هیاهو برای هیچ 

از رایج ترین روش های فریب در بیان  دیپلماتیک ، کاربرد زبان
از رایج ترین روش های فریب در بیان  دیپلماتیک ، کاربرد زبان "مدح" برای پوشش محتوای "ذم " است.
کد خبر: ۱۵۱۰۴۹۹
نویسنده احمد میراحسان

در بیانیه اساتید نولیبرال ، این فنّ بکار گرفته شده است . بیانیه پوششی از ستایش مقاومت ۱۲ روزه دارد ، ولی آن را که بشکافی از درونش ، ادعای  ناکارامدی و یی تدبیری و اوضاع سیاه و ضعف و بیعدالتی و تبعیض و  سیاست داخلی ورشکسته و سیاست خارجی صلب می زند بیرون .  معلوم نیست با این همه خرابی چگونه معجزه مقاومت علیه دو قدرت اتمی درنده ردی داد،؟  این سوال  در حقیقتی پاسخی در دل بیانیه تهفته دارد و آن تصویر سازی  غلط اندر غلط بیانیه بر مبنای نکرشی  مغلوط و گسترده در همه ارکان تفکر بنیانیش است‌ .

خوب این فهرست کلی گویی می تواند مصداق واقعی داشته باشد یا کلا دروغ و سیاه نمایی باشد و یا پاره ای از انتقادات درست و مواردی  هم با اغراق دغلو دیده شده باشد... نکته بعد به  زمان ابن بیانیه بر می گردد . در این باره هم می تواند سوء نیت و فرصت طلبی و تخریب و ضربه به لحظه تاربخی شیربن و تلخ کردن کام ملت مقصود باشد یا حسن نیت وجود داشته باشد .

بررسی خود متن  به ما می گوید که داستان از چه قرار است .. ببینیم  آیا  اساتید حرف تازه ای داشته اند ؟ رخداد نبرد را درست تفسیر می کنند یا خود مقاومت ۱۲ روزه ضد مسیر آنها و تجربه ای در محکومیت تفکرشان در اعتماد به دشمن و مقدس شمردن مذاکره بوده و حال فرصت طلبانه دست پیش گزفته اند و طلبکلر شده اند که پس نیفتند و بدهکاری شان را به ایران و مردم در گمراه کردن و کژفهمی شان نپردازند . و یا ضرورتی موقع شناسانه  در مسیر توسعه انسجام  ملی سبب این بیانیه بوده ؟ جهت بیانیه هم جهت با شور و شوق  ملت و فژونی نیروی پایداری بوده یا خلاف جهت آن ؟ مطابق خواست دشمن و ایرانیان برانداز بوده یا اهل مقاومت . پیشنهادهای واقعی و نسخه  درمان ضعف ها بوده یا واقعا حرف تازه ای نداشته و حکم لگدی از سر غیظ برای باژگون کردن  پاتیل آش سرسفره آمده محسوب می شود ؟ یک به یک پیشنهادهای بیانیه را تحلیل می کنیم و سپس به کلیت و تمامیت موضع  بیانیه می پردازیم و خود بخود تبیبن مواضع به مخاطب می گوید بیانیه چه حرفی در چنته دارد و فرامتن آن ناظر به چیست و بضاعتش جقدر است ..

☆☆☆☆☆

وقتی بالاخره  پس از تکرار هزار باره  اعتراض های کهنه و اغراق آمیز سیاسی و اجتماعی   نوبتله پاسخ در خصوص  چه باید کرد و ارائه راه حل  می رسد ، ما با این سخنان سطحی بیانیه اقتصادانان مواجه می شویم که قاعدتا باید راه حل های سیاسی باشد ، اما جز گفته های ژورنالیستی و نخ نما نیست :.نخست راه حل مشکلات را به طور کلی این ها دانستند  ۱_همکاری  مردم و دولت ۲_بهره گیری از منابع و تکنولوژی  جهانی ابن شق را توضیح داده اند که با  :الف_ گسترش روابط بین المللب_تقویت هر چه بیشتر سرمایه اجتماعی بدست می آید . به نظر شما این نکته هایی که دانشجوی سال اول روابط بین الملل هم می داند و از ان اطلاع دارد نیازمند بیانیه اقتصادی بود؟  چرا و چگونه اولین شق رهنمود راه حل  اقتصادی ،  اساسا  اجتماعی و سیاسی است ؟ و اگر اقتصادی است ، مگر دولت مخالف ان است ؟ و مقصود از همکاری اقتصادی دولت و مردم غیر از بحث خصوصی سازی است که کسی با آن مخالف نیست و دست کم دولت حاصر مثل دولتهای هاشمی و خاتمی و روحانی و ....با آن کاملا همراه است، چخ بحثی دارید؟  . و این چرا به بیانیه ای تردید افکن پس لز پیروزی ۱۲ روزه محتاج بوده؟ و اتفاقا بر عکس باور اساتید نو لیبرال غربگرا ، جریان مخالف شان باید بیانیه و هشدار می داد که سپردن کارها به بخش خصوصی و مردم و نفی تصدی گری دولت نیارمند دقت در ممانعت از غارت ببت المال است و کارها واقعا به تولید کنندگان مشتاق تولید و نه سرمایه انگلی وابستگی طلب و یا سرمایه دلال مسلک و انحصارگر یا تعطیل کننده کارخانه ها و قشر اشراف رانتخوار و باند های سرمایه  بانکی و الیگارشی فاسد سپرده شود . تاره پرسش آن است که چرا بجای نسخه واقعگرا و علمی اقتصادی ، مسایل سیاسی اصل شده  ؟ این چه ماموریتی است که وسط معرکه در فکر آزادی مجرمبنی است که قانونا مرتکب جرم شده اند و این ها چه تخصص حقوقی دارند که بیگناهی شان را تشخیص داده اند و این چه مداخله بی معنایی است ؟ مگر در حال انقلابند؟ و چرا نگاه شان در درجه اول  معطوف به رابطه با جهان و فضای بین المللی و امر سیاسی است، ؟ و‌چه کس مخالف استفاده از تکنولوژی جهانی ست و  وقتی شرط استفاده از تکنولوژی جهانی در نظام قدرت غربی ، نوکری است که در آن صورت تا ابد محروم از استقلال علمی و تولید بومی تکنولوژی در حال تحول خواهی بود و در نظام اقتصاد  پیرامونی سلطه بردگی دانش و تکنولوژیک ادامه خواهد یافت  باز همان آش و کاسه عقب ماندگی در شرایط وابستگی تداکم می یابد . حال چرا خود این اساتید سردسته های مخالفت با توسعه خودپوی تکنولوژیک ایرانی در  جمهوری اسلامی هستند و همان موضع آمریکا و اسراییل را دارند و تنها راه را همان‌خودباختگی و بی اعتمادی لهوخویش می دانند و پیشنهاد تسلیم به  غرب و چاکری  وبردگی می دهند . حال  چه کسانی دچار بی اعتمادی به دستان و علم پروری ملت ایدان هیتند و باید با تغییر سرمشق ، در بدست آوردن اعتماد مردم بکوشند؟    تازه  چرا با جزییات علمی در این رمینه حرف نمی زنند . مجرم در  این باره و مشکلات موجود  در روابط ببن الملل با آمریکا و اروپا   مگر مایبم که دستور تغییر پارادایم عقلایی انقلاب اسلامی به پارادایم بندگی شیطان صادر می کنند؟   و ظالمانه و نامنصفانه مثل غرب رورگو  جمهوری اسلامی را مسئول معرفی می کنند؟ طرف مقابل می گوید تسلیم و برده شو !اگر بیانیه موافق است شجاعت بیان علنی  داشته باشد و در نتیجه چرا با دورویی در ستایش مقاومت ۱۲ روزه در مقدمه بیانیه   قصیده سرایی کرده ؟ این عدم صداقت و دروغکویی و نهان روشی جه مقصودی دارد؟ این امر چیزی را لو می دهد و آن این است که اقتصاد دانان بیانیه ،  عوض  پیدا کردن راه اقتصادی رفع مشکلات و موانع داخلی توسعه  در شرایط دشمنی آشتی ناپذیر و براندازانه  دشمن یعنی شیطان  بزرگ ،  همه فکر و ذهن و زبان شان  را کلمه نیابتی مذاکره فرا گرفته و دچار شیزوفرنی مذاکره شده اند . کلمه مذاکره در بیانیه پوششی برای عمل تسلیم به آمریکا و بازگشت به وابستگی و نظام‌پیرامونی کهنه و در حال مرگ است . اشرافیت فاسد برای بقای خود به مذاکره نیابتی و ماسکی برای تسلیم و برباد دادن میراث الهی و استقلال طلبانه و پیشران انقلاب اسلامی نیازمند است ‌.تا سر مردم کلاه بگذارد . موضوع راهی برای بقا در قدرت برلی اسرافکاران تکاثری است که ۴۶دسال دزدیده اند و قشر ممتازی را تشکیل داده اند که می دانند واسزه های حریص و نامزدهای چپاول برای آمریکا  انان نیستند ، پهلوی ها و مزدوران دیگرند و حال در حالدرقابت برای کسب این مقام هستند . انسجام ملی و اتحاد در ایران برای تسلیم و بازگشت نظام‌ پیرامونی نیست برای خفظ میراث ۴۶ ساله استقلال ملی و رویای به واقعیت پیوسته ۲۰۰ ساله  تغییر الگو از کشور پیرامونی به کشور پیشرو و کانونی در آسیای غربی است . 

☆☆☆☆

بیان وقتی کارش به بیان راه حل ها و شرح نکات مغلوطش می رسد ، تعداد و حجم غلط هایش جمله به جمله می شود . به اولین توضیح شان دقت کنید :در عرصه بین المللی  بر داشت ما  آن است  که مردم ایران  ضمن  آن که در مقابل تجاوز  بیگانه می ایستند  و از تسلط  بیگانه  بیزارند ، صلح دوست و مدافع تعامل  با کشور های مختلف  جهان هستند  . توصیه موُکد ما ان است که برای خروج  از شرایط به وجود آمده ، مسیر دیپلماسی و مذاکره سازنده  با آمریکا و اروپا  فعال شود  و در بروز مجدد جنگ و تداوم‌ اعمال فشارهای اقتصادی جلوگیری شود حفظ تمامیت ارضی و موجودیت سرزمینی  ایران ، مهمترین هدفی است که نباید اجازه  داد دچار خدشه  شود و نگاه های افراطی   افراطیکه محرک دشمنی ها و درگیری ها ست ، در شرلیط موجود  کشور  خطرناک و  دارای نتلیج فاجعه باز خواهد بود ."ساختار توجیه این بخش   افساگر عدم صداقت نویسندگان بیانیه است که بیشتر استاد مغالطه و سفسطه و اغوا هستند تا ایتاد تفکر منطقی ..لین ساختار که در همه بیانیه تکرار شده ، از این بخش  ها فراهم آمده:۱_جملات کلی درست : مثل ببان بیراری مردم از تسلط و نجاوز اجنبی .۲_جملاتی  درست که مشروط هیتند ولی  موذیانه نامشروط ببان شده و زمینه ساز نتیجه گیری علط بعدی هستند، مثل صلح دویتی مردم ایران و آمادگی برای تعامل با کشورهای مختلف . زیرا گزاره درست صلح دوستی ایرانیان مشروط است .ایرانیان  با برده وار صلح دوست نیستند   بلکه سرورانه و سربلندانه و با آزادگی و حفظ کرامت انسانی خود صلحدوست هستند  صلح تحمیلی تواُم با زور و بندگی و سیطره ناحق و خلع ید از حقوق ملی خود را هرگز گردن نمی نهند و برحق نمی دانند . و هزار سال هم اگر زول بکشد در قلب و جان و باور و تفکر بدان تسلیم نمی شوند و اگر هم شکست بخورند هزار سال جهد می کنند ان را عملا نفی کنند و دشمن را مقهور سازد  . ببانیه همین جا دارد  به مردم و دنیا دروغ می گوید  و دروغ می فروشد و زمینه فریب را فراهم می اورد و بیگانه نسبت به روحیه ایرانی است .

گزاره کذب دیگر با همبن ساختار ، موضوع  تعامل با کشورهای مختلف است .البته ۴۶ سال اخیر ایران مدام  خواهان تعامل با کشورهای مختلف و حتی  آمریکا و اروپا به صورت تعامل  معتبر و محترم و آدمیانه بوده و آمریکا و اروپا وحشی گری و زورگویی نشان داده اند . اما  ایران و امام ایران ،  یعنی قرآن و عترت و رهبری ولایت فقیه که پیرو قرآن و عترت و عقل است  نه روح نوکری  مدرن  این تعامل استعماری را نفی می کنند . .پس امروز هم ما تعامل با کشورهای مختلف را باور داریم ولی تعامل ما با آمریکا و اروپا مبتنی بر آن است که قواعد و حقوق رسمی ما را مراعات کنند و حقوق ما را‌ محترم بشمارند و آدم باشند ، نه آن که درنده و وحشی باشند و قرار داد پاره کنند و خواهان  تسلیم به حرام باشند با حرامکاری و سرپریتی کفر و نفی قرآن تعامل ممکن‌نیست و فقه جعفری تجازه نمی دهد و ما ولی فقیه داریم که تعیبن می کند چه امری   ضروری است و به حلال و حرام محمدی پایبند است .۳_گزاره های قسمت سوم همان‌ سفسطه ها و غلط ها و فریب ها و‌ببان مقاصد دشمن به اسم خواست مردم ایران لست و مقاومت مردم را به هبچ می گیرد و همه ستایش و‌نیایش های دروغین  های کلی خود را زیر پا می نهد.اینکه مردم ایران‌مذاکره به قیمت تسلیم .در برابر تداوم‌ فشار و‌ممانعت از جنگ به قبمت  حراج نوامیس و کیان ایران و اسلام‌ و تن دادن به حرام و تایید منکر را می خواند یک دروغ است .  حفظ تمامیت ارضی و موجودیت یررمینی را می خواهد اما ابن خواست مفت و بدون استقامت و دفاع تا پای جان‌بدست نمی آید . اگر این دفاع ایقارگرانه نبود و راه ایاتید طی می سد در همان‌جنگ تحمیلی ایران تحزیه شده بود و امروز هم همان  امر تتفاق خواهد افتاد . پس برعکس دروغ ببانیه  راه حفظ ایران مقاومت است نه توافق طبق میل آمربکا . مگر لیبی و سوریه و .... حفظ شد ؟ مگر افغانیتان صرفا با مقاومت آمربکا را بیرون نراند ؟ مگر آمریکا و  داعش  در عراق  صرفا با مقاومت در تجزیه عراق سکیت نخوروند و عدم‌مقاومت برای خضور امریکا همین امروز عراق را اسیر مطامع شیطان بزرگ نکرده ؟  این دروغ تبدیل کلمه ایتقامت به کلمه نیابتی افراطی  گری همان یفسطه ببانیه اساتید سفسطه در این قسمت است . حال خود را به کذب برحق جلوه دادن بیانیه  و ساختار این سفسطه برای ما روشن شده همه مواد دیگر بیانیه از همین یاختار اغوای شیطنت بار سود می جوید که خواهیم  دید .

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها