
نو لیبرالها و همه غربگرایان و نیز چپهای خدا نا باور میخواهند همین اساس حبات طیبه جمهوری اسلامی را نفی کنند و نابود سازند. لببرالها با پرچم بردگی شیزان بزرگ و چپها با وانمود سازی یک وهم نبچهای و نیست انگارانه ' با وهم قتل خدا میپندارند میتوان به آرمان عدالت انسانی دست یافت! و انقلاب اسلامی نمیتواند به سبب عدم قفل شدن به استکبار از یک سو و و بی باوری به خدا از سوی دیگر به توسعه دست یابد.
البته جمهوری اسلامی یقین دارد تنها با انقلاب الهی و در نهایت ظهور عادل موعود ' امام برگزیده خدا عج این عدالت در جهان محقق میشود و انفلاب امام ره در انتظار همان انقلاب جهانی جهد کرده و لیبرالها و چپها در صدد نفی همین دستاورد خدایی به انحاء مختلف میکوشند.
طی سالهای گذشته بویژه اخیراً بارها در باره ماهیت ضد قرآنی و ضد انقلابی و بت غرب پرستانه افکار کسانی، چون غنی نژاد و سریع القلم و رنانی و فاضلی و عبدی با همه تفاوت هاشان و همبستگی اینها و هاشمی و خاتمی و روحانی باز باهمه تفاوت هاشان حرف زدهام و گفتهام چرا عدالت طلب چپها و بی باوران به توحید و سلام و چپهای مادی اندیش بالاخره در نهایت با لیبرالها تضاد وجودی ندارد و در اجرای عدالت ناکام میشود و حتی به انقلاب اسلامی بجای یاری سربزنگاه خنجر میزند؛ و اینها را نوشتهام.
چند سال اخیر هم مقالات متعددی نوشتهام در باره افکار سخیف ' روُسای هم " آکادمیک " و وهم تکنوکرات و اجرایی غرب پرستی ' در ایران که بت غرب ' و شیطان بزرگ این بندگان با استعداد خود را طی سالها برای روز دلخواهش پرورده و نشان دادن دلایل ورم و بادکردن عروسکان تئوریک یا تکنوکرات پراتیسین که نادانی و بی خردی و سستی پیش پا افتاده افکارشان ' از آنان نابغههای دروغین و برساختههای شیطان و موجودات فیک و متخصصان دلال حکمرانی و سلطه غرب میسازد که نقش شان در دستگاه استکبار و شیطان بزرگ استحاله انقلاب اسلامی است ' بالاخره ' اکنون شاهد اعتراض افراد گوناگون به کسانی، چون سریع القلم هستیم. اما نکته مهمتر آن است که باید دقت کرد تحلیل جهانی که خدای خویش را به وهم به قتل رسانده است در جدال باهم دچار یک خلاء و حفره سیاه جهل است که همه سعی شان را برباد میدهد. ما با مجموعهای ظاهرا متمایز از ملکم خان و طالبوف و آخوند زاده و کرمانی و تا فروغی و تقی زاده تا کسروی و سید جواد طباطبایی و تا غنی نژاد و بشیریه و سریع القلم تا بنی صدر و هاشمی و خاتمی و روحانی و میر حسبن موسوی ' تا گنجی و جلایی پور و عبدی و. روبرویبم. پارهای دل بستگان لیبرالیسم قرن هیجدهمی تا دموکراسی تا هابرماسی هستند و پاره ' نولیبرالهایی نظیر سریع القلم و غنی نژا و روحانی و مرعشی ..، اما حقیقت آن است که امروز لیبرال روُیا پرور به دام نولیبرال مامور غرب اسیر میشود و عاقبت هابر ماس دفاع از صهیونیسم است؟!
