اولین گام، ترسیم پرسونایی دقیق از بازیکنان ایرانی است. این پرسونا باید فراتر از سن و جنسیت، به عواملی چون سطح درآمد، دسترسی به اینترنت، نوع دستگاههای بازی (موبایل، رایانه شخصی، کنسول)، مدت زمانی که برای بازی صرف میکنند، ژانرهای مورد علاقه و حتی حساسیتهای فرهنگی و اجتماعی بپردازد. برای مثال یک بازیکن نوجوان در تهران ممکن است علایق و انتظاراتی کاملا متفاوت با یک بازیکن بزرگسال در یک شهر کوچک داشته باشد. درک این تفاوتها به بازیساز کمک میکند محتوا، گیمپلی و حتی مدل کسبوکار بازی را بهینهسازی کند.پلتفرمهای مورد استفاده نیز از اهمیت بالایی برخوردارند. بازار بازیهای موبایلی در ایران بسیار بزرگ و رو به رشد است و بسیاری از کاربران از طریق گوشیهای هوشمند خود به بازیها دسترسی دارند. این امر به معنای نیاز به طراحی بازیهایی با کنترلهای لمسی ساده، جلسات بازی کوتاه و اغلب مدلهای درآمدی فریمیوم (Free-to-Play) است. در مقابل، اگر هدف بازار جهانی باشد، بازیسازان باید استاندارد پلتفرمهای PC و کنسول را رعایت کنند که شامل گرافیک بالاتر، گیمپلی عمیقتر و مدلهای درآمدی متفاوت است.حساسیتهای فرهنگی و اجتماعی در ایران نیز در مخاطبشناسی نقشی حیاتی ایفا میکند. بازیسازان باید با آگاهی از خطوط قرمز فرهنگی ومذهبی از برومشکلات محتوایی جلوگیری کنند. این شامل انتخاب تمها، شخصیتها، دیالوگها و حتی صحنههای خاص در بازی میشود. در عین حال، میتوان از عناصر فرهنگی مثبت و جذاب ایرانی مانند طنز، مهماننوازی یا داستانهای اخلاقی در بازیها بهره برد تا ارتباط عمیقتری با مخاطب داخلی برقرار شود.
در نهایت، جمعآوری بازخورد از بازیکنان ایرانی در مراحل مختلف توسعه، از طریق تستهای کاربری، نظرسنجیها و تحلیل دادههای بازی بسیار مهم است. این بازخوردها به بازیسازان کمک میکند بازی را مطابق با سلیقه و انتظارات مخاطبان داخلی تنظیم کنند، در حالی که در صورت هدفگذاری بازار جهانی، بازخورد از مخاطبان بینالمللی نیز برای تطبیقپذیری بازی ضروری است. مخاطبشناسی دقیق، به بازیسازان ایرانی این امکان را میدهد که منابع محدود خود را به بهترین شکل ممکن به کار گیرند و بازیهایی بسازند که هم در خانه و هم در سطح جهانی، مورد استقبال قرار گیرند.
علاوه بر موارد ذکر شده، درک عادات مصرف رسانه و بازی در میان ایرانیان نیز بسیار مهم است. آیا بازیکنان ایرانی بیشتر تمایل به بازیهای تکنفره دارند یا چندنفره؟ آیا دنبال بازیهایی با داستانهای عمیق و پیچیده هستند یا تجربههای سریع و هیجانانگیز؟ این اطلاعات به بازیسازان کمک میکند ژانرها و سبکهای بازی را انتخاب کنند که بیشترین همخوانی را با سلیقه مخاطب داخلی دارد. برای مثال با توجه به محبوبیت بازیهای موبایلی در ایران، تمرکز بر بازیهای کژوال و هایپرکژوال با مکانیکهای ساده و جلسات کوتاه بازی میتواند موفقیتآمیز باشد. همچنین، توجه به رویدادهای فصلی و مناسبتهای ملی و مذهبی در ایران، میتواند فرصتهایی برای برگزاری رویدادهای درون بازی و جذب بیشتر بازیکنان فراهم کند. در زمینه بازاریابی و توزیع نیز، مخاطبشناسی نقش حیاتی ایفا میکند. شناخت کانالهای ارتباطی محبوب در بین بازیکنان ایرانی (مانند شبکههای اجتماعی داخلی، انجمنهای بازی یااستریمینگ) به بازیسازان کمک میکند کمپینهای بازاریابی موثرتری را طراحی کنند. همچنین درک قدرت «دهان به دهان» (Word-of-Mouth) و تاثیر آن بر تصمیمگیری بازیکنان، میتواند به بازیسازان کمک کند بر کیفیت و تجربه کاربری تمرکز بیشتری داشته باشند تا بازیکنان، خود به مبلغان بازی تبدیل شوند. در نهایت، مخاطبشناسی یک فرآیند مداوم است که با تغییر سلیقهها و فناوریها، نیاز به بهروزرسانی و تطبیق دارد. بازیسازان ایرانی با سرمایهگذاری در این حوزه، میتوانند با تضمین بقای خود در بازار، به رشد و شکوفایی صنعت بازیسازی کشور هم کمک شایانی کنند.