«جام‎جم» از اعترافات مقامات صهیونیستی - غربی درباره پیروزی ایران گزارش می‎دهد

روز تلخ متجاوز

جمهوری اسلامی ایران با بهره‌گیری هوشمندانه از توان موشکی و پهپادی خود، همراه با نیروی ایمان رزمندگانش، پس از ۱۲ روز جنگ سخت و پیچیده توانست رژیم‌ صهیونیستی را به پذیرش آتش‌بس وادار کند. این دستاورد مهم نشان‌دهنده قدرت بازدارندگی تهران در برابر تجاوزات دشمن است و سیلی محکمی به سیاست‌های متجاوزانه تل‌آویو وارد آورد.
جمهوری اسلامی ایران با بهره‌گیری هوشمندانه از توان موشکی و پهپادی خود، همراه با نیروی ایمان رزمندگانش، پس از ۱۲ روز جنگ سخت و پیچیده توانست رژیم‌ صهیونیستی را به پذیرش آتش‌بس وادار کند. این دستاورد مهم نشان‌دهنده قدرت بازدارندگی تهران در برابر تجاوزات دشمن است و سیلی محکمی به سیاست‌های متجاوزانه تل‌آویو وارد آورد.
کد خبر: ۱۵۰۸۰۷۶
نویسنده سید رضا حسینی - گروه بین‌الملل

علاوه بر این، عملیات موفقیت‌آمیز «بشارت فتح» که پایگاه العدید آمریکا را هدف قرار داد، نشان‌دهنده گسترش میدان بازدارندگی ایران در غرب آسیا و توانایی آن در مقابله با حضور نظامی گسترده آمریکا در منطقه است. این اقدام راهبردی باعث شد که قدرت تهران در چشم‌انداز امنیت منطقه‌ای به‌طور جدی تثبیت شود و پیام روشنی به دشمنان صادر کند.در پی این شکست سنگین اسرائیل، صدای نارضایتی و انتقادهای تند از مدیریت جنگ توسط بنیامین نتانیاهو و دونالد ترامپ در محافل سیاسی و تحلیلی رژیم‌صهیونیستی و غرب به گوش می‌رسد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند ضعف رهبری تل‌آویو و کاخ سفید در این بحران، نه فقط جایگاه آنان را تضعیف کرده بلکه زمینه‌ساز تحولات جدیدی در سیاست‌های منطقه‌ای شده است.

عصبانیت تل‌آویو از عدم تحقق اهداف جنگ

در همین راستا، بزلل اسموتریچ، وزیر دارایی افراطی رژیم‌ صهیونیستی، در نخستین اظهارات رسمی پس از حملات موشکی جمهوری اسلامی ایران به شهر‌های مختلف سرزمین‌های اشغالی، گفت: «تردیدی نیست که صبح امروز مزه‌ای تلخ برجا  گذاشت.»

آویگدور لیبرمن، وزیر جنگ پیشین و رئیس حزب موسوم به «اسرائیل خانه ما» نیز تصریح کرد: «پایان کار دردناک و تلخ است، به‌جای تسلیم شدن بی‌قید و شرط، جهان وارد مذاکرات سخت و طاقت‌فرسایی می‌شود، در حالی‌که حاکمیت ایران قصد ندارد نه از غنی‌سازی اورانیوم در خاک خود دست بکشد و نه از تولید و عرضه موشک‌های بالستیک عقب بنشیند و نه حمایت و تامین مالی خود در منطقه و جهان را متوقف کند.»

در سطح نظامیان نیز یوم تاف سامیا، افسر ذخیره ارتش رژیم‌صهیونیستی به اصحاب رسانه گفت: «این ایران بود که کنترل امور را در دست گرفت و زمان آتش‌بس را مشخص کرد.» وی افزود: «این اطمینان وجود ندارد که برنامه هسته‌ای ایران به‌طور عملی از بین رفته باشد.» تاف سامیا ادامه داد: «ما با بهای گزافی برای چند سال، آرامش را برای نسل‌های آینده خریدیم.» در واقع شکست در تضعیف ایران توسط نخست‌وزیری، جعبه پاندورای او را در مقابل رقبا باز کرد؛ به‌طوری‌که جریانات ضدنتانیاهو خواهان پایان تمامی ماجراجویی‎های تل‎آویو از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا به ‎امروز در غرب ‎آسیا و سرنگونی سرکرده تل‎‎آویو هستند.

شورش علیه پادشاه

در آن‌سوی اقیانوس اطلس نیز مخالفان دونالد ترامپ ورود بی‎ثمر واشنگتن به جنگ و بمباران تاسیسات هسته‎ای ایران را به سخره گرفتند.سه نماینده دموکرات کنگره آمریکا پس از حمله وحشیانه این کشور به تاسیسات هسته‌ای ایران، قطعنامه اختیارات جنگی را برای کنترل استفاده دونالد ترامپ، سکاندار کاخ‎سفید از قدرت نظامی علیه ایران ارائه دادند. این قانونگذاران، شامل آدام اسمیت، جیم هیمز و گریگوری میکس یادآور شدند که ترامپ حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران را بدون موافقت و حتی مشورت معنادار با کنگره انجام داده است.

در راستای همین روند، پیتر ولچ، سناتور ایالت ورمونت، پس از بمباران سه تأسیسات هسته‌ای در ایران توسط دونالد ترامپ، به MSNBC گفت: «این یک خیانت شگفت‌انگیز از سوی دونالد‌ترامپ به هوادارانش و به تعهدش به آمریکایی‌ها‌ست.»

