به گزارش خبرنگار جامجم، ساعت ۱۹ و ۳۸ دقیقه شامگاه هجدهم فروردین امسال مردی با سامانه ۱۲۵ آتشنشانی تهران تماس گرفت و از آتشسوزی در یک مرکز درمانی پنج طبقه در محله مشیریه تهران، میدان آقا نور خبر داد. بعد از این تماس، نیروهای امدادی آتشنشانی و اورژانس به محل اعزام شدند. همزمان با حضور نیروهای امدادی آتشنشانی در محل معلوم شد در طبقه اول داروخانه مرکز درمانی وجود دارد. آتش از قسمت لابی آنجا شروع شده و به طبقات فوقانی سرایت کرده است. گروهی از آتشنشانان به خاموش کردن شعلههای آتش و گروهی نیز به نجات افراد و بیماران کردند. تعدادی ازآنها دچار مصدومیت و سوختگی شده بودند که به بیمارستان منتقل شدند. این در حالی بود که بعد از ساعاتی شعلههای آتش به طورکامل مهار شد.
دوزن که در محل حادثه حضور داشتند، فوت کردند. ساعت ۲۱ شب مرگ این دو زن ۳۰ و ۳۵ ساله به بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران گزارش و با هماهنگی قضایی اجساد آنها به پزشکی قانونی منتقل شد. ۱۸ نفر در این حادثه مصدوم شده بودند که تعدادی از آنها بستری شدند. در ادامه دختر هشت سالهای هم در بیمارستان فوت کرد.
محسن اختیاری، بازپرس شعبه اول دادسرای جنایی تهران در این باره به جامجم گفت: یکی از زنها براثر خفگی ناشی از آتشسوزی فوت کرده بود. زن دیگر نیز به دلیل شدت سوختگی جان باخت. آنها برای درمان به این مرکز آمده بودند. بیشتر مصدومان و قربانیان در طبقه سوم بودند که دچار حادثه شدند. با دستور قضایی مرکز درمانی پلمب شد. بررسیهای اولیه نشان داد که حادثه بر اثر اتصال برق رخ داده و عمدی در کار نبوده است. به همین دلیل پرونده با نبود صلاحیت رسیدگی به شعبه اول بازپرسی دادسرای ناحیه ۱۴ تهران ارسال شد.
در همین رابطه محمدتقی شعبانی، بازپرس شعبه اول دادسرای ناحیه ۱۴ تهران که رسیدگی به این پرونده را برعهده دارد در این باره گفت: طبقات اول تا سوم به طور صد در صد و طبقات چهارم و پنجم ۵۰ درصد دچار خسارت شدهاند. ۱۷ دستور قضایی برای مشخص شدن علت این حادثه و مقصران ماجرا صادر شده است. همچنین قرار شد هیاتی سه نفره متشکل از کارشناسان اداره کار، اداره برق و آتشنشانی محل را بازدید و مقصران حادثه را مشخص کنند. این مرکز همچنان پلمب است و تحقیقات پلیسی – قضایی در این رابطه ادامه دارد.
روایت شاهد ماجرا
مرد جوانی که شاهد آتشسوزی مرکز درمانی مشیریه بوده نیز در همین رابطه به خبرنگار ما گفت: «در حال رفتن به خانه بودم که متوجه آتشسوزی شدم. ساختمان شعلهور بود و افراد حاضر در آنجا فریاد میزدند و کمک میخواستند. زنی را دیدم که برسر و صورتش میزد و میگفت یکی از اقوامش برای درمان به این مرکز آمده اما دیگر از او خبری نشده و تلفن همراهش را هم پاسخ نمیدهد. سراغ آن زن را از نیروهای امدادی و اورژانس میگرفت. در همین گیرودار آنها پیکر زنی را که در کاور گذاشته بودن از ساختمان بیرون آوردند. آن زن به سمت نیروهای امدادی رفت و با التماس زیپ کاور را باز کرد و دید جسد داخل آن متعلق به همان زن است.»
ناگفتههای پدر از مرگ ریحانه
پدر ریحانه، دختر هشت سالهای که در این حادثه جان باخت به خبرنگار جامجم گفت: «من و خانوادهام در شهرکی نزدیک مشیریه زندگی میکنیم.دخترم ساعت۱۹روز حادثه وقت دندانپزشکی داشت.دخترم راهمراه مادرش به آن مرکزدرمانی بردم. علاوه بر ریحانه او قل دیگری داشت که پسری هشت ساله است. به مغازهام که آکواریوم فروشی در همان حوالی بود، رفتم تا بعد از پایان کار درمانیشان سراغشان بروم. مدت زمانی که گذشت همسرم به من زنگ زد صدایش میلریزد و گریه میکرد و بریده بریده گفت که مرکز درمانی آتش گرفته است. سریع خودم را به آنجا رساندم که دیدم همه جا را دود و آتش فرا گرفته است. از زن و بچهام خبری نبود. با فریاد نام آنها را صدا میزدم تا کسی از آنها خبری به من بگوید.»
پدر داغدیده افزود: «آتشنشانها در حال بیرون آوردن مصدومان بودند. بعد از کلی پیگیری فهمیدم دخترم در طبقه دوم افتاده و بیهوش است. همسرم زنده مانده بود. موقع آتشسوزی آنها همراه چند نفر دیگر بودند تا از آنجا به ساختمان کناری بروند. میان دو ساختمان و در قسمت نورگیر، ایرانیت وجود داشته که مردم از روی آن رد میشدند و به ساختمان مجاور میرفتند. چند نفر عبور کردند و بعد نوبت به دخترم رسیده بود. همسرم ایستاده تا دخترم به همراه زنی از روی ایرانیت عبور کنند و سپس خودش برود اما ایرانیت ناگهان شکسته و دخترم به همراه آن زن به پایین سقوط کردند. ظاهرا سرش به آهن برخورد کرده و دچار خونریزی مغزی شده بود. وقتی او را در آمبولانس گذاشتند به من گفتند نبض ندارد و ریهاش به دلیل دود گرفتگی، مبتلا به آمبولی شده است. او همان شب فوت شد وداغدارمان کرد.»