آخرین کار او سریال «مستوران» بود که سال گذشته در دو فصل از تلویزیون پخش شد که براساس داستانهای ایرانی هزارویکشب، کشکول، گلستان و شاهنامه بود. «زعفرانیه ۱۴ تیر» محصول سال۹۷ است که یکبار در سی و هفتمین جشنواره جهانی فجر به نمایش درآمده. این فیلم از ۱۸ تیر روی پرده سینماها آمده و با گذشت یک هفته از اکران تا به حال بیش از ۲۷۰ میلیون تومان فروش کرده که انتظار فروش بیشتری هم برای آن وجود دارد. هاشمی زعفرانیه ۱۴ تیررا با رویکردی اجتماعی ساخته و داستان آن پیرامون تفاوت دیدگاهها و شکاف نسلها با یکدیگر است. درواقع این فیلم یک درام اجتماعی است و درباره یک خانواده مرفه سطح بالاست که یک اتفاق، بحرانی عجیب در خانواده آنها به وجود میآورد. اکران این فیلم بهانهای شد تا با سیدعلی هاشمی (کارگردان) گفتوگو کنیم که در ادامه از نظر میگذرانید:
داستان زعفرانیه ۱۴ تیر، چه ویژگیهایی داشت که شما را ترغیب به کارگردانی آن کرد؟
من فیلمنامههای مختلفی را خواندم و به دلیل دوستی دیرینهای که با جابر قاسمعلی داشتم، خبر داشتم فیلمنامه خوبی دارد. آقای قاسمعلی برای این فیلم پروانه ساخت گرفته بود و دوست داشت آن را بسازد اما این امکان فراهم نشده بود. وقتی فیلمنامه را همراه سلیمان علیمحمد (تهیهکننده) خواندم، متوجه شدیم جذابیت و ظرفیت لازم را برای تصویری شدن دارد. بدین ترتیب با آقای قاسمعلی صحبت کردیم و ایشان قانع شدند. فکر میکنم به طور کلی فیلمنامه قصهگوست و همیشه سعی میکنم قصه را به بهترین شکل روایت کنم. بهعلاوه، هیچ نوع تغییری در فیلمنامه ندادیم. متن خیلی خوبی داشتیم و فقط موقع کار متوجه شدیم کمی طولانی است که موقع کار کردن نیز حدود ۴۰ دقیقه از فیلم را حذف کردیم و الان هم به دلیل اینکه یکسری سکانسها وجود ندارد، مقداری به روایت ضرر زده است. شاید اگر قرار بود دوباره فیلم را کار کنم، از آقای قاسمعلی میخواستم کمی فیلمنامه را مختصرتر کند. از لحاظ نوع کارگردانی نیز به دلیل جنس فیلمنامه ترجیح دادم روایت به کمک دکوپاژها به شکل کلاسیک پیش برود.
این اولین فیلم بلند شماست. فیلم قبلی تان در ارتباط با دغدغهها و چالشهای یک خانم است و به نظر میرسد بلوغ رفتاری خاصی برای آنها قائل هستید.
به طور کلی علاقهمند به روایت داستانهای زنانه هستم و معتقدم جهان آنها از لحاظ فکری و شخصیتپردازی، پیچیدهتر و نمایشیتر از آقایان است. به همین دلیل شخصیت اکثر آثارم زنها هستند.
داستانی که برای روایت سینمایی انتخاب کردید، به طور مشخص به متعهد بودن آدمها به رابطه میپردازد و اینکه اگر چیزی به نظر بد است، برای همه بد است. به عبارتی چیزی را که برای خودت میپسندی، برای دیگران هم بپسند. چقدر این دیدگاه را میپذیرید؟
به نظرم مسأله این فیلم بیشتر مربوط به تفاوت دیدگاهها در نسلهای مختلف و همچنین تفاوت نگرش یک دختر کمسن و سال با پدرومادری است که سنشان زیاد است. به هرحال، زعفرانیه ۱۴ تیر یک فیلم خانوادگی است و اختلافنظرها باعث شکاف و فاصله افتادن افراد خانواده از یکدیگر میشود. علاوهبر این، حق اشتباه کردن را در این فیلم برای همه آدمها اعم از پدر و مادر، دختر و هرشخص دیگری قائل شدیم. بدیهی است که هر پنج شخصیت این فیلم اشتباه میکنند و حق دارند.
با توجه به ساخته شدن این فیلم در سال ۹۷ و اتفاقات مختلفی که در اجتماع افتاده چقدر فکر میکنید فضای فیلم با مخاطبان امروز ارتباط برقرار کند؟
فکر نمیکنم فضای جامعه از سال ۹۷ تا به امروز دچار اتفاقات عجیب و غریبی شده باشد. چون به هرحال تفاوت نسلها و اندیشهها وجود دارد و حرف فیلم همچنان تازه و جهانشمول است. شاید تنها تفاوت ایجادشده افزایش تورم و هزینههای ساخت فیلم باشد که در آن زمان قیمت دلار خیلی کمتر بود.
انتخاب بازیگران به چه نحوی بود و شیوه تعامل با آنها چگونه شکل گرفت؟
از لحاظ تعامل با بازیگران مشکل خاصی نداشتیم. بخش سخت انتخاب بازیگر مربوط به بازیگرانی است که سنی از آنها گذشته و قرار است نقش پدر یا مادر را بازی کنند. در این بخش دست کارگردان معمولا خیلی بسته است. جابر قاسمعلی برای ساخت فیلم در ابتدا به مهدی هاشمی پیشنهاد بازی داده بود .به این دلیل که در دوره دستیار کارگردانی چند همکاری با ایشان داشتم، از آن استقبال کردم و ایشان هم قبول کردند. برای نقش دختر هم آن زمان نازنین بیاتی به ذهنمان رسید و به نظرم گزینه درستی بود. برای نقش مادر در ابتدا گلچهره سجادیه مدنظرمان بود اما بعدها به خانم قاضیانی رسیدیم؛ البته در ابتدا تردیدهایی به دلیل فاصله سنی زیادش داشتیم که در ادامه از بین رفت. مسعود رایگان نیز به شکل کلاسیک شبیه یک مرد پا به سن گذاشته، جذاب است و لیندا کیانی هم دفعات اولی که به ذهنمان رسید، آمد و بازی کرد.
درست است که فیلمنامه ایجاب میکند داستان داخل یک لوکیشن زیبا روایت شود اما آیا محدودیت خاصی برای روایت داستان در بیرون از آن خانه داشتید یا خیر؟
به طور کلی فیلمنامه براساس تکلوکیشن نوشته شده بود و به نظرم این یکی از جذابیتهای داستان است اما اوایل که شروع به کار روی فیلمنامه کردیم، پیشنهاد دادیم ابتدا تصادفی در بیرون و خیابان حادث شود که در پایان متوجه آن شویم. ایده جذابی بود و آن را به آقای قاسمعلی پیشنهاد کردم و کار کردیم وگرنه اتفاقات از همان ابتدا براساس تکلوکیشن بود. در ادامه متوجه شدیم ایجاد تنوع بصری و ایجاد فضایی غافلگیرکننده برای تماشاگر برای قصهای تکلوکیشن با پنج بازیگر بسیار سخت است.
چه میزان بودجه برای فیلم در نظر گرفته بودید؟
آقای علیمحمد از جمله تهیهکنندگانی هستند که سرمایه فیلم را خودشان به طور کامل تأمین میکنند. عوامل و دیگر بازیگران هم با بودجه برآوردشده، لطف کردند و به دلیل اینکه فیلم اولم بود، تخفیف دادند و آمدند اما به طور کلی فیلم پرهزینهای نشد.
عکسالعمل مخاطبان هنگام تماشای فیلم را چگونه ارزیابی میکنید؟
فیلم را قبلا یکبار همراه با مخاطبان جشنواره جهانی فجر و چند روز قبل هم در باغ کتاب دیدم. عکسالعمل مخاطبان خیلی خوب بود و با اتفاقات جاری در فیلم جا میخوردند. جالب بود که حتی تیتراژ را با صدای علیرضا قربانی تا پایان دنبال کردند. ما هیچ تبلیغی در فضای مجازی و بیرون نداشتیم اما با این حال در آغاز اکران استقبالها خوب بوده است.