دیگر نماینده سنا، کریس مورفی که جزو حاضران در نشست توجیهی دولت آمریکا درباره ایران بوده در توییتی نوشت: «رئیس‌جمهور آمریکا درباره ایران دروغ می‌گوید، من هفته گذشته گزارش اطلاعاتی (درباره ایران) دریافت کردم و ایران منشأ هیچ تهدید فوری برای حمله به آمریکا نیست.» مورفی افزود: «ایران به ساخت یک سلاح هسته‌ای قابل استفاده نزدیک نبود؛ مذاکراتی که اسرائیل با حملاتش خراب کرد احتمال موفقیت داشت.»

اسکات ریتر، افسر اطلاعاتی سابق نیروی تفنگداران آمریکا، در شبکه اجتماعی ایکس اقدام نظامی ترامپ علیه تاسیسات هسته‌ای ایران را «یک اقدام نمایشی» خواند و نوشت: «او ایران را بمباران کرد تا وجهه‌اش را حفظ کند.»ریتر تاکید کرد: «او دو تاسیسات خالی را بمباران کرد که پیشتر توسط اسرائیل مورد اصابت قرار گرفته بود.»

این تحلیلگر آمریکایی افزود: «او شش بمب بر تاسیساتی تخریب‌ناپذیر (فردو) فرو ریخت و مدعی تخریب آن شد، در حالی‌که این قضیه برعکس است.»

به‎ روشنی می‎توان درک کرد که ترامپ با رویکرد اقتداگرایانه خود، آمریکا را در آستانه ورود به یک جنگ بی‎پایان در غرب ‎آسیا قرار داد و مخالفت افکارعمومی همچنین نمایندگان مردم در کنگره را نادیده گرفت تا ثابت شود که او رئیس‌جمهوری ضدجنگ نیست.

هشدار تحلیلگران به آمریکا

جدا از مقامات صهیونیستی ــ غربی؛ کارشناسان برجسته نیز با اشاعه جنگ در خاورمیانه مخالفت کردند. در راستای این گزاره، کیم غطاس، روزنامه‌نگار و تحلیلگر خاطرنشان کرد: «نتانیاهو در آغاز جنگ تواناست اما پایان دادن به آن را بلد نیست» و تاریخچه‌اش نشان می‌دهد که «هرگاه به جنگ متوسل شده»، در رسیدن به نتایج پایدار عاجز بوده است.گری شی، خبرنگار برجسته واشنگتن‌پست نیز خاطرنشان کرد: «نتانیاهو از سال گذشته برنامه‌ریزی برای حمله به ایران را آغاز کرده و ترامپ را نیز بدون بررسی دقیق اطلاعات، وارد این طرح کرده است.» 

در ادامه، سینا طوسی، پژوهشگر و تحلیلگر برجسته در حوزه سیاست خارجی آمریکا گفت: «‌ایده جنگ‌طلبانه ترامپ و نتانیاهو برای بازسازی خاورمیانه از طریق بمباران بی‌نتیجه و خطرناک است و تأکید می‌کند: «استراتژی مبتنی بر زور جاری، شکست‌خورده و بی‌هدف است.»

در انتها می‎توان گفت که بسیاری از تحلیلگران سیاسی و نظامی معتقدند نتانیاهو و ترامپ در مدیریت جنگ اخیر با ایران دچار خطای محاسباتی بزرگی شدند. آنها بر این باورند که این دو رهبر بدون درک واقعی از ظرفیت نظامی و انسجام منطقه‌ای تهران، وارد تقابلی شدند که نتیجه‌ای جز تضعیف جایگاه صهیونیست‌ها در پی نداشت. تحلیلگران همچنین از نبود راهبرد خروج و ناتوانی در مدیریت پیامدهای حملات انتقاد کرده‌اند. برخی نیز این شکست را نشانه پایان دوران یکجانبه‌گرایی صهیونیستی در منطقه ارزیابی کرده‌اند. 

پایان هیمنه نظامی اسرائیل

شکست نظامی رژیم‌ صهیونیستی در برابر جمهوری اسلامی ایران را می‌توان نتیجه ترکیبی از مؤلفه‌های راهبردی، عملیاتی و روانی دانست؛ نخستین و مهم‌ترین دلیل، توان بازدارندگی پیشرفته ایران در حوزه موشکی و پهپادی بود؛ سامانه‌های پرتحرک موشکی ایران توانستند با هدف‌گیری دقیق مراکز نظامی و حیاتی رژیم‌صهیونیستی، معادلات کلاسیک جنگ را برهم زنند. این حملات نه‌ فقط تلفات مادی و روانی برای تل‌آویو به ‌همراه داشت بلکه کارایی گنبد آهنین را نیز زیر سؤال برد.دلیل دوم به حضور میدانی محور مقاومت و عمق راهبردی ایران در منطقه بازمی‌گردد. جمهوری اسلامی ایران با بهره‌گیری از گروه‌های مقاومت باعث پراکندگی تمرکز و ضعف تاکتیکی ارتش اشغالگر قدس شد. این ساختار غیرمتمرکز و هوشمند در میدان نبرد، ابتکار عمل را از تل‌آویو سلب کرد و مانع از پیشروی راهبردی آن شد.سومین عامل شکست را باید خطای محاسباتی سیاسی و ناتوانی رهبری صهیونیست‌ها در مدیریت جنگ دانست. نتانیاهو در همراهی با ترامپ گمان می‌کرد حملات محدود می‌تواند تهران را وادار به عقب‌نشینی کند، در حالی‌که با پاسخ کوبنده ایران و عملیات‌های هدفمند مانند «بشارت فتح» مواجه شد. 

همین مسأله موجب شکل‌گیری شکاف داخلی در تل‌آویو، افزایش نارضایتی عمومی و آشفتگی در فرماندهی ارتش رژیم‌صهیونیستی شد که در نهایت به پذیرش آتش‌بس و عقب‌نشینی از اهداف جنگی انجامید.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها