها را از اول بلد نبودم. یعنی حتی یک مورد هم نداشتم.

نه تقلب رساندی و نه گرفتی؟!

شاید رسانده باشم ولی تقلب نگرفتم.

یعنی درست اینقدر خوب بوده؟

(می‌خندد) نه اتفاقا. درسم هم خوب نبود. ببینید آن کسی که از من تقلب می‌گرفته کی بوده دیگه.

تا حالا تجدید شدی یا رفوزه؟

تجدید شدم ولی رفوزه نه.

از چه درسی؟

بگویید از چه درس‌هایی! ببین تا دبیرستان اصلا تجدید نشدم. بعد از دبیرستان که ورزش برایم خیلی پررنگ شد و خیلی وقتم را گرفت تجدید هایم هم شروع شد. این را هم بگویم که این تجدیدی‌ها قابل قبول بود. یعنی سالی یکی یا دو تا! خیلی راحت هم ردشان می‌کردم ولی سال آخر آنقدر مشغله فوتبالی‌ام زیاد شد که مثلا از 20 جلسه درس عربی من 15 جلسه غایب بودم. اگر این نظام جدید بود که تا حالا صد بار اخراج شده بودم.

اصلا علاقه‌ای به درس خواندن داری؟

نه. ببین! من پزشکی را خیلی دوست دارم ولی اصلا دوست ندارم بروم بخوانم. همین طوری علاقه‌مندم! شاید تنها چیزی که مرا وادار کند بروم دنبال درسش، تاریخ باشد.

دوست‌داشتنی‌ترین شخصیت تاریخی به نظرت کیه؟

تمدن خودمان که خیلی بزرگ است. این که ما (کشور ایران) چقدر عظیم بودیم و الان چقدر شدیم. کلا دغدغه‌های این طوری زیاد دارم. نه‌تنها تاریخ ایران بلکه تاریخ دیگر کشور‌ها را هم دوست دارم.

منفورترین شخصیت تاریخی چی؟

«تیمور لنگ» به نظرم بی‌تمدن‌ترین آدم دنیا بوده است.

کمترین نمره انضباطت چند بوده؟

همیشه خوب بوده. ولی فکر کنم کمترینش16، 17 بود.

چقدر به شایعات گوش می‌کنی؟

من برای حرف‌های بیهوده هیچ ارزشی قائل نیستم. یعنی اصلا گوش نمی‌کنم. علاقه‌ای هم ندارم تمرکزم را بگذارم که ببینم این آدم چه می‌گوید؟ سعی میکنم چیزی که بابا میل خودم هست را بهش بپردازم.

این فرزاد آشوبی مثبت! که جلوی من نشسته چقدر خودش است؟

صددرصد.

تا حالا دروغ گفتی؟

خیلی کم.

یک روز معمولی‌ات را چطوری می‌گذرانی؟

اهل خواب که خیلی هستم. ولی بعد از خواب یک صبحانه مفصل می‌خورم. چون خیلی برایم مهم است بعد می‌روم سراغ روزنامه‌ها که بخوانم.

ناهارم که نمی‌رسم بخورم چون ساعت 3 تمرین دارم و سنگین می‌شود. یک میوه‌ای می‌خورم می‌روم تمرین. بعد از تمرین هم بلافاصله می‌آیم خانه. اگر تمرینم خیلی سنگین نباشد و کمی انرژی برایم مانده باشد خب یک سری هم به خانه مادرم می‌زنم. ولی اغلب با خانمم می‌رویم بیرون. سینما یا جایی یک گشتی می‌زنیم.

آخرین بار که سینما رفتی؟

همین فیلم «رفیق بد» ایرج طهماسب و جبلی بود. من از آن فیلم بین‌های حرفه‌ای هستم.

بهترین فیلمی که دیدی چی بوده؟ می‌خواهم سلیقه فیلمی‌ات را بدانم؟

در ایران فیلم «عروس آتش» که سال 79 بود اکران شد که بی‌نهایت دوست داشتم و به نظر من بعد از انقلاب یکی از فیلم‌های خیلی خوب ایران است چون بعد از 6  7 سال هنوز خوب به خاطر دارم. و در فیلم‌های خارجی هم «شجاع‌دل» مل گیبسون را خیلی پسندیدم.

سوالی بود که دوست داشتی بپرسم و نپرسیدم؟

آره دوست داشتم می‌پرسیدی اهل سفر هستم یا نه.

خب حالا هستی؟

به نظر من همه آن تجربه‌هایی که شما می‌خواهید در طول سال‌ها در زندگی به دست بیاورید توی دو سه تا سفر می‌توانید کسب کنید.

این که خیلی کلیشه‌ای شد؟

نه کلیشه‌ای نیست.

یک حرف تازه درباره سفر بزن؟

برای چی حرف تازه‌ای بزنم. چون دارم واقعیت را می‌گویم. یکی از آرزوهایم اینه که دوست دارم وقتی حرفه‌ام تمام شد شرایطم به طوری باشد که بتوانم بروم بهترین کشور‌های دنیا را ببینم و و با آداب و رسوم و فرهنگشان آشنا بشوم.

سوالی بود که دوست‌نداشتی ازت بپرسم؟

نه من از چیزی فرار نمی‌کنم. چیز عجیب و غریبی ندارم که ازش فرار کنم.

سوال آخرم هم، سوال «فردوسی‌پوری» است! سقف فوتبال فرزاد آشوبی کجاست؟

سقف ذهنی من (یعنی ممکن است به آن نرسم) بازی در بارسلونا در کنار بهترین بازیکنان جهان به طور فیکس است.

فکر می‌کنی قابل دسترس باشد؟

من مطمئنم قابل دسترس است.

علی محزون‌

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها