استناد به اسناد منقضی برای گزارشدهی فصلی
تروئیکای اروپا در این پیشنویس هشتبندی، با لحنی که یادآور قطعنامههای دوران پیش از برجام است، ایران را زیر بار تعهداتی میبرد که از نظر حقوقی دیگر وجود ندارند: الزام مدیرکل به گزارش فصلی بر پایه قطعنامههای منقضیشده شورای امنیت.
رافائل گروسی موظف میشود پیش از هر نشست عادی شورای حکام، گزارشی جامع درباره «اجرای توافق پادمان ایران طبق معاهده NPT» و اجرای مفاد شش قطعنامه شورای امنیت از ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ ارائه کند. این بند، عملا شورای حکام را به نهادی موازی با شورای امنیت تبدیل میکند.
راستیآزمایی میلیمتری ذخایر و تجهیزات
گزارش باید شامل مکان، مقدار، شکل شیمیایی، سطح غنیسازی اورانیوم، موجودی سانتریفیوژها و تجهیزات مرتبط باشد. این سطح از جزئیات، فراتر از الزامات پادمان استاندارد NPT و مستقیما از بندهای برجامی الهام گرفته شده است. خصوصا آنکه این بند اساسا با شرایط پس از جنگ ۱۲ روزه همخوانی ندارد.
ارسال همزمان گزارش به شورای امنیت سازمان ملل
برخلاف رویه معمول آژانس که گزارشهای پادمانی تنها به شورای حکام ارائه میشود، این بند خواستار ارسال همزمان گزارش به شورای امنیت است؛ اتفاقی که بیشتر نشانمیدهد تروئیکا تلاش دارد برای قطعنامههای منقضیشده مشروعیتسازی کند.
ادعای نگرانی از ذخایر غنیشده
پیشنویس به قطعنامهای اشاره میکند که مدعی است ایران «در چارچوب ماده ۱۲-ج اساسنامه آژانس، به توافق پادمان خود پایبند نیست». همچنین ذخایر اورانیوم غنیشده بالای ایران را «منبع نگرانی جدی» میداند که بیش از پنج ماه راستیآزمایی نشده در حالی که این محدودیت دسترسی، نتیجه مستقیم حملاتی است که با حمایت همین سه کشور اروپایی توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی صورت گرفته، اما در پیشنویس به آن اشاره نشده است.
ترغیب ایران به پایبندی فوری به قطعنامههای منقضی
در این پیشنویس ایران «ترغیب» میشود که بدون تأخیر به تمامی تعهدات مندرج در قطعنامههای ۲۰۱۰-۲۰۰۶ عمل کند و همکاری «کامل و سریع» با آژانس داشته باشد. این در حالی است که نهتنها ایران بلکه دو عضو دائمی شورای امنیت از جمله روسیه و چین نیز معتقدند بنابر قطعنامه ۲۲۳۱ در نیمه مهر امسال قطعنامههای پیشین پایان یافته است.
اجرای فوری و کامل پروتکل الحاقی
تروئیکای اروپایی در این پیشنویس مدعی است ایران باید «بهشدت» به پروتکل الحاقی امضا شده در ۱۸ دسامبر ۲۰۰۳ پایبند باشد و آن را به طور کامل و بدون تأخیر اجرا کند؛ در حالی که ایران قبلا اجرای داوطلبانه آن را به دلیل بدعهدی طرف مقابل و خروج آمریکا از برجام متوقف کرده و همچنان شرایط ثابت مانده است.
قرار گرفتن دائمی موضوع در دستور کار شورای حکام
براساس این پیشنویس بند «اجرای توافق پادمان و مفاد مرتبط با قطعنامههای شورای امنیت در ایران» باردیگر به صورت مداوم در دستور کار نشستهای آتی قرار میگیرد تا همچنان این مسأله ابزاری سیاسی در دست دشمنان ایران باشد.
این بندها، نه نظارت فنی، بلکه نقشهای برای احیای غیرقانونی قطعنامههای پیشین و فشار حداکثری بر ایران است.
انقضای قطعنامه ۲۲۳۱: واقعیتی که تروئیکا انکار میکند
انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ در ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ (۲۶ مهر ۱۴۰۴) نقطه عطف حقوقی بود که عصر نظارت ویژه بر برنامه هستهای ایران را برای همیشه پایان داد. براساس بند عملیاتی ۸ برجام و خود قطعنامه ۲۲۳۱، تمامی محدودیتهای هستهای، تحریمها، مکانیسمهای نظارتی ویژه و حتی مکانیسم اسنپبک در «روز انتقالی» (۱۰ سال پس از روز پذیرش برجام) بهطور خودکار خاتمهیافت. ایران، چین و روسیه بلافاصله پس از این تاریخ اعلام کردند: شش قطعنامه پیشین شورای امنیت (۱۶۹۶ تا ۱۹۲۹) لغو شدهاند.
پرونده ایران تنها در چارچوب پادمان
رضا نجفی، نماینده دائم ایران در آژانس، این اقدام را «سوءاستفاده از اکثریت عددی در شورای حکام برای جبران شکست در نیویورک» خواند و تأکید کرد: «تحمیل گزارشدهی بر مدیرکل براساس قطعنامههای منقضیشده، اقدامی کاملا غیرقانونی و ناموجه است که به پیچیدگیها میافزاید و ضربهای دیگر به دیپلماسی وارد میکند.» پیش از این امیرسعید ایروانی، سفیر و نماینده دائم ایران در سازمان ملل، در نشست مجمع عمومی سازمان ملل هشدار داد: «آژانس باید همواره حرفهای، مبتنی بر واقعیت و عاری از هرگونه تأثیرگذاری سیاسی باقی بماند؛ چراکه اعتبار این نهاد بهطور کامل به بیطرفی آنها وابسته است.» او افزود: «ایران هرگز در برابر تهدید یا اجبار تسلیم نخواهد شد. پاسخ ما تنها به احترام، قانونمداری و برابری است و تجاوز نظامی و تروریسم اقتصادی هرگز ایران را وادار نخواهد کرد که از حقوق مشروع خود چشمپوشی کند.» رضا نجفی نیز در وین، آمریکا و سه کشور اروپایی را به «قلدرمآبی» متهم کرد و از اعضای شورای حکام خواست: «با یکجانبهگراییهای مخرب در رابطه با موضوع هستهای ایران مخالفت کنند.»
ایران تأکید دارد که وضعیت فعلی اجرای پادمان، نتیجه تجاوزات جنایتکارانه آمریکا و رژیمصهیونیستی علیه تأسیسات هستهای و مماشات و همدستی سه کشور اروپایی با این جنایات است. این قطعنامه غیرقانونی هیچ تغییری در وضعیت فعلی ایجاد نخواهد کرد.
پیامدهای راهبردی؛ از تضعیف آژانس تا تشدید تنش
این پیشنویس، فراتر از یک سند فنی، پیامدهای راهبردی عمیقی دارد:
۱. تبدیل شورای حکام به ابزار سیاسی غرب
استناد به قطعنامههای منقضی، سابقهای خطرناک ایجاد میکند و شکاف حقوقی در دنیا را افزایش میدهد.
۲. تضعیف اعتبار آژانس و مدیرکل
رافائل گروسی که پیشتر از «حرفهایبودن» عملکرد نهاد خود دفاع میکرد، اکنون در معرض اتهام سیاسیکاری قرار دارد.
۳. تشدید تنشهای منطقهای و جهانی
ایران بارها اعلام کرده که در صورت تصویب قطعنامه، واکنش مقتضی نشان خواهد داد؛ به بیان دیگر ایران صرفا نظارهگر این رویه ضدایرانی نخواهد ماند.
۴. شکاف در اجماع بینالمللی
چین، روسیه و بسیاری از کشورهای جنبش عدمتعهد، این اقدام را غیرقانونی میدانند و احتمالا در نشست وین با آن مخالفت خواهند کرد.
هذیانگویی تروئیکا یا پایان اعتبار آژانس؟
نشست روزهای آتی وین، آزمونی تاریخی برای شورای حکام است. اعضای این شورا در برابر دوراهی قرار دارند: رد پیشنویس و بازگشت به چارچوب پادمان NPT که به تقویت اعتبار آژانس و فرصتسازی برای دیپلماسی میانجامد یا تصویب پیشنویس و اصرار بر تعهدات منقضی که به تبدیل آژانس به باشگاه سیاسی قدرتهای غربی و تشدید بحران منجر میشود.
درحالیکه برنامه هستهای ایران صلحآمیز، تحت پادمان و فاقد انحراف نظامی باقیمانده، تروئیکای اروپا با این هذیانگویی حقوقی، نه امنیت بینالمللی، بلکه منافع ژئوپلیتیک کوتاهمدت و سلطهطلبی خود را دنبال میکند. ایران بارها اعلام کرده که در برابر تهدید تسلیم نمیشود. تاریخ نشان خواهد داد که آیا شورای حکام، نهادی فنی باقی میماند یا بار دیگر به ابزاری برای فشار سیاسی تبدیل میشود.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
«جامجم» در گفتوگوی تفصیلی با رئیس جهاد دانشگاهی بررسی کرد
«جامجم» در گفتوگوی تفصیلی با مدیرکل سرمایهگذاری، زیرساختها و مناطق نمونه گردشگری بررسی کرد
گفتوگوی جامجم با سامیار عبدلی شناگر طلایی ایران در بازیهای همبستگی کشورهای اسلامی