چپهای منتقد نولیبرال هم امروز که باوری توحیدی به هستی و حقیقت جهان ' و عالم غیب و اسلام و هدایت قرآن و عترت و امام غائب و قدرت لایزال خدای یکتا و وعده قطعی الهی و جهاد دوران انتظار و خط امام خمینی ره و انقلاب اسلامی با همه دشواریها و مشکلات و تعارضات درونی ندارند و اعتقادی به پیروزیها اسلام در دنیا و آخرت و حیات ابدی جبهه توحید و رسالت و عدل و امامت و معاد ندارند ' قادر نیستند جریانی نامیرا و اصیل و حقانی و دینی بنام قیام امام خمینی را درک کنند که ولو با تکه تکه شدن ' سرنوشتی پیروز دارد '، زیرا بر رب العالمین ' این خدا یکتا و وعده او و کشته نشدنی حق متعال باور دارد؛ و تفسیرهای غلط چپ و راست مشرک او را گمرا نمیکند. اتفاقا در این مقاله مایلمبه نقد نگاه چپ منتقد سریع القلمها و حفرههای جهل و نومیدی و جبری اندیشی ماتریالیستی و درک محدود مارکسی و طبقاتی گمراه شان بپردازم. آنان علیرغم شور فراوان در مبارزه با سرمایه سالاری جهانی ستمگر ' به سبب فقدان ایمان و معرفت به حقیقت توحیدی هستی و پروردگار جهانها ' دچار نومیدی و ترس از فرعونیت و حس ناتوانی و نیست انگاری یاُس آلود میشوند.
طبقه متوسط هرگز در نظامی با حکمرانی سرمایه سالاری به روُیاهایش، چون خانه شخصی با مالکیت خود دیگر نخواهد رسید و سرمایه داری با اختصاص ثروت ملی به خود هرگز او را شریک منافعش در غارت بیت المال نمیکند وامکان خانه داشتن برایش فراهم نمیکند. انقلاب اسلامی تا امروز با وجود یک جریان عدالتخواه تحت رهبری ولایت فقبه به محرومان و طبقه متوسط یاری رسانده. اما اگر نولیبرالیسم حاکم شود بسود قدرت افرون خواه خود و رشد سرمایه خصوصی چنین امکانی به مردم نمیدهد. به هرحال سریع القلمها به مردم و طبقه میانی جامعه ایران دروغ میگویند؛ و اوهام و خیال واهی میفروشند. آنان مدافع قشر فاسد سرمایه سالاران کمپرادور و وابسته به سرمایه جهانی میباشند که در بهترین حالت مدیران کلان از سفره آنان بهرهمند میشوند و قشر بالای طبقه متوسط ریزه خوار سفره او هستند. نه میلیونها ایرانی متوسط الحال و سلب مالکیت شده. این سرمایه داران پیرامونی ' در حقیقت مطلقا باوری به اسلام و حقایق وحی و عدالت و قسط و حقوق مردم ندارند و دولت را در خدمت منافع طبقه خود میخواهند و با انقلاب اسلامی به سبب نفی دولت سرمایه سالار و طبقاتی و باریگر محرومان و کوخ نشینان شدیدا مخالفند. ببینیم ابنها میخواهند با نفی اسلام و توحید و رواج شرک منافقانه چه بلای دیگری بر سر میراث الهی و اسلامی امام ره ': انقلاب و جمهوری اصیل اسلامی بیاورند:
۲. عادی سازی وابستگی به سرمایه داری غرب و پذیرش سرپرستی کفر و ظلم شیطان بزرگ.
۳. تثبیت سرشت طبقاتی حکومت سرمایه سالار و مردمی زدایی از حکومت و مرومسالاری حقیقی و نشاندن دموکراسی غربی و دروغ مردمی بودن نمایشی حکومت و قدرت با نقاب انتخابات مدل غربی در غیاب حزب الله و حاکمیت احزاب شیطانی و استثمارگر مدافع سرمایه و شرک.
۳. جا انداختن آن که مردمدو محرومان و طرفداران عدالت شایسته حگمرانی و توانمند در آن نیستند و حکمرانی قبایی است که برای اندام سرمایه داری وابسته دوخته شده که به دروغ و فریب با نام قرن هیجدهمی طبقه متوسط زمان لویی شانزدهم! از آننام میبرند.
۴. اسلام ردایی از حکمرانی و پذیرش همه نشانه شناسی فرهنگ و زندگی مدرن عربی و عادی سازی آن چه قرآن حکیم به کلیت ان نام فحشاء داده است. از رذایل اقتصادی و سیاسی تا رذایل فرهنگی مثل فریبکاری سیاسی و ماکیاولسم و سر مردم کلاه گذاستن و نمایش و وانمودگی تا آزادی جنسی و زنا و لواط و انواع بیرحمیهای اخلاقی و اندیو ویدوالیستی رایج در غرب و نفی عدالت اجتماعی.
۵. سلب مالکیت همگانی به سود طبقه سرمایه دار وابسته انحصاری و میراثی ولو سرمایههای کوچک ملی.
۶. و..
که مفصلا در باره آنها و موارد دیگر باید بحث را ادمه دهیم. اینان پایه خیانت به ایران و ملت ایران و آزادی و استقلال ایران و انقلاب اسلامی راتئوریزه میکنند؛ و عدم آگاهی ونشر نادرستی و خطر این تفکرات ' انقلاب اسلامی را اسیر جهالت انبوه گلههای گوش بفرمان شیطان خواهد کرد....
زیر در رهدان مدرنیته پرورده سده و از هستی و وجود یکپارچه عالم غیب و شهاده بریدهاند. واقعا درست و غلط افکارشان که زاده پرده پوشی و نابینایی شان در خصوص قدرت سرچشمه هستی و حضور بی وقفه خدا در هر دم و بازدم است ' چیست؟ و چرا تفکر مادی طبقاتی چه سریع القلم و چه چپ مخالف او مثل امیر خراسانی و علیزاده در درک قدرت خدا و روند تحولات انقلاب اسلامی و بکار گیری عقل و نگرش درست انتقادی ' دچار فلج قلبی و فکری است؟ این پرسش کانون بحثم در این مقاله است.
☆☆☆☆☆
من بسیاری از مطالب انتقادی در باره نولیبرالها و افرادی، چون سریع القلم و رفرمیستهای غربگرای ایرانی را بیان کردهام و آشکار است در باره بسیاری از مطالبی که این منتقدان نولیبرالیسم ایرانی میگویند با آنان موافقم از هاشمی تا روحانی از بشیریه و غنی نژاد تا سریع القلم ' همه در ۴۷ سال اخیر در راه نفی عدالت و حقوق اقتصادی و ملی و ملت عدالتخواه و مردم رحمتکش ومحروم و دهها میلیون نفر مردم مومن و انقلابی ایران و استحاله آرمانهای الهی و عدالت خواهانه انقلاب اسلامی تلاش خرنده کردهاند و امروز در فضای یورش شیاطین نقاب برداشته و خواستهای شیطانی و غرب پرستانه شان را علناً بیان و تبلیغ میکنند. عصاره تفکر و خواست و اهداف آنان چیزی است که چپها اغلب در بیانش اشتباه نمیکنند و اسلام و امام خمینی تصور و تصویر روشنی از آن ساخته و مردم را آگاه کرده است. این اشرافیت یهود مسلک نوکیسه ایرانی منادی مدرنیته غربی و سرمایه سالاری پیرامونی ونفی انقلاب اسلامی اهداف خدمتگزاری اش را در کنون کشور ما با تلاش برای این خواستها پیش میبرد و شرک خود را چه آشکار و چه نهان در پس خواستهای سیاسی و اقتصادی و ساختاری مدرنیته کافر و وابسته به سرمایه داری جهانی نهان میدارد.
اهداف کنونی جریان نولیبرال که جریان چپ غیر توحیدی هم با آن مخالفت دارد شامل این باور هاست:
۱. طبقهای که باید در ایران قدرت را چه با پوشش دروغین اسلام آمریکایی ' و چه غیر آن بدست آورد و از انقلاب اسلامی خلع ید کند ' طبقه متوسط غربگراست. اما تقلیدگری و بلاهت این نظریه پردازان آن جاست که نمیفهمند بورژوازی به عنوان طبقه متوسط در اروپا و آمریکا تنها در موجودیتی میانه طبقه فئودال و توده طبقات محروم ' معنا داشت. وگرنه با حاکم شدن طبقه بورژوازی و حذف قدرت اشراف گذشته او دیگر طبقه متوسط نبود. امروز حاکمان واقعی سرمایه داران انحصاری میراثی هستند. طبقه متوسط جهان سرمایه سالار در جهان مدرن و در کشورهای پیرامونی حاکمان واقی نیستند سیاهی لشکر سرمایه داری هستند. سرمایه داران هستند که قدرت را اداره میکند و این طبقه دارای سرمایه میراثی است آنان دارای مالکیت زمین و ابزار کار جمعی و صاحبان تکنولوژی هستند و دارای قدرت تولید پول و توان مالی و بهره گیری از رانت بوده و مدیریت کلان را در اختیار دارند و رده بالای تکنوکراسی و بوروکراسی و مدیران کلان در کنارش هستند و حکمرانی میکنند و قدرت اقتصادی و سیاسی را بدست گرفتهاند طبقه متوسط کارگزار این طبقه حاکم است.. طبقه متوسط امروز در راُسش ' اقشار مرفه خدمتگرار سرمایه داری ' مدیران و تکنوکرات و کارکنهای تحصیلکرده رشتههای گوناگون دارای خرده مالکیت رو به اضمحلال و ود پائین انبوه کارمندان و کسبه فقیر هستند. بله تکرار میکنم خرده بورژوازی کنونی جهان طبقه متوسط هستند و هرگز حاکم نیستند و ابزار طبقه سرمایه سالار غربی هستند و در بالا قشر متوسط مرفه و خدمتگزار و متمایل به سرمایه سالاران و اشرافیت سرمایه دار و در پائین کارمندان جزء و کسبه گرفتار انواع فشار و همراه طبقات زحمتکش را میسازند. بحث این نوشته بررسی طبقات کنونی ایران و اقشار مختلف سرمایه دار و یا طبقه متوسط و نیروهای دولتی و کارمندان و اقشار نظامی و تودههای بالایی و پایینی هر قشر و کاستها و نبروهای در قلمرو مدیریت و صنعت و کشاورزی و خدمات و روحانیت و... و نقش انقلاب الهی در برهم زدن این نظم استکباری نیست که واقعا به پژوهشی دقیق نیازمند است. بلکه تاکید بر این نکته است که چه نولیبرالها و چه چپها با تفکر تقلیدی شان درک غلطی از طبقه متوسط ایران چه مذهبی و چه غیر مذهبی و شناخت حایگاه اقتصادی و سیاسی و فرهنگی آن دارند. وقتی سریع القلمها و برعکس یا دوستدارها از طبقه متوسط حرف میرنند اتفاقا منظورشان طبقه سرمایه سالار پیرامونی است که طبقه متوسط مدرن و غربگرای ایران لشکر این طبقه است که در ایران خود را خدمتگزار و متحد و درخدمت سرمایه داری حهانی باز مییابد. وگرنه طبقه متوسط واقعی در جامعه ما روُیاهایش را انقلاب اسلامی پاسخ میدهد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
فرمانده رزمایش ضدتروریسم «سهند۲۰۲۵» در گفتگوی اختصاصی با روزنامه «جامجم» مطرح کرد
در گفتوگوی «جامجم» با خالق اثر «وداع آخر» انجام شد