برسی آماری دهه۱۳۹۰نشان میدهد مصرفگازطبیعی در کشور رشدی بسیارسریعتر ازتولید داشته است.طبق برآوردهای شرکت ملی گاز، مصرف گاز کشور از حدود ۵۰۰ میلیون متر مکعب در روز در سال ۱۳۹۰ به بیش از ۸۰۰میلیون متر مکعب در روز در سال ۱۴۰۲ رسیده است؛ یعنی رشد بیش از ۶۰درصدی طی یک دهه. در مقابل، تولید گاز در همین بازه تنها حدود ۳۰ الی ۴۰درصد افزایش یافته که بیشتر آن نیز از طریق فازهای توسعه پارس جنوبی حاصل شده. این اختلاف چشمگیر میان رشد مصرف و تولید، بهتدریج حاشیه امن عرضه گاز را از بین برده است. برخی گزارشهای رسمی، از جمله تحلیلهای مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد ایران درحالیکه تا سال ۱۳۹۵ مازاد عرضه گاز داشت، از سال ۱۳۹۷ به بعد روند ناترازی فصلیاش آغاز شده و اکنون به مرحله هشدار رسیده است. در مواجهه با چنین ناترازیای، یکی از راهکارهای آزمودهشده در کشورهای توسعهیافته، ذخیرهسازی گاز طبیعی در فصول گرم سال و استفاده از آن در فصول پیک مصرف (پاییز و زمستان) است. این روش که از دههها قبل در اروپا، آمریکا و روسیه بهکار گرفته شده، نهتنها پایداری شبکه گازرسانی را افزایش میدهد بلکه به مدیریت اضطراری، تثبیت قیمت و کاهش وابستگی به واردات آنی نیز کمک میکند. طبق آمار منتشرشده توسط اتحادیه زیرساختهای گازی اروپا، در سال ۲۰۲۳ کشورهای اروپایی موفق شدند حدود ۹۲میلیارد متر مکعب گاز طبیعی را در مخازن زیرزمینی ذخیره کنند. این عدد معادل ۲۵ الی ۳۰درصد از کل مصرف زمستانی اروپاست. بهطور مشخص، آلمان با ظرفیت بیش از ۲۵میلیارد متر مکعب، فرانسه با ۱۳میلیارد متر مکعب و ایتالیا با ۱۷میلیارد متر مکعب جزو بزرگترین دارندگان ذخایر گاز در اتحادیه اروپا هستند. در روسیه نیز ظرفیت ذخیرهسازی حدود ۷۲میلیارد متر مکعب است که بخش مهمی از تقاضای فصلی را پوشش میدهد. آمریکا نیز با اینکه ساختار مصرفی متفاوتی نسبت به اروپا دارد بیش از ۱۲۰میلیارد متر مکعب ظرفیت دارد.
ایران؛ کمتر از ۲ درصد ذخیرهسازی!
در ایران اما وضعیت ذخیرهسازی گاز بهشدت عقبمانده است. براساس گزارشهای شرکت ملی گاز و دفتر مطالعات انرژی مرکز پژوهشها، کل ظرفیت عملیاتی ذخیرهسازی گاز ایران در حال حاضر کمتر از ۵/۱میلیارد متر مکعب است که کمتر از ۲درصد از مصرف زمستانی کشور را پوشش میدهد. اگر متوسط مصرف گاز در زمستان را حدود ۸۰۰میلیون متر مکعب در روز در نظر بگیریم، این حجم ذخیرهسازی معادل تنها دو روز مصرف زمستانی کل کشور خواهد بود. این نسبت در مقایسه با کشورهای اروپایی که بین ۲۰ الی ۳۰درصد ذخیرهسازی دارند، فاصلهای ۱۰ الی ۱۵برابری را نشان میدهد.
پروژههای ذخیرهسازی ایران
بررسیهای کارشناسی نشان میدهد ایران حداقل ۴۰مخزن مناسب برای تبدیل به تأسیسات ذخیرهسازی گاز دارد. با این حال تاکنون تنها دو پروژه به مرحله بهرهبرداری رسیدهاند:
مخزن سراجه قم
آغاز عملیات: ۱۳۸۹
آغاز بهرهبرداری: ۱۳۹۳
ظرفیت اسمی: ۱.۵میلیارد متر مکعب
ظرفیت برداشت: ۱۰میلیون متر مکعب در روز
این مخزن در زمستان عمدتا برای پشتیبانی از تأمین گاز استان قم و بخشی از استان مرکزی استفاده میشود اما بهدلیل مشکلات تزریق گاز در تابستان، در تمام سال به ظرفیت کامل نمیرسد.
مخزن شوریجه خراسان رضوی
آغاز بهرهبرداری: ۱۳۹۵
ظرفیت اسمی: ۲میلیارد متر مکعب
برداشت روزانه: تا ۲۰میلیون متر مکعب
این پروژه با هدف پشتیبانی از تأمین گاز استانهای شمال شرق کشور_ بهویژه خراسان و گلستان_ ایجاد شد. این مخزن نقش مهمی در جلوگیری از قطعی گاز در زمستان دارد.
فاز دوم شوریجه
این فاز با هدف افزایش ظرفیت مخزن به ۴.۵میلیارد متر مکعب در حال اجراست. بنابر اعلام شرکت مهندسی و توسعه گاز تا پایان اردیبهشت ۱۴۰۴، پیشرفت فیزیکی آن ۵۴درصد بوده است. با این حال، کمبود بودجه، نوسانات نرخ ارز و تأخیر در تأمین تجهیزات ممکن است بهرهبرداری نهایی را تا سال ۱۴۰۶ به تعویق بیندازد.
توصیه سیاستی
با توجه به روندهای نگرانکننده رشد مصرف، کاهش فشار مخازن پارس جنوبی و محدودیتهای مالی و فنی در توسعه میادین جدید گاز، توسعه ذخیرهسازی گاز باید بهعنوان یک اولویت ملی تلقی شود. سیاستگذاران انرژی کشور باید مواردی را درنظر بگیرد.
بودجهای مشخص برای توسعه زیرساختهای ذخیرهسازی در بودجه سنواتی تعریف کنند.
از سرمایهگذاری بخش خصوصی داخلی و مشارکت خارجی حمایت حقوقی و مالی کنند.
توسعه مخازن در مناطق شمالی و غربی را در اولویت قرار دهند.
بهرهبرداری از ذخایر را بهعنوان بخشی از پدافند غیرعامل انرژی تعریف و الزامی کنند.
اگر اقدامات اساسی تا افق ۱۴۰۵ انجام نشود، ممکن است کشور در زمستانهای آینده با ناترازیهای شدیدتر، قطعیهای گسترده و فشار بیشتر بر محیط زیست (بهدلیل مصرف سوخت مایع) مواجه شود.
موانع توسعه ذخیرهسازی
چرا ایران با وجود ظرفیت زمینشناسی بالا، هنوز در ذخیرهسازی عقب است؟ براساس تحلیل کارشناسان، موانع عمده شامل موارد زیر است:
نبود سیاست مشخص و الزام قانونی برای ذخیرهسازی توسط شرکت ملی گاز
سرمایهگذاری ناکافی (پروژهها عمدتا متکی به بودجه دولتی بودهاست)
عدم حضور بخش خصوصی یا سرمایهگذاری خارجی بهدلیل عدم جذابیت اقتصادی
فراموشی پروژههای بلندمدت در دولتهای گذشته بهویژه پس از سال۱۳۹۲
تمرکز بیش از حد بر توسعه فازهای پارس جنوبی و غفلت از پایداری شبکه در فصول پیک