افراط کنی؛ مریضی‌

تشخیص اختلال بدریختی بدن زمانی صورت می‌گیرد که تعداد جراحی‌ها، مراجعات به پزشک و اصرار به جراحی افراطی و بیش از حالت طبیعی باشد. این افراد به دنبال جراحی‌های گوناگون همچنان از ظاهر یا اندام خود ناراضی هستند و به صورتی افراطی از این روش‌ها برای زیبا شدن بهره می‌برند. این افراد احساس ذهنی مداومی درباره زشت بودن برخی از جنبه‌های ظاهر یا چهره خود دارند. در حالی که ظاهر آنان طبیعی یا تقریبا طبیعی است و در اصل این افراد به اختلال بدریختی بدن مبتلا هستند.
کد خبر: ۱۵۹۴۵۴

اساس این اختلال، باور یا ترس قوی از جذاب نبودن ظاهر یا حتی نفرت‌انگیز و مشمئزکننده بودن آن است که متاسفانه این ترس را بندرت می‌توان با اطمینان بخشیدن به بیمار یا تعریف و تمجید از او برطرف کرد.

افراد مبتلا به اختلال بدریختی بدن، کمتر به روانپزشکان مراجعه می‌کنند، چراکه خود را نیازمند به کمک فردی با این تخصص نمی‌دانند بلکه معتقدند باید از متخصصان پوست، جراحان پلاستیک یا داخلی برای برطرف کردن عیوب جسمانی خود (البته به تصور خودشان) یاری بخواهند.

بیش از 50 درصد از دانشجویان حداقل یک نوع اشتغال ذهنی با جنبه‌ خاصی از ظاهرشان دارند و در حدود 25 درصد آنان به دلیل این نگرانی، دست‌کم تا حدودی دچار اختلال در احساسات و کارکرد روزمره خود شده‌اند.

بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهد که شایع‌ترین سن شروع این مشکل، بین 15 تا 30 سالگی است و زنان تا حدودی بیشتر از مردان گرفتار می‌شوند، البته مردان نیز در خطر ابتلا هستند و بیشتر بیماران مبتلا نیز مجرد هستند. علت اختلال بدریختی بدن مشخص نیست.

مفاهیم قالبی مربوط به زیبایی که در برخی خانواده‌ها و فرهنگ‌ها به آن تاکید می‌شود، در مقیاسی وسیع ممکن است اثرات چشمگیری بر بیماران مبتلا به این اختلال بگذارد. از طرف دیگر، مطالعات نشان داده که حداقل در برخی از این بیماران مقدار برخی از مواد شیمیایی در خون غیرعادی است.

اختلال بدریختی بدن به طور شایعی همراه با دیگر اختلالات روانی دیده می‌شود. در واقع بیش از 90 درصد بیماران، دوره‌ای از افسردگی را در طول زندگی خودشان تجربه می‌کنند. حدود 70 درصد از آنان، اختلال اضطرابی دارند و بالاخره این که تا 30 درصد نیز به نوعی از اختلال روان‌پریشانه در عذاب هستند.

خصوصیات مبتلایان‌

شایع‌ترین نگرانی‌ها به عیب‌های صورت، بخصوص معایب اجزای خاص بدن (مانند بینی) مربوط می‌شود. گاهی نگرانی بیمار مبهم و فهم آن دشوار است. مانند نگرانی مفرط در مورد اعضای بدن بیماران را آزار می‌دهد.

بیماران در سیر اختلال خود به طور متوسط درباره 4 ناحیه بدن نگرانی‌هایی دارند. قسمت‌های دیگر بدن که مایه نگرانی هستند عبارتند از: موها، پوست، اعضای تناسلی و غیره.

او خاطرنشان می‌کند: گونه‌ای از اختلال بدریختی بدن در مردان، میل به بزرگ شدن هیکل و به دست آوردن عضلاتی بزرگ است. این حالت می‌تواند در زندگی معمولی، حفظ شغل یا سلامتی فرد اختلال ایجاد کند. البته هر نوع جراحی زیبایی حتما به این معنی نیست تشخیص اختلال بد ریختی بدن زمانی صورت می‌گیرد که تعداد جراحی‌ها، مراجعات به پزشک و اصرار به جراحی افراطی و بیش از حالت طبیعی باشد. به علاوه به اشکال در کارکرد شغلی، اجتماعی یا دیگر حوزه‌های کارکرد منجر شود.

بیماران این باور غلط را دارند که همیشه و همه جا به دلیل عیب‌هایی که خود می‌پندارند، مورد توجه دیگران هستند. آنان به کلی از آینه و سطوح شفاف اجتناب می‌کنند تا به این ترتیب عیب‌های خود را نبینند یا برعکس، به صورت افراطی و بیش از حد به آینه نگریسته و تلاش می‌کنند تا نقص فرضی خود را با آرایش یا لباس پنهان کنند.

اثرات اختلال بدریختی بدن می‌‌تواند بر زندگی بیمار چشمگیر باشد. تقریبا همه بیماران مبتلا از رویارویی اجتماعی و شغلی دوری می‌کنند. از هر 3 بیمار، یکی خانه‌نشین می‌شوند، زیرا نگران است که به دلیل نقش فرضی‌اش مسخره شود و از هر 5 نفر مبتلا، یک نفر اقدام به خودکشی می‌کند.

او یادآور می‌شود: شروع اختلال بدریختی بدن معمولا تدریجی است و بیمار ممکن است احساس نگرانی مفرطی درباره بخشی از بدن خود پیداکند. بیمار بتدریج متوجه می‌شود که این نگرانی عملکرد او را تحت‌تاثیر خود قرار داده است. بیمار ممکن است برای رسیدگی به مشکل فرضی خود در جستجوی کمک طبی یا جراحی برآید.

میزان نگرانی درباره این مساله ممکن است در طول زمان کاهش یا افزایش یابد. گرچه در صورت درمان نشدن، این اختلال معمولا حالتی مزمن پیدا می‌کند.

پس شناسایی بیماران با توجه به کمک‌هایی که می‌توان به آنان کرد ارزشمند است و موجب بهره‌مندی آنان از یک زندگی طبیعی یا دست‌کم تقریبا طبیعی می‌شود. درباره تعداد بیماران مبتلا به اختلال بد ریختی بدون که در صدد جراحی ترمیمی برمی‌آیند، اطلاعات زیادی در دست نیست، در یک مطالعه تنها 2 درصد بیمارانی که به یک درمانگاه جراحی ترمیمی مراجعه کرده‌اند، واجد شرایط این تشخیص هستند.

با این حال درصد کلی این بیماران ممکن است بسیار بیشتر از این مقدار باشد. به طور معمول باورهای این بیماران درباره وضع ظاهری و چهره، با انتظارات غیرواقع‌گرایانه‌ای از میزان تصحیح نقایص فرضی آنان به وسیله جراحی همراه است و به این دلیل ممکن است بیمار خشم خود را با اقامه دعوا علیه جراح پلاستیک ابراز کند یا به اختلال افسردگی مبتلا شود.

درمان این اختلال از طریق روش‌‌های جراحی، پوستی و سایر روش‌های طبی به منظور رفع نقص‌های فرضی تقریبا بدون استثنا ناموفق است. امروزه برای درمان این بیماری، داروهایی موجود است که تا نیمی از علائم را کاهش دهد.

درمان اختلالات همراه (از جمله افسردگی، اضطراب و غیره) غیرضروری است. در کنار این دو، روش‌های غیردارویی و روان‌درمانی نیز به اثر بخشی بیشتر داروها کمک می‌کند.

دکترعلیرضا حسینی - روان‌شناس‌

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها