۹ صبح را بیاد داشته باش

کد خبر: ۱۵۰۸۱۰۸
نویسنده  احمد میراحسان
بمب ها مرا نمی ترساند 
اما نقاب ها مرا می ترساند 
همواره دلم از ترس بک خیانت می لرزد
این که روزی فرا رسد که بر اریکه حکمرانی نور 
ظلمت بنشیند 
و بر منبر پیام آور عزّت
معاویه ذلت نقاب بر دارد .
و ما چسم بگساییم و
انور سادات 
قهقهه رند .
 
آقایان
.تهدیدهای دو قدرت اتمی 
از خدا قوی تر نیست وقتی خدا باتوست 
اما علی در دوقدمی پیروزی بود و
مالک اشتر  با چشمانی باران از فرمان بازگشت 
به فریب می نگریست
و به قرآن بر سرنیزه عمروعاص
 معاویه اشعری می زاید  . 
سقیفه حکمیت می زاید 
حکمیت کربلا‌می راید و 
ساده لوحان قدم به قدم‌
به نقشه ابلیس کمک می کنند
  نامش چیست 
آن که مردم را نومید و بی اعتماد می کند ؟
 
 سخنران ها : ژانوس 
کشتگان و نوزادان خونین  : بر دستان مادران 
 خانه های ویران : بر شانه های پدران
دردناکترین میراث خیانت به قرآن 
از درون سر بر می آورد همیشه 
از درون 
براستی 
دوباره فراموش کردند
خدا هست 
فراموش کردند خدا چه گفت
و خدا دروغ نمی گوید
 فراموش کردندپیروزی از خداست 
اگر تو  با خدا باشی 
خدا باتوست و حسین رازی زنده است 
  تا قطب نما را جا نگذاربم
و  فراموش کردند  
در  جنگ و صلج از ولی فقیه 
فرمان ببرند .
قرار بود برای جیب های انباشته 
و حفظ حساب های بانکی خود
به خدا و ملت خدا خیانت نکنند
آقا گفت 
 آنان که شروع کردند
  پایان دهنده  ما باشیم
آقا کفت  بیچاره شان کنیم 
من نمی فهمم 
چرا سخن علی را کوفیان  رها کردند
اما شما را می شناسم و می دانم 
برای چه هرار بار ما را به کشتن می دهید و باز چشم تان ار شیطان
 امید ترحم‌دارد 
 من سخنانی را نمی فهمم 
 نمی فهمم عادی سازی یعنی چه 
برای ما مقاومت عادی است
 و جز این راهی نیست
من‌آدم کودنی هستم 
نمی دانم‌
 همه نیروی مان باید معطوف شود 
به توسعه یعنی چه؟ 
 
 امام‌ اول انقلاب 
و امام‌ دوم‌ انقلاب 
 و فرشتگان
 و  شهیدان 
وسلیمانی 
و نصرالله 
و حاجی زاده و 
صف قلبهای تکه تکه شده ی مردم
دانشمندان ، 
فرماندهان
 از آغاز انقلاب 
 ذلّت نمی خواستند 
توسعه می خواستند 
عادی سازی نمی خواستند
 وقتی دشمن 
پا بر‌گلوی اسلام و ایران و مردم نهاده بود.
 
بردگی نمی خواستند 
دروغ به مردم نمی خواستند 
خیانت به پیمان
 با خدا و قرآن و امام زمان‌ شان عج
 شکستن عهدهای اساسی 
 همدستی با شیطان 
در تغییر جنون بار جهان نمی خواستند
یعنی تمی خواستند 
بزبان ایماء بگویند :
 ای خصم غدار با خیال راحت نقشه هایت
را بی مانعی اجرا کن 
خیالت تخت 
ما اسلحه  یر زمین گذاشتیم 
و فکر جهاد از سر بیرون کردیم 
و هزار بار ما رادفریب دهی 
و گام به گام‌
به سوی محو وطن و دین و شرافت مان
پیشروی کنی و هربار قطعه تازه ای
از پازل یهودی کردن آسیای غربی را بچینی 
ما همچنان برای هزار و یکمین بار 
کاری را پیشه می کنیم که تو دوست داری 
اما خدا هست . و زنده است 
این را بارها سرودم 
بنگر  با  بشارت فتح 
بهانه ها باباد می رود . برباد می رود
روزنامه های زنجیری 
وانمود کرده بودند مردم‌ پای کار نیستند 
مقاومت ممکن نیست 
مردم می شورند علیه استقلال 
، علیه خویش ، علیه سروری خویش 
 آنان زبونی خود را می دیدند و 
تصور می کردند 
مردم هم چون آتان ذلیلند و
با شیطان‌عهد قلبی دارند 
هزار خار افترا 
بر سر مردم باراندند
مردمی که ۴۶ سال  سینه هاشان را ‌و
فرزندانشان را سپر سرنبزه هاکزدند 
وبا بمب هایی که برسر ایران باراند شیطان‌.
تکه تکه شدند و صبر کردند
سقف شان بر سرشان فرو ریخت و صبر کردند 
گرسنگی کشیدند و صبر کردند
تبعیض و بی عدالتی را
 در اداره ها و دادگستری ها 
در بیمارستانها و مدرسه ها حمل کردند 
آنان که قرار بود خدمتگزارشان باشند 
سهم شان را از دارایی سرزمین شان
بلعیدند
ویژه خوارانی
 با هفتاد معده برای سرفت بیت المال 
پنهان شده در زیر نقاب قدرت 
سخنرانای با عمامه های  گریان در منابر 
روُسای مردم دوست لیبرال
وکلای رشوه خوار 
بانک هایی چپاولچی 
تاجران مافیای ارز 
دلال های نفوذی شیطان 
و احزابی همدست ترور دانش هسته ای 
 شادمان از کشتار وعدم محافظت از دانشمندان 
 مبلغان‌تعطیل  پژوهش های موشکی 
مبلغ گفتگوی رفیقانه و اعتماد  به کفر محارب ‌
بجای پذیرش  هدایت قرآن در باره کافران 
دیگر بس است‌
برای سرفرازی ایران‌
خدا و مردم اهل خدا و رهبر اهل خدا کافی ست 
ما ملت امام حسینیم و منتظر آن منتظریم
 چشم براه او نفس می کشیم 
بیدار می شویم 
مقاومت می کنیم تا 
چند بار دیگر می خواهید امتحان کنید ؟
میدانیم آتش بس شما همیشه 
برای باراندن آتش پایان ناپذیر توطئه 
علیه خدا و بندگان خداست
شما ذاتا شیطان و دروغگو و خیانت پیشه 
جانی و آدمخوار و جهانخواره اید
اما انگشت ما 
تا ظهور منجی موعودعدل جهانی بر ماشه گگ
خواهد ماند .
و شما و اذناب شما گرفتار خشم خدا خواهید شد.
ای نامحرمانی گه رویای یک انقلاب را 
تحریف می کنید 
 که خواب خاموش کرد
 
کردن نور هدایت قرآن و
بر باد دادن   انتظار آن نیّراعظم 
و خفه کردن یک انقلاب بنام خدا را می بینید 
تا بر سر سازش با شیطان  تاج سلطنت  بگذارید.
و نمی دانید مکر شما 
خود اسیر مکر خداست .
و ما فراموش نمی کنیم خمبنی نمی خواست 
از ایران آمربکایی دیگر بسازد 
او منادی دادگری جهانی 
و استقامت حسینی بود 
و هر بار خدا بندگانش را قوی تر می کند 
و عزیز حکیم تنها اوست.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها