دلیل وجود مدرسه این است که دانشآموزها چیزی بیاموزند ولی در سه ماه تابستان هوا بسیار گرم است و کسی در این هوای گرم نمیتواند چیزی یاد بگیرد، پس فرصت خوبی است که به دانشآموزها وقت استراحتی بدهیم، وقت استراحت سهماههای که در آن دانشآموزها کاملا آزاد باشند و هرکاری را که دلشان میخواهد انجام بدهند و هفت یا هشت ساعت اسیر مدرسه نباشند.
بله همهچیز خوب است البته تا دوسه هفته. بعد از دوسه هفته دانشآموزها یک جمله در ذهنشان بهوجود میآید: کاش من الان مدرسه بودم! شاید فکر کنید که دلشان برای درس تنگ شده؛ شاید هم فکر کنید دلشان برای زنگهای تفریح تنگ شده. باید بگویم که دقیقا! درست است. دلشان واقعا برای همه اینها و برای مدرسه تنگ شده است. همینجاست! همینجاست که کلاسهای تابستانی بهوجود میآید. خب الان که فلسفه وجود کلاسهای تابستانی را میدانید، بیایید به این سؤال پاسخ بدهیم که در تابستان قصد دارید چه مهارت جدیدی یاد بگیرید و چرا؟ البته در واقع بنده باید توضیح دهم، نه شما!
کلاس زبان انگلیسی: ازکلاس سوم با زبان انگلیسی آشنا شدم وهرچقدر که زمان میگذشت ومن بیشتر بازبان آشنامیشدم بیشتر نمیفهمیدمش و الان هم که چندین سال گذشته، همان آش و همان کاسه است. برای همین تصمیم گرفتم که زبان را تقویت کنم.
دوبله و هنر صداپیشگی: از بچگی میدانستم که توی این کار میتوانم موفق شوم، چرا؟ دلیلش این است که من از بچگی صداهای مختلفی داشتم، صدای پیرمرد، صدای نوزاد، صدای مردعصبانی و…به همین دلیل دوست دارم تو این کلاسها شرکت کنم و چیزهای جدیدی از دوبله یاد بگیرم تا بتوانم یک دوبلور موفق بشوم.