دعوت به بازسازی جبهه ایمان

درسال‌هایی که جامعه ایران با لایه‌های فشرده‌ای از بحران‌های اقتصادی،سیاسی و تغییرات پرشتاب فرهنگی روبه‌روست، در خیابان‌ها و شبکه‌های اجتماعی نشانه‌هایی ظاهر شده که گویی تلاش دارد به‌تدریج روایت تازه‌ای از «زیست‌عمومی» ایرانیان را بازنویسی کند. نتیجه این تغییرات، برهم‌خوردن نظم اجتماعی‌ای است که سال‌ها بر پایه سلسله‌ای از قراردادهای عرفی، دینی و نهادی شکل گرفته بود.
درسال‌هایی که جامعه ایران با لایه‌های فشرده‌ای از بحران‌های اقتصادی،سیاسی و تغییرات پرشتاب فرهنگی روبه‌روست، در خیابان‌ها و شبکه‌های اجتماعی نشانه‌هایی ظاهر شده که گویی تلاش دارد به‌تدریج روایت تازه‌ای از «زیست‌عمومی» ایرانیان را بازنویسی کند. نتیجه این تغییرات، برهم‌خوردن نظم اجتماعی‌ای است که سال‌ها بر پایه سلسله‌ای از قراردادهای عرفی، دینی و نهادی شکل گرفته بود.
کد خبر: ۱۵۳۰۱۳۸
نویسنده علی مظاهری - جام‌جم آنلاین
 
در چنین بزنگاهی، پرسش اصلی نه درباره یک رفتار خاص یا یک نافرمانی اجتماعی مشخص بلکه درباره «نقشه‌ راه آینده جامعه» است: آیا با یک تغییر طبیعی در الگوهای زیستی نسل جدید مواجهیم یا با نشانه‌های یک واگرایی عمیق و بحران اعتماد؟ آیا این دگرگونی‌ها بخشی ازروندجهانی تحول سبک زندگی‌اند، یا پیامد انباشته‌شدن ناکارآمدی‌ها، بی‌عدالتی‌ها و بی‌پاسخ‌ماندن مطالبات اجتماعی؟و ازهمه مهم‌تر،نقش نهادهای رسمی وغیررسمی ــ ازخانواده تانظام آموزشی و فرهنگی ــ در مواجهه بااین وضعیت چیست و چگونه می‌توان از ورود جامعه به چرخه‌های خطرناک جلوگیری کرد؟ به همین بهانه و برای یافتن پاسخ این سوالات با دکتر اسماعیل شفیعی‌سروستانی، نویسنده و پژوهشگر مسائل دینی گفت‌وگو کرده‌ایم.

 آقای دکتر شما بارها درباره گسترش بی‌حیایی، حرمت‌شکنی و نوعی تجری اخلاقی در جامعه هشدار داده‌اید. از نگاه شما امروز در کف خیابان‌های ایران چه می‌گذرد و چه تغییری رخ داده است؟
هر روز که در کوی و برزن و خیابان‌های شهر نظر می‌افکنیم مشاهده می‌کنیم نسبت به روز قبل، بر میزان بی‌حیایی، تجری، قباحت و حرمت‌شکنی افزوده می‌شود. شواهد و قرائن نشان می‌دهد در حال حاضر هیچ نوع بازدارندگی مؤثری وجود ندارد. جولان و تاخت‌وتاز شیطان و لشکریانش کاملا مشهود است و یارگیری‌های او به صورت آشکار و نهان در حال وقوع. ابلیس با تمام قوا وارد میدان شده، جبهه‌سازی می‌کند و همراهانی برای خودش فراهم می‌آورد. آنچه در کف خیابان‌ها می‌بینیم، فقط ظاهر ماجراست. در عالم پنهان و جهان ناپیدای مثالی، این جنب‌وجوش شدیدتر است. تکاپو و تمایلات ابلیس و لشکریانش در آنجا قوی‌تر است و ظهور آن در معاملات و مناسبات مردم خود را نشان می‌دهد. این روند روزبه‌روز شتاب بیشتری می‌گیرد. مصادیق بسیار گسترده است؛ از حرص در بازار و تجری در دست‌اندازی به بیت‌المال میان برخی مقامات گرفته تا کشمکش‌های سیاسی برای رسیدن به مسندها، روابط اجتماعی در کف خیابان، زیر پا گذاشته شدن سنت‌ها و نوعی گستاخی عمومی به‌خصوص در بخشی از زنان و دختران که قسمتی از آن واکنش به شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است و قسمت‌ دیگر ناشی از ولنگاری.

شما به فقدان بازدارندگی اشاره می‌کنید. منظورتان دقیقا چیست؟ خانواده و نهادهای فرهنگی چه جایگاهی در این ناکارآمدی دارند؟
در این میان، بازدارندگی مؤثری وجود ندارد. خانواده‌ها دیگر توان ایجاد مصونیت ندارند و فرزندان‌شان را رها کرده‌اند. دستگاه‌های فرهنگی نیز عملا تعطیل به نظر می‌رسند و اقدام جدی و مؤثری از آنها دیده نمی‌شود. هرگاه هم تصمیم به اقدامی می‌گیرند، کار را با خشونت و ضرب‌وشتم پیش می‌برند و این خود بر میزان وقاحت و بی‌حیایی می‌افزاید. در سطوح بالاتر نیز برای جلوگیری از دست‌اندازی به بیت‌المال و حقوق مردم، بازدارندگی وجود ندارد؛ یعنی اقداماتی که واقعا بتواند روند فساد را کم کند دیده نمی‌شود. ما نه می‌توانیم نسبت به این وضعیت بی‌تفاوت بمانیم و نه می‌توانیم آن را رها کنیم؛ اما ابزار عملی چندانی نداریم مگر در حوزه فرهنگی.

در بخش مهمی از سخنان‌تان به «سرنوشت اقوام» اشاره کردید. چرا این قیاس تاریخی برای ما اهمیت دارد؟
اگر به سرنوشت تمدن‌های گذشته بنگریم_ چه جوامعی که راه ایمان را پیش گرفتند و چه آنان که در کفر و نفاق فرو رفتند_ درمی‌یابیم عاقبت هر جامعه، نتیجه‌ مستقیم باورها و رفتارهای اکثریت مردم آن بوده است.
خدا در آیه ۴۲ سوره روم می‌فرماید: «قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلُ كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُشْرِكِين». این سیر، هم می‌تواند سفر فیزیکی باشد و هم سیر در تاریخ و کتاب‌ها. وقتی وضعیت آنان را بررسی می‌کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که هرگاه جامعه به سمت فساد رفتند، پیامد آن همه را دربر گرفته است.

شما توسعه فسق و فجور را به سیل تشبیه کرده‌اید. توضیح می‌دهید که چرا این تشبیه را به کار می‌برید؟
وقتی جمعیت حداکثری یک قوم به سمت فسق و فجور حرکت می‌کنند، دیگران رانیز با خود می‌کشند. این پدیده مانند بارانی است که ابتدا ملایم است و کسی آسیبی نمی‌بیند اما وقتی بارندگی شدت می‌گیرد و به سیل بدل می‌شود، خشک و تر را با هم می‌برد. اگر وضعیت اجتماعی، اقتصادی وسیاسی ما به سمت انشقاق، آلودگی و گناه حرکت کند و به سیل تبدیل شود، همه، حتی مؤمنان را با خود خواهد برد. تصور این‌که من کلاه خودم را گرفته‌ام‌ خطاست. وقتی سیل جاری شد، همه را می‌برد.

بر این اساس، نقش و مسئولیت مؤمنان چیست؟ آیا صرفا نظاره‌گرند یا باید جبهه‌ای فعال بسازند؟
مسئولیت مؤمنان بسیار سنگین است. هرگاه مؤمنان ببینند فسق و فجور در جامعه درحال توسعه است، باید به وجه ایمانی، خلوت،تضرع، دعا و توسلات خود بیفزایندچراکه اگرجامعه به سمت گناه بروند، تأثیرشان همه‌گیرمی‌شودوبرای خنثی‌کردن آن نیاز به تقویت جبهه ایمان است. جماعتی که به سمت فسق می‌روند، وارد عهد شیطانی می‌شوند. اگر این عهد توسعه یابد، بر مؤمنان غالب خواهد شد. در مقابل، مؤمنان باید عهد خود رابا امام‌زمان(عج)تقویت کنند:استواری دراخلاق، پایبندی به احکام، افزایش خلوت شبانه، دعا و ارتباط معنوی. این اعمال تأثیر ملکوتی دارد و جبهه شیطانی را تضعیف می‌کند.

چه راهکارهایی در عرصه فردی برای حفظ خود و جامعه پیشنهاد می‌کنید؟
مؤمنان باید در هر مرتبه‌ای که هستند، مقوم جبهه ایمان شوند. در عرصه فردی بر میزان تقوای خود بیفزایند، خلوت و مراقبه بیشتر داشته باشند، در سرمای فتنه‌های پیش‌رو، لباس محکم‌تری از فرهنگ، اخلاق و ادب دینی به تن کنند، اعمال مستحبی، ادعیه و زیارات را زیاد کنند، به خلوت شبانه بیفزایند تا خود را خالص و مقرب سازند و در مجامع مذهبی، مراسمات دینی و هیأت‌ها خالصانه‌تر و بی‌ریا حضور یابند. خداوند در آیه ۲۴۹ سوره بقره می‌فرماید: «کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کثیرهً بِإِذْنِ اللهِ...» خداوند با صابران است. اگر مؤمنان کوتاهی کنند، جبهه مقابل تقویت می‌شود.
 
در عرصه اجتماعی و حکومتی چه انتظاری از مسئولان دارید؟
در عرصه اجتماعی نیز باید توسعه اخلاق، ادب وباور دینی رخ دهد. درشرایط پربلا باید به‌سوی عدالت فرار کرد.افراد در هر جایگاهی که هستند باید عادلانه رفتار کنند.امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «العدل أفضل السیاسَتین/ بهترین سیاست، عدالت است». و«بالعدل تصلح الرعیة/ اصلاح مردم در پرتو عدالت است».امربه معروف برای یک فردعادی معنایی دارد و برای وزیر،وکیل وصاحب‌منصب معنایی دیگر.امربه معروف مسئول یعنی اجرای قوانین عادلانه،جلوگیری از دست‌اندازی به بیت‌المال،شناسایی وتوبیخ ظالم وبرخورد با رشوه‌گیر واهل ارتشاء. بدون این بازدارندگی، سیلاب گناه شدت می‌گیرد.
 
در سخنان‌تان به فتنه‌های پیش رو اشاره کردید. لطفا درباره آنها توضیح دهید.
رسول خدا(ص) فرمودند امت در آخرالزمان با چهار فتنه روبه‌رو می‌شود. فتنه اول مباح شدن اموال مردم. فتنه دوم مباح شدن نوامیس است. فتنه سوم مباح‌شدن مال و ناموس و خون مردم است. پس از این باید منتظر خونریزی بود؛ خونی که در کف خیابان‌ها، میدان‌ها و در نتیجه حرص و طمع ریخته می‌شود. فتنه چهارم فتنه کور و کر است. در این مرحله هیچ امانی نیست. فتنه چنان کور است که مؤمن و کافر و زن و مرد را از هم تشخیص نمی‌دهد. مردم مانند کشتی‌ای هستند که در گرداب افتاده باشد. به باور من، دو فتنه اول اکنون در ایران به‌طور کامل تحقق یافته و باید مراقب ورود به فتنه سوم باشیم.
 
اگر بازدارندگی رخ ندهد، چه سرنوشتی در انتظار جامعه ما خواهد بود و چه باید کرد؟
اگر بازدارندگی اتفاق نیفتد، وضع مردم مانند سرنشینان کشتی‌ای در دریای متلاطم خواهد بود. نه مؤمن در امان می‌ماند و نه کافر. راه نجات این است که جبهه مؤمنان در هروضعیت، حرکت به‌سوی عدالت، تهذیب نفس، شناسایی معروف و عمل به آن را افزایش دهند. مؤمنان باید عهد خود را با امام زمان(عج) محکم کنند و به احکام و سنت‌های رسول خدا(ص) و اهل‌بیت(ع) پایبندتر شوند. باید دست به دعا وتضرع برداریم تا خداوند مدد رساند و این شرایط پرفتنه پشت‌سر گذاشته شود.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
باید دندان طمع غرب را کشید

دکتر منوچهر متکی در گفت‌وگوی اختصاصی با روزنامه جام‌جم ضمن تحلیل دشمنی‌های اخیر آمریکا و تروئیکای اروپایی مطرح کرد:

باید دندان طمع غرب را کشید

مجری‌گری فرمول ندارد

گپ‌و‌گفت خبرنگار جام‌جم با قصه‌نویس رادیو و «چشم شب روشن» تلویزیون که مدتی است از رسانه کناره گرفته است

مجری‌گری فرمول ندارد

نیازمندی ها