پرونده «جام‌جم» برای دو کتاب «سرباز روز نهم» و «اسم تو مصطفاست» همزمان با مراسم رونمایی از تقریظ رهبری

مصطفی؛ سرباز روز نهم

نگاهی به یک کتاب که تصویر واضحی از فرمانده شهید علی‌اکبر حاجی‌پور ترسیم کرده است

زلفتان به زلف پارتیزان گره می‌خورد!

بارها تصویر او را دیده بودم. ارادت قلبی زیادی هم به این مرد خوشنام لشکر ۲۷ داشتم. علاوه بر این‌ها، بارها نام علی‌اکبر حاجی‌پور در کتاب‌های مختلف و خاطره‌ها و روایت‌های دوران دفاع‌مقدس به گوشم خورده بود. با توجه به اطلاعاتم فکر می‌کردم که این فرمانده مقتدر را می‌شناسم تا این‌که کتاب «پارتیزان» استاد گل‌علی بابایی به دستم رسید. کتاب، نگاهم را به این شهید عزیز تغییر داد و حالا عاشق شهید علی‌اکبر حاجی‌پور هستم.
بارها تصویر او را دیده بودم. ارادت قلبی زیادی هم به این مرد خوشنام لشکر ۲۷ داشتم. علاوه بر این‌ها، بارها نام علی‌اکبر حاجی‌پور در کتاب‌های مختلف و خاطره‌ها و روایت‌های دوران دفاع‌مقدس به گوشم خورده بود. با توجه به اطلاعاتم فکر می‌کردم که این فرمانده مقتدر را می‌شناسم تا این‌که کتاب «پارتیزان» استاد گل‌علی بابایی به دستم رسید. کتاب، نگاهم را به این شهید عزیز تغییر داد و حالا عاشق شهید علی‌اکبر حاجی‌پور هستم.
کد خبر: ۱۵۰۱۴۳۰
نویسنده حمید بناء - نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس
 
شیفته اقتدار و هوشمندی
به‌گمانم اگر شما هم کتاب پارتیزان را بخوانید، شیفته اقتدار وهوشمندی و اخلاص او می‌شوید.بدون واهمه عرض کنم که هدف از نگارش این یادداشت معرفی کتاب نیست و بنده قصد دارم به بهانه «پارتیزان»، پارتیزان دوست‌داشتنی لشکر۲۷ را به حضورتان معرفی کنم. گل‌علی بابایی دراین اثر دست ما رامی‌گیرد وبه آذرشهر سال۱۳۳۰ می‌برد؛ به روزگاری که علی‌اکبر در خانواده‌ای فقیر متولد شد.سردار بابایی تلاش کرده تا قهرمان کتابش را از زوایایی مختلف برای خواننده روایت کند. حاجی‌پور صفحه به صفحه پیش چشم ما قد می‌کشد و پس ازعبور ازروزهای دشوار کودکی و نوجوانی، در سال ۱۳۴۸ به پایتخت می‌رود و وارد ارتش می‌شود. انقلاب که به روزهای اوج خودش می‌رسد، علی‌اکبر مومن و غیرتمند روایت استاد بابایی، رخت ارتش را از تنش درآورده و به جمع مردم می‌پیوندد. او در تمام دوران نظامی‌‌بودنش هرگز حاضر نمی‌شود از اصول ایمانی و اخلاقی خودش، فاصله بگیرد. 
   
یک «علی‌اکبر» متفاوت
قلم داستان‌گو و روان نویسنده، خواندن پارتیزان را ساده می‌کند. گل‌علی بابایی در این کتاب که پاییز ۱۴۰۳ توسط نشر ۲۷ بعثت روانه بازار شد، برای فرمانده‌اش سنگ تمام گذاشته. ما بعد از پیروزی انقلاب با یک علی‌اکبر متفاوت مواجه می‌شویم‌؛ با مردی که خیلی زود با اجازه کتبی امام خمینی(ره) پاسدار می‌شود تا به نظام و مردم خدمت کند. دانش و توان نظامی و البته تدبیر و دوراندیشی او در روزهای پرآشوب ماه‌های نخست انقلاب خیلی به‌کار می‌آید. ما در این فصل‌های پارتیزان، تلاش حاجی‌پور وبچه‌های سپاه تهران رابرای مقابله با گروهک‌های معاندوحفظ امنیت مردم مشاهده می‌کنیم.کتاب، خاطره‌های مستند و مهمی درباره فتنه‌های آن دوران و نقش‌آفرینی شهید حاجی‌پور در عملیات‌های سپاه دارد. نویسنده برای روایت صحیح آن دوران پژوهش جامعی انجام داده و اطلاعات خوبی به خواننده منتقل می‌کند. 
   
ضربه محکم به ستون تانک‌های بعثی
کم‌کم جنگ آغاز می‌شود؛ حاجی‌پور با دانش نظامی کامل و تجربه خدمت در لباس پاسداری راهی خوزستان می‌شود و با نبوغ نظامی‌اش ضربه محکمی به ستون تانک‌های بعثی وارد می‌کند. تفکرات و طراحی‌های جنگی حاجی‌پور در روزهایی که دشمن به سرعت پیش‌روی می‌کرد، یکی از نقاط درخشان رزمندگی این نخبه نظامی به‌حساب می‌آید. در آن سال‌ها یک پای حاجی‌پور در جنوب بود و پای دیگرش در تهران. در این بین به جبهه‌های غرب و شمال‌غرب هم می‌رفت و در نبردهای پاکسازی شهرهای کشورمان شرکت می‌کرد. تیپ ۲۷ حضرت رسول(ص) که تشکیل گردید، حاجی‌پور به دعوت دوستش، احمد متوسلیان به جمع یاران او ملحق شد و فرماندهی گردان عماریاسر را برعهده گرفت. استاد بابایی خاطرات خوبی را از حضور علی‌اکبر در عملیات‌های مختلف در کتابش آورده که آدم را عاشق این پارتیزان مقتدر می‌کند. 
   
سفر به شام
فصل‌های غرورانگیز کتاب بعد از آزادسازی خرمشهر به یک مأموریت برون‌مرزی می‌رسد و نویسنده ما را با بچه‌های تیپ ۲۷ می‌فرستد به شام.حضور حاجی‌پور و دوستانش درسوریه خیلی طول نمی‌کشد واو پس ازخوردن یک آبگوشت در دمشق که داستان جالبی دارد،به ایران برمی‌گردد.حالا او وگردانش باید آماده شرکت در نبردرمضان بشوند.عملیات، پیش از بازگشت آنها آغاز شده است. آقای پارتیزان در این‌جا هم مثل قهرمان‌های اسطوره‌ای حماسه‌ساز می‌شود و ترفندهای جالب رزمی نمی‌گذارد که گردانش زمین‌گیر بشود.حاجی‌پور درعملیات مسلم‌بن‌عقیل هم شگفتی‌ می‌سازد و صحنه‌های شعف‌انگیزی را خلق می‌کند. سردار بابایی با روایت آن روزها هیجان خواننده را به اوج می‌رساند. کتاب سال۱۳۶۱ و عملیات والفجر را که پشت‌سر می‌گذارد و واردسال۶۲ می‌شود، حاجی‌پور را که حالا عصای دست محمدابراهیم همّت شده،‌ به غرب می‌فرستد. 
   
نجات گردان کمیل
داستان زندگی این فرمانده مقتدر که تابع و مطیع حاج‌ابراهیم همت است و تکیه‌گاه بچه‌رزمنده‌ها در پاییز ۶۲ به سطرهای پایانی می‌رسد. او که بعد از ارتقای تیپ ۲۷ به لشکر، مسئولیت یکی از تیپ‌های حاج‌ابراهیم را به دوش می‌کشد، برای نجات گردان کمیل از یک مهلکه سخت پا به میدان می‌گذارد و بعد از سر و سامان دادن وضعیت آنها با یک شگرد تاکتیکی خاص، در مسیر بازگشت، به شهادت می‌رسد.گل‌علی بابایی در پارتیزان، هم اقتدار و دلاوری یک قهرمان افسانه‌ای را روایت کرده و هم مظلومیت و دردهای او در زندگی را به گوش مخاطب رسانده است. نماهای بیرونی داستان حاجی‌پور به‌قول سینمایی‌ها، اکشن هستند و نماهای درونی آن غم‌انگیز! تا حدی که حتا بعد از شهادت، خانه‌ای که سهم او بود را به پدر و مادرش ندادند و آنها سال‌ها در تهران مستأجر بودند.اگر فرصت هم ندارید، وقت بگذارید و این کتاب ۴۵۰‌صفحه‌ای را بخوانید. شک ندارم که زلفتان به زلف پارتیزان گره می‌خورد. راستی طرح جلد و تایپوگرافی عنوان کتاب هم خوب است ولی می‌توانست بهتر از این باشد. عکس انتخاب‌شده، دست‌کم نمایی از یک اسطوره نیست. 


newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
صدای نخست ورزش بانوان

با دکتر علی‌اصغر احمدی، مدیر رادیو ورزش درباره ویژگی‌ها و افق‌های پیش روی این شبکه پرشنونده گفت‌وگو کردیم

صدای نخست ورزش بانوان

نیازمندی ها