با این حال و در داخل کشور، برخی از افراد هستند که فضای رسانهای ضدایران را بستری مناسب برای اعطای امتیاز به طرف آمریکایی ارزیابی میکنند و خواهان شکلگیری یک مذاکره دوجانبه و مستقیم بین ایران و آمریکا به منظور برطرف کردن خطر جنگ هستند.این افراد ــ که سیاستمداران نزدیک به دولت هم در میان آنان حضور دارند ــ بدون توجه به اصول حاکم بر نظام بینالملل و همچنین بدون درنظر گرفتن تجربه تاریخی نحوه تعامل قدرتهای بزرگ در جهان ــ نظیر ماجرای مماشات (Appeasement) که منجر به شکلگیری جنگ جهانی دوم شد ــ همچنان بر طبل «کرنش در برابر زورگو» میکوبند و این مسیر را بهعنوان یگانه راه تأمین منافع ملی ایران معرفی میکنند.
نگاهی به تاریخ معاصر جهان نشان میدهد که «گفتوگو با متجاوز» نهفقط به کاهش تنش و تحقق صلح منجر نمیشود، بلکه شرایط را برای شعلهور شدن جنگ فراهم میکند؛ نظیر فرآیندی که در ماههای منتهی به جنگ جهانی دوم شکل گرفت و نهایتا خوشبینی سران کشورهای اروپایی به مذاکره با آلمان نازی به آغاز خونینترین جنگ تاریخ معاصر جهان انجامید.نویل چمبرلین، نخستوزیر وقت انگلستان فردی بودکه تلاش کرد تا با اجرای سیاست مماشات در برابر سلطهجویی آدولف هیتلر از وقوع یک جنگ فراگیر دراروپا جلوگیری کند اما این سیاست نهفقط به موفقیت نرسید و نتوانست مانع از پلندپروازیهای آلمان شود، بلکه انگلستان را به جنگی وارد کرد که نتیجه آن، نابودی گسترده زیرساختهای صنعتی این کشور بود.این تجربه تاریخی در نظام بینالملل مشخص میکند که عامل اصلی در کاهش تنش میان واحدهای سیاسی، نه تلاش برای راضی کردن طرف تمامیتخواه، بلکه بالا بردن هزینه اقدامات تنشآفرین برای اوست.
چنین تجربهای در ماجرای عادیسازی روابط دیپلماتیک کشورمان با عربستان سعودی نیز قابل مشاهده و بررسی است؛ جایی که تمام اقدامات برای مماشات و همراهی با ریاض ــ از جمله، مذاکره غیرمستقیم با مقامات عربستانی ــ نهایتا به افزایش تنش منجر شد اما اقداماتی که مقاومت یمن علیه تأسیسات نفتی سعودی انجام داد، زمینهساز واسطهگری چین برای برقراری مجدد روابط تهران با ریاض شد.
بر همین مبنا، به نظر میرسد اتخاذ سیاست «افزایش هزینه» در صورت هرگونه اقدام نظامی علیه ایران، راهبرد مناسبی در برابر تهدیدات رسانهای و عملیات روانی طرف آمریکایی باشد؛ چرا که عملیات نظامی آمریکا علیه مقاومت یمن هم در همین چند هفته، هزینه سنگینی را بر اقتصاد این کشور وارد کرده و با ناخشنودی افکار عمومی نیز همراه بوده است.
به همین دلیل میتوان اینگونه ارزیابی کرد که سخنان دونالد ترامپ درباره گفتوگوی مستقیم یا غیرمستقیم با ایران، تلاش برای مشروعیتبخشی به اقدامات ضدایرانی کاخ سفید است و نباید آن را جدی گرفت.