دشمنان با قدرت نظامی و هوشمندی فرماندهی کل قوا مواجه شدند که در کمتر از ۲۴ ساعت تمام ساختار فرماندهی را بازسازی کرد. در عین حال دشمن تصور میکرد میتواند از نارضایتیهای داخلی سوءاستفاده کند اما شاهد بودیم که چگونه همه اقشار حتی منتقدان نظام، یکپارچه از میهن دفاع کردند. این انسجام، سرمایه اجتماعی بینظیری بود که محاسبات صهیونیستها را بهکلی برهم زد.همچنین جنگ ۱۲ روزه عطفی در تاریخ منطقه بود که معادلات قدرت را به نفع جبهه مقاومت تغییر داد. برای اولین بار شاهد بودیم که اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی به صورت یکپارچه از ایران حمایت کردند. حتی در غرب، جنبشهای مردمی علیه سیاستهای جنگطلبانه دولتهایشان به پا خاستهاند. این نشان میدهد جبهه مقاومت از مرزهای جغرافیایی فراتر رفته است. البته جنگ ۱۲ روزه نقاط ضعف ما را نیز مشخص کرد. باید با سرعت بیشتری در حوزههایی مانند پدافند هوایی و جنگندههای پیشرفته کار کنیم. در عین حال آنچه مسلم است، موازنه قدرت به نفع ایران در حال تغییر است و این روند ادامه خواهد داشت. باید به این نکته هم اشاره کنم که هر چند یکی از مسئولیتهای رسمی شورای امنیت سازمان ملل، حفظ امنیت جهانی است ولی وقتی حمله یا تجاوزی علیه کشوری صورت میگیرد، سازمان ملل سکوت میکند. حتی مراکز هستهای ما را میزنند و از وظایف محرز آژانس بینالمللی اتمی این است که سریع این اقدام را محکوم کند ولی سکوت این سازمان نشان میدهد گروسی، مدیرکل آژانس فقط عامل و عروسک خیمهشببازی آنها ست.سکوت شورای امنیت و آژانس در قبال تجاوز به ایران، نشاندهنده وابستگی این نهادها به قدرتهای استکباری است. آمریکا و متحدانش با نقض سیستماتیک قوانین بینالمللی، صلح جهانی را به مخاطره انداختهاند.در همین راستا پیگیری حقوقی تجاوز نظامی در دستور کار مجلس است. در این ارتباط طرح دو فوریتی الزام دولت به دریافت غرامت، هفته آینده در صحن علنی مطرح میشود. ما از تمام ظرفیتهای بینالمللی برای محکومیت متجاوزان استفاده خواهیم کرد.