یزد، نیازمند نوزایی مدیریتی؛ ترکیب تجربه و تحول

یزد در روزگاری ایستاده است که دیگر نمی‌توان ریشه مشکلاتش را در امروز جست‌وجو کرد. مسائلی که اکنون خود را به شکل بحران آب، فرسایش منابع طبیعی، گرانی، بیکاری، آسیب‌های اجتماعی، نارضایتی عمومی یا حتی بیماری‌های ناشی از آلودگی و استرس نشان می‌دهند، ریشه در تصمیم‌ها و سیاست‌هایی دارند که سال‌ها پیش اتخاذ شده‌اند. مشکلات امروز نه ناگهانی سربرآورده‌اند و نه از آسمان افتاده‌اند؛ محصول سال‌ها انباشت تصمیم‌های کوتاه‌مدت، موقتی و گاه ناهماهنگ‌اند.
کد خبر: ۱۵۲۷۰۴۰

به گزارش خبرنگار جام جم آنلاین یزد در گفتگو با دکتر کاظم یاوری نسب در خصوص حکمرانی و شیوه مدیریت در یزد،

 وی اظهارداشت :در دهه‌های گذشته، شیوه رایج در حکمرانی بیشتر واکنش به شرایط بوده است تا شکل دادن به آینده. هنگامی که بحرانی خود را نشان داده، برنامه‌ای تدوین شده، ستادی تشکیل شده و منابعی اختصاص یافته است. بحران‌ها فروکش کرده‌اند، اما بذرشان در خاک باقی مانده است. به‌تدریج در طول زمان، این بذرها در قالب بحران‌های تازه‌تر سر برآورده‌اند. اگر امروز از کمبود آب می‌گوییم، اگر ترافیک و آلودگی نفس شهر را گرفته، اگر تورم معیشت مردم را به تنگ آورده، اگر ناهنجاری‌های اجتماعی در گوشه و کنار شهر دیده می‌شود، همه این‌ها ادامه همان روندهایی است که روزی کوچک و کم‌اهمیت پنداشته شدند.

ما سال‌ها کوشیده‌ایم مشکلات را با تدابیر کوتاه‌مدت کنترل کنیم؛ همانند پزشکی که به جای یافتن علت بیماری، تنها درد را تسکین می‌دهد. نتیجه روشن است: درد بازمی‌گردد، شاید با چهره‌ای متفاوت، شاید با شدتی بیشتر. جامعه هم اگر درد را نادیده بگیرد، به تدریج به بیماری مزمن دچار می‌شود. یزد امروز درگیر مجموعه‌ای از این بیماری‌های مزمن است: از کمبود منابع آب گرفته تا مهاجرت نیروی انسانی، از فرسایش بافت‌های شهری تا فرسودگی زیرساخت‌ها، از آلودگی محیط‌زیست تا افزایش فشار روانی و اجتماعی بر مردم، از ضعف نظام آموزشی و مهارتی تا بحران اعتماد عمومی.

هیچ‌یک از این مشکلات در خلأ شکل نگرفته‌اند. همه آن‌ها در شبکه‌ای از تصمیم‌ها، عادت‌ها و بی‌توجهی‌ها به هم پیوسته‌اند. تا زمانی که حکمرانی در سطح استان و کشور تنها به مدیریت «وضع موجود» قناعت کند، این چرخه ادامه خواهد داشت. مدیران بسیاری آمده‌اند و با نیت خیر کوشیده‌اند تا در محدوده امکانات و قوانین موجود، اوضاع را کنترل کنند. این تلاش‌ها ارزشمند است، اما کافی نیست. چراکه کنترل بحران با حل بحران تفاوت دارد. کنترل بحران یعنی مهار موقت؛ اما حل بحران یعنی بازنگری در نگاه، در منطق تصمیم‌گیری، و در شیوه فهم مسئله.

برای آن‌که بتوان مشکلات را ریشه‌ای حل کرد، باید نخست پذیرفت که ریشه‌ها در گذشته‌اند. حل ریشه‌ای یعنی بازنگری در همان مسیرهایی که ما را به این نقطه رسانده‌اند. یعنی فهم این‌که اگر امروز از نابرابری اقتصادی سخن می‌گوییم، ریشه آن در سیاست‌های اشتغال و آموزش دیروز است. اگر از آلودگی هوا شکایت داریم، ریشه در تصمیم‌هایی دارد که بی‌توجه به ظرفیت محیط گرفته شد. اگر از ناهنجاری اجتماعی نگرانیم، ریشه در شکاف‌های فرهنگی و اقتصادی است که سال‌ها انباشته شده.

در این میان، «تجربه» خود سرمایه‌ای بزرگ است. جامعه‌ای که گذشته خود را درست بخواند، نیمی از راه اصلاح را پیموده است. نباید تجربه‌های گذشته را کنار گذاشت، بلکه باید آن‌ها را تفسیر تازه‌ای کرد. هیچ تغییر پایداری بدون بهره‌گیری از تجربه ممکن نیست، اما تجربه زمانی ارزش دارد که به فهمی نو منجر شود. بنابراین، تحول در حکمرانی یعنی ترکیب تجربه گذشته با شجاعت در تغییر مسیر.

 

یزد امروز نیازمند همین شجاعت است. حکمرانی اگر بخواهد مسیر توسعه را اصلاح کند، باید نگاهش را از واکنش به بحران، به پیشگیری از بحران تغییر دهد. باید ساختار تصمیم‌گیری را بر پایه شناخت علمی از مسئله‌ها و واقعیت‌های اجتماعی بازآرایی کند. دانشگاه‌ها، نخبگان، فعالان مدنی، بخش خصوصی و رسانه‌ها باید به‌عنوان بخشی از فرآیند تصمیم‌سازی در کنار مدیریت اجرایی قرار گیرند. بدون شنیدن صداهای مختلف، تصمیم‌ها در اتاق‌های بسته گرفته می‌شوند و بحران‌ها دوباره سر برمی‌آورند.

نگاه علمی به مسائل به معنی نادیده گرفتن احساس و انسانیت نیست. برعکس، این نگاه از دل احساس مسئولیت برمی‌خیزد. کسی که از درد جامعه بی‌تفاوت عبور نمی‌کند، باید بتواند آن را بشناسد و تحلیل کند. امروز مردم یزد، در زندگی روزمره خود، نشانه‌های این دردها را حس می‌کنند: کمبود آب، هزینه‌های سرسام‌آور مسکن و اجاره، فشار تورم، بیکاری جوانان تحصیل‌کرده، فرسودگی جسمی و روانی ناشی از کار و استرس، سرطان و بیماری‌هایی که نتیجه آلودگی و کم‌تحرکی‌اند، و از همه تلخ‌تر، مهاجرت کسانی که امید خود را از دست داده‌اند. این‌ها زنگ خطر نیستند، بلکه زنگ بیداری‌اند.

بحران‌ها، هرچند ناگوار، اما حامل پیام‌اند: این‌که دیگر نمی‌توان با روش‌های دیروز به فردا رفت. اگر قرار است حکمرانی در یزد و در سراسر کشور به ثبات و پیشرفت واقعی برسد، باید از سطح واکنش فراتر رود و به عمق نگاه کند. مشکلات امروز را نمی‌توان تنها با تصمیمات امروز حل کرد، مگر آن‌که از گذشته بیاموزیم و از تکرار آن بپرهیزیم.

بحران‌ها دشمن نیستند، بلکه آینه‌اند. در این آینه می‌توان دید که چه کرده‌ایم و چه باید بکنیم. جامعه‌ای که هنوز درد را حس می‌کند، هنوز امید به درمان دارد. این دردها اگر به درستی فهمیده شوند، می‌توانند آغاز فصل تازه‌ای در حکمرانی یزد باشند؛ فصلی که در آن، تجربه و تغییر دست در دست هم دهند و از دل بحران‌ها، نوزایی اجتماعی و مدیریتی متولد شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها