حکمرانی این فضا، اگر بدون توجه به ابعاد فرهنگی باشد، نهتنها ناکارآمد بلکه آسیبزا خواهد بود. در این میان، رسانه ملی بهعنوان بازوی فرهنگی حاکمیت، نقشی کلیدی در هدایت ومدیریت این عرصه ایفامیکند.برخلاف برخی برداشتها، حکمرانی قانونی فضای مجازی بهمعنای محدودسازی نیست؛ بلکه هدف آن، ایجاد نظم، حمایت از تولیدات بومی، مقابله با آسیبهای فرهنگی و تضمین حقوق کاربران است. صداوسیما در این مسیر، نهتنها مجری قانون، بلکه حافظ منافع فرهنگی جامعه است
فضای مجازی؛ نبرد روایتها و ارزشها
فضای مجازی امروز، محل رقابت گفتمانهاست؛ از الگوسازیهای سبک زندگی تا بازتعریف مفاهیم اخلاقی و اجتماعی. اگر حکمرانی فرهنگی در این فضا مغفول بماند، میدان به جریانهای بیهویت یا معارض با فرهنگ ملی واگذار خواهد شد. اینجاست که نقش نهادهای فرهنگی، بهویژه رسانه ملی، برجسته میشود. وظیفه تنظیم مقررات و روابط میان سکوها و نظارت بر محتوا ازسوی قانونگذار به صدا و سیما محول شده است و قانون برنامه هفتم و مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی این وظیفه مهم را در خصوص حکمرانی رسانهای در فضای مجازی به صداوسیما محول کرده است.این مأموریت نهتنها قانونی، بلکه راهبردی است؛ چرا که صداوسیما با سابقهای چند دههای در تولید محتوا و هدایت افکار عمومی، ظرفیت لازم برای ایفای این نقش را دارد.
صداوسیما؛ دیدهبان فرهنگی فضای دیجیتال
رسانه ملی با سابقهای چند دههای در تولید محتوا و شکلدهی به افکار عمومی، میتواند در چهار محور اصلی نقشآفرینی کند:
تولید محتوای هویتساز با ساخت برنامههایی مبتنی بر فرهنگ ایرانی ـ اسلامی: صداوسیما میتواند روایتهای بومی را تقویت و در برابر هجمههای فرهنگی ایستادگی کند.
ارتقای سواد رسانهای جامعه با بهرهگیری از ظرفیتهای تحلیلی و آموزشی: رسانه ملی میتواند درک عمومی از فضای مجازی را ارتقا دهد و مخاطبان را در برابر فریبهای رسانهای واکسینه کند.
ایجاد پیوند میان نسلها: در شرایطی که شکاف نسلی در فضای مجازی مشهود است، صداوسیما میتواند با برنامهسازی هدفمند، ارتباط میان نسلها را تقویت کند.
رصد و پایش فرهنگی: شبکه گسترده رسانه ملی امکان رصد تحولات فرهنگی فضای مجازی را فراهم کرده و میتواند بهعنوان دیدهبان فرهنگی عمل کند.
سیاستگذاری فرهنگی حلقه مفقوده حکمرانی دیجیتال
حکمرانی فضای مجازی بدون سیاستگذاری فرهنگی ناقص خواهد بود. تدوین مقررات، حمایت از تولیدات بومی، تقویت رسانههای ملی و آموزش عمومی، باید با نگاه فرهنگی انجام شود. صداوسیما در این مسیر، نهتنها مجری بلکه مشاور و راهبر فرهنگی است.
در جهانی که مرزهای فرهنگی با سرعتی بیسابقه در حال جابهجاییاند، فضای مجازی دیگر صرفاً ابزار ارتباط نیست؛ بلکه بستری است که در آن هویتها ساخته یا تخریب میشوند، سبک زندگی بازتعریف میشود و ارزشهای اجتماعی به چالش کشیده میشوند.در چنین شرایطی، حکمرانی فرهنگی نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت است. اگر این حکمرانی با درایت، انسجام نهادی و شناخت دقیق از مخاطب همراه نباشد، نتیجهاش واگذاری میدان به جریانهایی خواهد بود که نه ریشه در فرهنگ ملی دارند و نه دغدغهای برای حفظ آن. بیتوجهی به این حوزه، به معنای تضعیف سرمایه اجتماعی، گسترش بیهویتی و فرسایش اعتماد عمومی است.
حکمرانی فرهنگی در فضای مجازی باید فراتر از واکنشهای مقطعی و سیاستگذاریهای شعاری باشد. این حکمرانی نیازمند بازتعریف مأموریتها، نوسازی ساختارها، و همافزایی میان نهادهای فرهنگی، رسانهای، آموزشی و قانونگذار است. باید از تولید محتوا تا تنظیم مقررات، ازآموزش عمومی تارصد تحولات،همهچیز بانگاه فرهنگی و آیندهنگر طراحی شود.در نهایت، آینده فرهنگی جامعه در گرو تصمیمات امروز درباره فضای مجازی است.این آزمون،سنجش بلوغ فکری و فرهنگی ماست. اگر آن را جدی نگیریم، فردا نه فقط فرهنگ، بلکه انسجام ملی را از دست خواهیم داد.