در زمین بازی های اغواگری زبانی و ادعا ها و دوباره خوانی طوطی وار از کتابهای آغاز مدرنیته غربی و تقلید از آنها برای ابلاغ سیاست نولیبرالی ، شاید مردم بی اطلاع را بتوان فریب داد اما اهل خبر و مطالعه از شدت فرسودگی نگاه و اطلاعات اساتیدی در بیانیه ای شگفت زده اند که سواد روز آمدشان به اندازه ضبط صوت های کهنه غیر هوشمند دوران رضاخانی است. و جز آژیتاسیون به سود مدرنیزاسیون دلخواه ارباب سلطه خواه چپاولچی ، هنری ندارند و کارشات تحریک و تبلیع در خدمت مطامع سیاسی آمریکا و اروپا ست . و نقش شان در حد وابستگان سفارت های عصر قاجار است و واقعا از نطر علمی توان ارائه یک بیانیه عالمانه حتی با فاصله بسبار از دانش و شناخت امروزی و شناخت قدرت و طرح های سر مایه داری متاُخر و علل جنابت های هولناک پیس چشم دنیا را ندارند . و در حد یک مامور شکم چران و شازده درجه سوم ولابات فکر می کنند و حرف در آستین دارند .. اینان مدعی دانشمندی و دانش غربی هستند اما دانش دویست سال پیش.!!!! وگویی بویی از ساختار ردایی دریدا به دماغ شان نخورده تا بدانند با شل کردن پبچ و مهره ساختار ببانیه شان لاشه متعفن خشم از انسجام مردم و تردید افکنی در خصوص راه حفظ کرامت انسانی و استقلال ملی و نیز تحریص به بردگی آمریکا و اسرائیل به دماغ می رسد . و با نطری به میشل فوکو و تبارشناسی بیانیه ، پوسیدگی و نطم گفتار ترامپ هویدا می گردد .و هیچ سخن و طرح و نسخه و راه حل واقعگرا و نویی در بر ندارد .من همه ویرانه های متن را رها می کنم و به انتهای بیانیه و نقد آن می پردازم و در هر مقاله بکنکته اثلی پیشنهاد سخیف و کهنه شان را نقد می نمایم .
☆☆☆☆☆
مایلم بی پرده نخست عناوین ساختارزدایی متن بیانیه را که بدانان در تک تک موارد ، نقادانه تاُمل کرده ام بیان کنم . و سپس براهین و اثبات این ویژگی های درونی متن را بازگویم..بنظرم تویه و درونه متن اساتید که بدان گمتر توجه شده دارای این ویژگی هاست :_روحیه فاشیستیمتن ظاهرا نولیبرالی است. اما نو لیبرالیسم اتفاقا بیان مرحله فاشیستی شدن رویکرد سرمایه داری اخیر و وداع با صورتک لیبرالی و دموکراتیک آن است . نمونه اس نظریهوپرداز نظام موجود و فیلسوف جهانی غرب ، هابرماس است که از درون کوه دعاوی کنش ارتباطی و امید به دموکراسی غربی و فلسفه جهان آزادش موش دفاع از نسل کشی اسرائیل زاده شد و از کل نطم عملی جهان غرب، موش مواضع هولناک آلمان و فرانسه و انگلیس به تبع فاجعه عریان پسامدرن ترامپ سربرآورد .روحیه فاشیستی بیانیه در انحصار طلبی وقیحانه آن است . چرندیات نامنسجم و فقدان راه حل مشخص و مسیر ایجابی تغییری را که مدعی است منحصر می کند به تسلیم به آمریکا و اروپا . زیرا انان جز تسلیم چیزی از ایران طلب نکرده اند و برای تحقق این زورگویی رسانه ملی و مشتی اندک از رسانه های انقلابی را دیکتاتور مآبانه به رها کردن مشی شان فرا می خواند و واقعیت را تحریف می کند و وانمود می سازد رسانه های ارتباط جمعی و مطبوعات همگی در انحصار سیاست ضد غربگرایی هستند و کارشناسان قائل به سرسپردگی به آمریکا ارگانی ندارند . این دروغ محض است مطبوعات فراوان زنجیره ای متعلق به غربگرایان و همپالگی های اساتید مذکور فضای رسانه ای کشور را به طور کاغذی و در فضای مجازی کاملا در اختیار دارند . اما اساتید" آزادیخواه"!!!! خواهان خفه کردن رسانه ملی هستند و می فرمایند :" صدا و سیما و دیگر رسانه های جمعی دولتی از کنترل محافل افراطی خارج و به نحوی متحول شود که مرجع رسانه به داخل کشور منتقل شود نقاط ضعف سیاست ها و برنامه ها ، توسط اندیشمندان منتقد ، در وسایل ارتباط جمعی ایران بازتاب یابد تا صاحبان اندیشه بتوانند به طور شفاف عملکرد دستگاه های تصمیم ساز کشور را نقد و نظرات سازنده خود را ابراز کنند ."
انتقال به داخل مرجع رسانه طبق خواست و تعریف شان از رسانه مرجع بعنی اینکه ما یک بی بی سی و صدای امریکا و اسراییل انترنسنال داخلی بسازیم !!!!اول آن که این راه حل اقتصادی است؟ خواهیم دید ۷۵ درصد آن چه به عنوان راه حل اقتصادی ارائه شده یک سیاست بازی و حرص انحصار فاشیستی قدرت رها از نهادهای اجتماعی و تکالیف شان است. گویی ابنان به نیابت از ارباب مداخله جو ، ارباب ایران هستند و حق دارند جدا از وظایف نهادهای اداره کشور همه را وادار به تبعیت از فرامین خود کنند !!!!دوم ان که در ایران در فضای عینی و مجازی و مطبوعاتی در رسانه ملی فضای فراوانی برای ابراز نگرش منتقدان وجود دارد و بیانیه نویسان بسادگی دارند دروغ می گویند و تصویری دلخواه تبلیغات اسراییل می سازند . بدتربن موضع گیری های ضد نظر حکمرانی در دورنامه ها ومجلات و سایت های عربگرایان اعلام و نقد آزاد به دفاع از سیاستهای غربگرایی منتشر می شود .سوم آن که در برابر امکانی که آمریکا و اروپا و سازمانهای امنیتی دشمنان استقلال ایران وجمهوری اسلامی برای ابلاغ و تبلیع و نقد و گفتگوی مخرب براندازانه نولیبرال ها و مزد بگیران غرب فراهم آورده اند، واقعا رسانه مدافع منافع ملی و اسلامی انقلاب اسلامی انگشت شمار است و حضرات این را هم تحمل نمی کنند و خواهان انحصار رسانه ای هستند چهارم آن که این خواست نامشروع را هم به روش پبراهن سباهان با تهمت و عنوان افراطی ها ودرخوایت حذف و سرکوب و اتهام به نیروهای مدافع انقلاب اسلامی مطرح می سازند. وپنجم آن که به طور واضح با مشخصاتی که برای تعریف افراطی دارند کلدموجودیت انقلاب ایلامی وجمهوری اسلامی و امام ره و آقای خامنه ای ولیه فقبه پیروزمند و داهی افراطی است . ، راسی این افراطی ها افراط شان چیست جز آن که با سلطه غرب و غربی سازی و بردگی ایران مخالف و خواهان رشد مستقل هستند و ابن کیست جز امام خمبنی ره که طبق قرآن و عترت با کاپیتولاسیون و سرپرستی نظام کفر بر کشور اسلامی مخالفت کرد و بشدت علیه سلطه گری ایستاد و تاریخ حقاتیت نظر او و جنون غارت و سیطره طلبی آنریکا را اثبات کرد و چه چیز این موضع دو امام انقلاب افراطی است؟ وپیروان این خط کهد۴۶ یال ثحت آن ثابت شد چرا افراطی هستند؟ این همان تهمت به حصرات علی و فاطمه و حسین و صاحب الرمان عج و ۱۴معصوم صلوات الله علبهم است .این روش فاشیستی جو سازی و سرکوب نگرش انقلابی و ندیده گرفتن حضور این حضرات در راس حکومت و قوه مجریه و باز زباده خواهی بیشتر برای خرابکاری انحصاری بدون اجازه به صدای اعتراض و نقد و در خدمت غربی سازی و بکجانبه گرایی سرمایه سالاری جهانی اگر اسمش انحصار فاشیستی نیست پس چیست؟
در آینده به یکی دیگر از عناوبن راه حل حضرات خواهم پرداخت من مخاف اصلتح و تعمیق حقوق آزادی ملت و تصحبح مشکلات حکمرانی نیستم با دروع و وزن فدوسی و سباهکاری به سود تابودی دستاوردهای یک تنقلاب عطیم توحیدی از سوی مشتی بی اعتقاد و چاکر غرب و ضد منافع ملی و منافع مردم ستمکشیده.و رانتخوار اشراف متش خائن به انقلاب که از روز نخست با راه استقلال ملی و انقلاب اسلامی مخالف بودند و نقاب به چهره زدند و در بالاترین مقامات حکومتی نفوذ و به مردم و عهد خود به خدمت با انقلاب مردم و اهداف ضد سلطه آن خیانت کرده اند مخالفم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
«جامجم» در گفتوگو با کارشناسان به بیماری گوارشی شایع شده در کشور پرداخته است