یادم میآید روزهایی را که با یک بسته چیپس و یک نوشابه، سر جلسه امتحان حاضر میشدم. نیمههای جلسه، ذهنم قفل میکرد و تمرکزم را از دست میدادم. انرژی کاذب آن خوراکیها بهسرعت تمام میشد و من با خستگی و کسلی، به سؤالات نگاه میکردم اما این چرخه معیوب، وقتی شکسته شد که مادرم تصمیم گرفت برایم لقمههای کوچک و مقوی آماده کند.یک ساندویچ نان و پنیر ساده با چند برگ سبزی، یک مشت آجیل، یک عدد میوه مثل سیب یا موز و یک بطری آب ساده، تبدیل به همیشه ثابتهای کیف مدرسهام شد. تغییر، شگفتانگیز بود.دیگر آن رخوت و خوابآلودگی سر کلاسهای بعدازظهر را نداشتم. در ساعات ورزش، استقامت بیشتری پیدا کرده بودم و مهمتر از همه در ساعات درسی بهویژه ریاضی و علوم که به تمرکز بالایی نیاز داشت، مغزم بسیار شفافتر و آمادهتر عمل میکرد.این تجربه شخصی به من آموخت که موفقیت تحصیلی، تنها حاصل ساعات طولانی مطالعه نیست و گاهی نتیجه یک انتخاب ساده است؛ انتخاب یک سیب بهجای یک بسته پفک. این لقمههای بهظاهر کوچک، نه فقط بر سلامت جسم من، بلکه بر روند تحصیلیام تأثیری مستقیم و ملموس گذاشتند. آنها بودند که به من انرژی پایدار دادند تا در مسیر یادگیری، ثابتقدم و پرانرژی بمانم. امروز که به گذشته نگاه میکنم، میبینم آن جعبه غذای رنگارنگ، تنها حاوی نان و پنیر نبود؛ حاوی سرمایهای برای سلامتی و موفقیت بود.