رسانه، خاری در چشم اسرائیل

واکنش در شرایط بحران، چیزی نیست که در کنترل ما باشد. وقتی خبرنگار باشی و تلاش کنی که روایت درست داشته باشی، هرچقدر هم تجربه اندوخته باشی، باز هم کمتر ممکن است که تلفن همراهت را ‌‌برداری و هنگام یک حمله تروریستی، دکمه لایو شبکه اجتماعی را بزنی تا جهان، شاهد این جنایت باشد.
کد خبر: ۱۵۰۷۷۳۸
نویسنده سپیده اشرفی - گروه رسانه

این درست همان کاری است که الهام عابدینی، خبرنگار و مجری صداوسیما انجام داد. حجم کاغذهای بسیاری که با دود روی بوته‌های کنار ساختمان شیشه‌ای به هوا رفته و فضا را درست مثل میدان جنگی کرده، در قاب لایو او ظاهر شد و نظرات بسیاری از خبرنگاران داخلی و خارجی پشت هم روی صفحه ظاهر می‌شد. عابدینی به‌واسطه شبکه ارتباطی گسترده‌ای که با خبرنگاران خارجی دارد، طیف متفاوتی از مخاطبان را در صفحه خود دارد. به همین خاطر هر استوری، محتوا یا حتی چنین لایوی، می‌تواند تأثیر بسیاری بر مخاطب داشته باشد. او درست در روزی که شب تولد دو سالگی پسرش بود، ایستاد تا تعهد در اطلاع‌رسانی را به همراه همسرش معنا کند. 


وقتی با او تماس گرفتم و خواستم از حال‌و‌هوای آن روز بگوید، می‌دانستم برخلاف چیزی که رژیم‌صهیونیستی می‌خواست، نه‌تنها روند اطلاع‌رسانی در صداوسیما کند نشده، بلکه شدت بیشتری هم پیدا کرده است. احتمال می‌دادم که امکان صحبت نداشته باشد. از این گفتم که صحبت او و همه خبرنگارانی که در آن روز، شاهد حمله تروریستی به ساختمان شیشه‌ای بودند، چقدر اهمیت دارد. روز بعد وقتی پیام صوتی او را در تلفن‌همراهم دیدم، مطمئن شدم که سربازان خط‌مقدم رسانه هنوز در رسانه‌ملی حضور دارند چرا که ساعت ارسال پیام، ساعت اذان صبح بود و نوای اذان که در یک محوطه می‌پیچید، نشان از آن داشت که تا آن ساعت در رسانه‌ملی حضور داشته. صدای خسته او با صدای اذان درهم می‌آمیزد و روایت تازه‌ای از روز حادثه رقم می‌خورد. 


     صهیونیست‌ها خط قرمز ندارند 


عابدینی که پیش از این اجرای بخش‌های مختلفی از برنامه سیاست خارجی را هم در دست داشت، این روزها برخی بخش‌های اطلاع‌رسانی در شبکه خبر را به‌عهده دارد. او درباره حمله تروریستی به رسانه‌ملی و ساختمان شیشه‌ای این‌طور می‌گوید: از همان صبح جمعه که تجاوز رژیم‌صهیونیستی به ایران آغاز شد، هیچ‌کس تردیدی نداشت که صداوسیما یکی از اهداف این رژیم خواهد بود. واقعا همه متفق‌القول بودند این موضوع جزو چند هدف نخست است. اصولا در یک جنگ تمام‌عیار، رسانه‌های کشور اهمیت زیادی دارند‌؛ چراکه آسیب‌زدن به رسانه، یک حرکت نمادین مهم است و اگر بتوانند روند اطلاع‌رسانی را متوقف و وحشت ایجاد کنند، یک پیروزی بزرگ به‌دست ‌آورده‌اند. حتی اگر موفق به این کار نشوند، مانند اتفاقی که برای ساختمان شیشه‌ای صداوسیما رخ داد و تنها چند دقیقه پس از حمله، پخش زنده شبکه خبر از سر گرفته شد، بازهم آن جنبه نمادین خود را حفظ می‌کنند‌؛ یعنی رژیمی که دیگر هیچ خط‌قرمزی ندارد می‌کوشد با ایجاد وحشت نوعی بازدارندگی خاص را دنبال کند، درحالی‌که می‌داند افکارعمومی از او حمایت نمی‌کند.


وی ادامه می‌دهد: واقعا اغراق نیست اگر بگوییم طبق نظرسنجی‌های حتی غربی، بیش از ۷۰‌درصد شهروندان جهان اکنون رژیم‌صهیونیستی را تهدید می‌دانند و با آن همراه نیستند. این رژیم همواره سعی داشته روایت قربانی و مظلوم‌بودن خود را حفظ کند اما حتی در حمله به ایران نیز نتوانسته افکارعمومی را با خود همراه کند. بهانه‌هایی مانند دفاع از خود یا حمله پیشگیرانه را مطرح می‌کند اما حتی اینها هم دیگر افکارعمومی را قانع نمی‌کند. در تحلیل شرایط، دانستن این مجموعه نکات اهمیت دارد. در نهایت، همه این موارد باعث شده بود که احتمال قریب‌به‌یقین وقوع این اتفاق وجود داشته باشد. حتی در روز حمله، به‌طور اجباری تعداد نیروها کاهش یافته بود اما برخی اصرار داشتند بمانند و از آنتن حفاظت کنند. فضای عجیبی از همدلی به کار وجود داشت که هنوز هم برای من شگفت‌انگیز است. حتی اکنون که اعضای تحریریه‌ها حضور ندارند و خبرنگاران از خانه گزارش تهیه می‌کنند، واقعا کار را پیش می‌برند. برخی گزارش‌هایی که این روزها پخش می‌شود، صفر تا صدش توسط خبرنگارانی که تدوین و نگارش را بلدند، در خانه انجام می‌شود‌؛ خودشان می‌نویسند و پس از دانلود و تدوین فایل را ارسال می‌کنند. 


     برکت همدلی 


عابدینی می‌افزاید: واقعا شگفت‌انگیز است که این اتفاقات، همدلی جدی‌تر و عمیق‌تری را نسبت به گذشته رقم زده است. من خودم شخصا ــ و مطمئنم دیگران هم همین احساس را دارند ــ بعد از حمله به صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، شاید اغراق نباشد اگر بگویم دست‌کم ۴۰۰ یا ۵۰۰ پیام دریافت کرده‌ام. تا جایی که خودم بررسی کردم، از طریق پیامک، پیام‌رسان‌ها، اینستاگرام و ... همگی گفته بودند اگر نیرو نیاز دارید ما داوطلبانه و بدون دستمزد آماده هستیم: دورکاری، حضور در محل، هر کاری؛ ترجمه، تولیدمحتوا، تدوین، گرافیک و ... . فضای عجیبی شکل گرفته و همه بر این نکته تأکید داشتند که کاملا داوطلبانه حاضر به همکاری هستند. به نظرم اینها نکاتی است که باید در تاریخ ثبت شود و قابل فراموش‌شدن نیست. این روزهایی که می‌گذرانیم، در کنار همه تلخی‌ها و ازدست‌دادن‌ها، چنین برکت‌ها و اتفاقات عمیق و عجیبی هم با خود به همراه دارد.


     یک هدیه تولد ویژه به نام «وطن»


این خبرنگار که شب تولد فرزندش به همراه همسر خود در تحریریه خبر حضور داشته و حاضر به رفتن به خانه نشده بود، آن لحظات را این‌طور توصیف می‌کند: از زمانی که تجاوز رژیم‌صهیونیستی آغاز شد، واقعا با خودم فکر کردم که در این ۳۳سال گذشته، در مقاطع مختلف از تحصیل رایگان و خدمات این کشور برخوردار شده‌ام، در صداوسیما تجربه کسب کرده‌ام و ... همه اینها انگار برای چنین روزی بوده است. هرچند طبیعتا هیچ‌وقت دوست نداشتیم چنین اتفاقی بیفتد، اما به‌هرحال همه اینها برای چنین روزی بوده و آرزو می‌کنم که ان‌شاءالله این روز با پیروزی رزمندگان اسلام و نابودی رژیم‌صهیونیستی به پایان برسد و من هم بتوانم سهمی هرچند بسیار کوچک و ناچیز در این میان داشته باشم. انگار می‌خواهم پاسخ کوچکی به همه محبت‌هایی که ایران به من کرده بدهم. برای من این‌طور بود که احساس کردم چنین وظیفه‌ای دارم و واقعا هم بدون شعار تلاش کردم آن را انجام دهم. فکر می‌کنم عزیزترین چیزی که هر انسانی می‌تواند داشته باشد، فرزندش است و بعید می‌دانم کسی چیزی عزیزتر از آن داشته باشد. درنهایت، شاید کاری که انجام دادم و شما هم به آن اشاره می‌کنید، در همین چارچوب قابل تعریف باشد.


عابدینی ادامه می‌دهد: در چنین شرایطی با خودم فکر کردم ــ و البته این فکر هم، من و همسرم را دربرمی‌گیرد، چراکه هردو با افتخار در صداوسیما مشغول به کار هستیم ــ چه چیزی برای آینده فرزندمان، که این‌قدر برای‌مان عزیز است، مهم‌تر از وطنش می‌تواند باشد؟ ما در این میان برای حفظ وطن و آینده همین فرزند عزیز، چه کاری از دست‌مان برمی‌آید؟ کاری که می‌توانیم انجام دهیم، این است که نقش کوچکی در متوقف‌نشدن روند اطلاع‌رسانی داشته باشیم. شاید کارهای نظامی مهم‌تر باشد اما من به نقش رسانه باور دارم؛ هرچند نمی‌خواهم نقش خودم یا همسرم را بزرگ جلوه دهم اما فکر کردیم اتفاقا برای فرزندم محمدصدرا، باید سر کار بمانیم، برای ثبت این لحظات و حفظ آینده‌ای که برای او آرزو داریم.


     روایتگر این روزها خواهیم بود

 
این خبرنگار در بیان جزئیات آن روز می‌گوید: وقتی قرار شد ساعت ۶:۲۰ برای اجرای آیتمم به استودیو بروم، حدود ساعت ۶ با دوستان صحبت می‌کردم. بعضی‌ها می‌گفتند: «بابا ولش‌کن! آیتم که واجب نیست، خطرناک است!» اما من فکر می‌کردم اتفاقا همین حضور مهم است، شاید قوت‌قلبی باشد تا ببینیم افکارعمومی جهان چقدر حامی ایران است و چقدر علیه رژیم‌صهیونیستی. حتی اگر حمله‌ای رخ دهد ــ که بسیار هم محتمل بود ــ ما با شوخی و جدی سلفی می‌گرفتیم و برای دوستان خارج از سازمان می‌فرستادیم. اما در کنار همه این‌ها، با خودم گفتم باید این لحظات ثبت شود، باید باشیم تا بعدا بتوانیم روایت کنیم چه اتفاقی افتاد؛ چه با مستندسازی و عکس و فیلم، چه با همین روایت‌هایی که الان بیان می‌کنم. ما سال‌ها برای فلسطین حرف زده‌ایم؛ امروز باید روایتگر لحظات خودمان باشیم. نمی‌گویم کار خاصی انجام داده‌ام اما شخصا درباره این موضوع صحبت کردم و سعی داشتم اطلاع‌رسانی کنم. اتفاقا به‌خاطر همان مبارزه علیه خشن‌ترین نوع استعمار و استثمار، امروز باید چیزی برای روایت داشته باشیم؛ یک تجربه میدانی و زیسته واقعی که بگوییم این همان کاری است که رژیم انجام می‌دهد.


او در توصیف حمله تروریستی رژیم‌صهیونیستی عنوان می‌کند: ما شهروندان غیرنظامی و خبرنگار بودیم، نه سلاحی داشتیم و نه برخلاف ادعای رژیم، هیچ تأسیسات عمومی یا اورانیوم غنی‌شده‌ای آنجا بود. هیچ‌کدام از ما پست یا مقام سیاسی و نظامی نداشتیم و بااین‌حال این اتفاق رخ داد. 


قطعا چیزی که رژیم‌صهیونیستی را حتی بیشتر از اتفاقات میدانی آزار می‌دهد، همین روند اطلاع‌رسانی و خبررسانی است؛ اگر این‌طور نبود، شاهد این حجم از بایکوت و سانسور در سرزمین‌های اشغالی نبودیم و این همه پخش زنده یوتیوب متوقف نمی‌شد و رسانه‌ها ممنوعیت پخش نداشتند. کما این‌که این روزها حتی اجازه نمی‌دهند ساکنان سرزمین‌های اشغالی خارج شوند و به‌زور می‌خواهند وطنی را که وجود ندارد حفظ کنند، چون این افراد عرق خاک ندارند و همه دو پاسپورت دارند، درحالی‌که اینجا شرایط متفاوت است. به همین خاطر، متوقف‌کردن این روند اطلاع‌رسانی برای رژیم اهمیت زیادی دارد، چون از یک‌سو شرایط خودش را می‌بیند و از سوی دیگر شرایط اینجا را؛ طبیعی است که بخواهد با این بخش جدی از جنگ، یعنی جنگ ادراکی و شناختی و عملیات روانی مقابله کند و همزمان با میدان، در عرصه عملیات روانی هم فعال باشد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها