ایران این اقدام را نقض آشکار حقوق بینالملل و تلاشی خطرناک برای مشروعیتبخشی به تجزیهطلبی دانست و بر حمایت کامل از حاکمیت سومالی تأکید کرد. ترکیه با هشدار نسبت به بیثباتسازی مسیرهای راهبردی دریای سرخ، آن را تهدیدی مستقیم برای امنیت منطقهای خواند. عربستان سعودی و قطر نیز در مواضعی جداگانه، اقدام تلآویو را مردود شمرده و آن را مغایر با اصول منشور ملل متحد و اجماع جهان اسلام توصیف کردند.همزمان، چین بهعنوان قدرت جدید نظام بینالملل، باموضعی صریح اعلام کردبهطور قاطع ازتمامیت ارضی سومالی حمایت میکندوهرگونه شناسایی یکجانبه موجودیتهای جداییطلب را مردود میداند. این همصدایی کمنظیر، نشان میدهد پرونده سومالیلند دیگر صرفا یک مناقشه محلی نیست بلکه به صحنهای برای تقابل نظم حقوقی بینالمللی با سیاستهای یکجانبهگرایانه تبدیل شده است. واکنشها بازتاب نگرانی عمیق کشورها از پیامدهای ژئوپلیتیک، رقابتهای نفوذ و احتمال گسترش بحران به کریدورهای انرژی، تجارت جهانی و معادلات امنیتی آفریقا و خاورمیانه است که میتواند در آینده نزدیک، توازن قدرت منطقهای را بهطور پایدار دگرگون کند.
محکومیت فتنهافکنی
رژیم صهیونیستی امیدوار است از کرانه شرقی آفریقا بهعنوان سکویی علیه جنبش انصارالله یمن استفاده کند و بدون مزاحمت، پروژه تجزیه ممالک اسلامی را تحت پوشش عادیسازی روابط تعمیق ببخشد اما فتنهافکنیهای صهیونی با مواضع قاطع جهان روبهرو شده است. در همین راستا، اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه کشورمان در پاسخ به سوالی در ارتباط با اقدام اخیر رژیم صهیونیستی در به رسمیت شناختن سومالیلند به عنوان یک کشور مستقل از کشور آفریقایی سومالی اظهار کرد: «این شناسایی امری کاملا بیمعنی است که هیچ کشوری آن را تایید نکرده و رژیمی به این کار اقدام کرده که خود یک رژیم نامشروع بوده و موجودیت آن زیر سؤال است.»
شورایعالی سیاسی یمن تحت حمایت جنبش انصارالله نیز در بیانیهای شدیدالحن خاطرنشان کرد: «این اقدام رژیم اشغالگر، تجاوز آشکار و نقض آشکار حاکمیت و وحدت سومالی بوده، این اقدام همچنین بخشی از یک طرح توسعهطلبانه با هدف بیثبات کردن امنیت و ثبات کل منطقه عربی و آفریقایی است.» پیشتر نیز عبدالملک الحوثی، رهبر مقاومت یمن هشدار داد که هرگونه حضور اسرائیلی در سومالیلند به عنوان هدف نظامی درنظر گرفته خواهد شد.محکومیتها محدود به غرب آسیا نماند و جمهوری خلق چین دیروز از مقامات منطقهای در سومالیلند خواست تا فورا فعالیتهای تجزیهطلبانه خود را متوقف کرده و از توطئه با قدرتهای خارجی دست بردارند. پکن که در جیبوتی از کشورهای راهبردی شاخ آفریقا پایگاه نظامی دارد، نسبت به هرجومرج در کشورهای دریای سرخ و همچنین خلیج عدن، حساسیت بالایی دارد.
رخنه صهیونی در قاره سیاه
تمرکز تلآویو بر سومالیلند را باید در چارچوب بازتعریف عمق راهبردی رژیم صهیونیستی فراتر از شرق مدیترانه فهم کرد. استقرار نفوذ در شاخ آفریقا، اسرائیل را به گلوگاه خلیج عدن متصل میکند؛ مسیری که نقطه پیوند اقیانوس هند با دریای سرخ است و امکان اثرگذاری بر شریانهای حیاتی تجارت جهانی را فراهم میسازد. این جابهجایی ژئوپلیتیکی، به نتانیاهو اجازه میدهد همزمان بر تحولات امنیتی آفریقای شرقی، دریای سرخ و مسیرهای منتهی به کانال سوئز، اشراف اطلاعاتی و عملیاتی پیدا کند.بابالمندب بهدلیل عبورحدود۱۲درصد تجارت جهانی ونزدیک به۳۰درصد ترافیک کانتینری، یکی از حساسترین نقاط اقتصاد سیاسی جهان است.هربازیگری که در این تنگه نقش مؤثر داشته باشد، قادر خواهد بود بر زنجیره تأمین، قیمت انرژی و امنیت کشتیرانی فشار وارد کند. حضور نامشروع رژیم صهیونی در این معادله، موازنه سنتی میان قدرتهای منطقهای را بههم میزند و دامنه بازدارندگی آن را از خشکی به دریا گسترش میدهد.
در این چارچوب، یمن حلقه تکمیلی این راهبرد است؛صنعا مرکز ثقل سیاسی وعدن شاهکلید کنترل عملی بابالمندب بهشمار میرود. نزاع بر سر عدن، نزاعی بر سر حاکمیت بر ورودی دریای سرخ و مدیریت ترافیک دریایی توسط تصمیمسازان تلآویو ارزیابی میشود. اگر سومالیلند نقطه استقرار اولیه باشد، یمن میدان تثبیت نهایی نفوذ است. ترکیب این دو، امکان شکلدهی به یک کمربند فشار دریایی را فراهم میکند که پیامدهای آن فراتر از منطقه خواهد بود.
پاسخ کوبنده انصارالله
نخستین راهکار محور مقاومت در برابر رخنه صهیونی به سومالیلند، تمرکز بر بازدارندگی غیرمستقیم و چندلایه است. برای انصارالله، این بهمعنای حفظ فشار راهبردی بر معادله امنیت دریای سرخ بدون گسترش میدانی در شاخ آفریقاست. افزایش هزینه سیاسی و امنیتی هرگونه حضور اشغالگران صهیونیستی از طریق ناامنسازی محیط راهبردی، باعث میشود تلآویو نتواند از سومالیلند بهعنوان سکوی پایدار استفاده کند. در این سطح، پیام روشن است؛ هیچ نقطهای در زنجیره بابالمندب تا عدن، حاشیه امن مطلق برای رژیم صهیونی نخواهد داشت.
دومین محور،جنگ روایتها و دیپلماسی منطقهای است. محورمقاومت میتواندبا آگاهسازی بازیگران از خطر تجزیهطلبی، نظامیسازی شاخ آفریقا و تهدید تجارت جهانی، اجماع سیاسی علیه مشروعیت حضور صهیونی ایجاد کند. انصارالله، حتی بدون شناسایی رسمی توسط برخی کشورهامانند سعودی یا قاهره،با تأثیرگذاری برافکارعمومی منطقه وهمافزایی با دولتها و بازیگران مخالف اسرائیل، میتواند سومالیلند را به یک پرونده پرهزینه بینالمللی تبدیل کند بهعبارت دیگر، تضعیف مشروعیت سیاسی، مکمل بازدارندگی امنیتی است.
سومین راهکار، پیوند دادن پرونده سومالیلند با معادله یمن وعدن است. انصارالله باحفظ نقش تعیینکننده در معادلات دریای سرخ، میتواند نشان دهد که هر نفوذ جدید اسرائیل، مستقیما توازن شکننده کشتیرانی سودآور برای غرب را تحتتأثیر قرار میدهد. این پیوند، سومالیلند را از یک پایگاه بالقوه به یک بار امنیتی برای حامیان رژیم صهیونی تبدیل میکند. درنهایت، راهبرد محور مقاومت نه بستن مسیرهای استراتژیک شاخ آفریقا بلکه کنترل هزینهها و زمان تصمیمگیری ارتش اشغالگرقدس خواهد بود.
اتحاد اعراب علیه پروژه عادیسازی
کشورهای عربی به استثناگرایی در میان نظریهپردازان علوم سیاسی و روابط بینالملل شهره هستند؛ چراکه به آسانی تن به اجماع فراملی نمیدهند اما مسأله دولت جعلی سومالیلند، خون تازهای بر رگهای خشکیده جهان عرب نیز تزریق کرد.
درهمین راستا، شورای اتحادیه عرب، بر مخالفت با استفاده از اراضی سومالی بهعنوان بستری برای اجرای این طرحهای تجاوزکارانه اسرائیل تأکید کرد. این شورا در بیانیهای، از سوی دبیرخانه کل اتحادیه کشورهای عربی صادر شد، باردیگر مخالفت قاطع خود را با استفاده از اراضی جمهوری فدرال سومالی، یا هر بخشی از آن، توسط بازیگران خارجی بهعنوان پایگاه یا نقطه آغاز هرگونه اقدام خصمانه یا اطلاعاتی که کشورهای دیگر را هدف قرار دهد یا امنیت و ثبات آنها را به خطر اندازد، اعلام کرد.