اگرچه در سینمای ما، همواره دو باور درباره اکران نوروزی وجود داشته؛ یکی اینکه این تعطیلات فرصت مناسبی برای سینمارفتن و در نتیجه اکران موفق است و دیگری اینکه مردم در تعطیلات نوروزی اغلب به دیدوبازدید و مسافرت و درنهایت تماشای برنامههای حجیم تلویزیون (که در میانشان فیلمهای سینمایی نقش پررنگی دارند) پرداخته و کمتر موقعیت سینمارفتن مییابند، اما بههرحال از دیرباز اکران نوروزی مورد توجه قرار داشته و اغلب، مجموعهای از آثار کمدی و فانتزی و تاریخی و بعضا ملودرامهای مفرح به نمایش عمومی درآمده و اکثرا هم مورد استقبال مردم قرار گرفته است.
سالهای اولیه سینما و کلید خوردن فیلمفارسیها در نوروز
حتی در آن سالهایی که فیلمها صامت بودند و تولیدات سالانه این سینما از ۴ ــ ۳ فیلم تجاوز نمیکرد، اما بهترینهای همان چند فیلم برای اکران نوروزی در نظر گرفته میشد، در همان سالهایی که سالنهای سینمای ما در تسخیر فیلمهای اروپایی و آمریکایی و ترکی و هنری و مصری بودند، فیلم «فردوسی» در فروردین ۱۳۱۵ و فیلم «لیلیومجنون» (هردو ساخته عبدالحسین سپنتا) در نوروز ۱۳۱۶ به نمایش عمومی درآمدند که بهنوعی به افسانهها و اسطورههای ادبیات فارسی میپرداختند.
تقریبا میتوان گفت شروع نمایش فیلمفارسیها هم با نمایش عیدانه در فروردین ۱۳۳۲ همراه شد، یعنی همان سالی که نیروهای انگلیسی و آمریکایی برای یک کودتای گسترده علیه حکومت انتخابی مردم آماده میشدند، دو فیلم از دیانافیلمِ ساناسار خاچاطوریان و یک فیلم از پارسفیلم بعلاوه یک فیلم نسبتا مستقل، اکران نوروزی را تشکیل دادند: فیلمهای افسونگر (اسماعیل کوشان)، گلنسا (سرژ آزاریان)، جدال با شیطان (حسین مدنی) و همسر مزاحم (فیلم دیگری از سرژ آزاریان)
پس از آن و چند سال پس از کودتا (بهدلیل دستگیری گسترده گروهی از اهالی هنر و ازجمله سینما که مخالف کودتا بودند) اکران نوروزی از رونق افتاد تا ۱۳۳۷ که نمایشهای نوروزی دوپاره شد، تعدادی از فیلمها در ابتدای فروردین و اکران دوم عید به روزهای پس از تعطیلات (۱۳ تا ۲۶ فروردین) موکول شد.
در همان سال برای اولینبار یک فیلم پلیسی ــ جنایی با نام «طوفان در شهر ما» (ساموئل خاچیکیان) در اکران دوم نوروزی به نمایش درآمد. در فروردین ۱۳۴۰ برای نخستینبار یک فیلم ملودرام فانتزی تحت عنوان «عمونوروز» (سیامک یاسمی) اکران شد و در سالهای بعد فیلمفارسیها یکهتاز میدان نوروزی شدند؛ از «کلاهمخملی» (اسماعیل کوشان ــ ۱۳۴۱) گرفته تا «آقای قرن بیستم» (سیامک یاسمی ــ ۱۳۴۳) و «قهرمان قهرمانان» (سیامک یاسمی ــ ۱۳۴۴) دو فیلمی که درواقع پیشدرآمد «گنج قارون» بودند و بعد از آنها، آثار تاریخی مثل «گوهر شبچراغ» (اسماعیل کوشان ــ ۱۳۴۶) و بعد از آن فیلمهای فانتزی مثل «حسنکچل» (علی حاتمی ــ ۱۳۴۹) و ....
نوروز انقلاب پس از افول و روشکستگی سینما
در نیمه اول دهه ۵۰ با افول فیلمفارسیها و عدم استقبال عموم از سینمای شبهروشنفکری، اکران نوروزی تقریبا رنگباخت و بیشتر، فیلمهای خارجی مورد استقبال قرار میگرفت تا سالهای ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ که سینمای قبل از انقلاب بهطور علنی از سوی دستاندرکارانش اعلام ورشکستگی کرد.
اولین سالهای پس از انقلاب، اغلب فیلمهای خارجی و بعضا آثار برجایمانده و اکراننشده قبل از انقلاب که با قوانین جاری میتوانست نمایش داده شود، در اکران نوروزی قرار گرفتند، اگرچه هنوز حساب و کتاب آنچنانی وجود نداشت!
شرایط خاص و انقلابی آن سالها و سپس آغاز جنگ تحمیلی و سالهای دفاعمقدس باعث شد که برنامه اکران فیلمها و ازجمله اکران نوروزی، نظم و نسق چندانی نیابد تا سال ۱۳۶۳ که دو فیلم بهطور مشخص در اکران نوروزی قرار گرفتند: یک فیلم عروسکی به نام «ابراهیم در گلستان» (ایرج امامی) و «دادشاه» (حبیب کاوش) که نهتنها در همان عید سال ۱۳۶۳ مورد استقبال قرار گرفت، بلکه موضوع مبارزه با ظلم و بهتصویرکشیدن بخشی از مبارزات علیه حکومت پهلوی که در یک قیام مسلحانه، ابتدا گروهی از مستشاران آمریکایی را کشت، آنرا به یکی از فیلمهای پرفروش سال بدل ساخت.
عید نوروز سال ۱۳۶۴ از فیلمهای پروپیمانتری برخوردار شد و برای اولینبار در سالهای پس از انقلاب، یک فیلم طنز به نام «مردی که زیاد میدانست» ساخته یدالله صمدی (که در جشنواره فیلم فجر همان سال موفقیت کسب کرده بود) به همراه یک فیلم اکشن جنگی به نام «پایگاه جهنمی» (اکبر صادقی) و یک اثر حادثهای بهنام «فرار» (جمشید حیدری) ترکیب تازهای از نمایشهای نوروزی را ارائه دادند. سه فیلمی که در زمره ۱۰ فیلم پرفروش سال هم قرار گرفته و نشان از انتخاب درست برای فیلمهای عیدانه داشتند.
راهیابی آثار کمدی و غیبت فیلمهای دفاع مقدس
با توجه به موفقیت فیلم «مردی که زیاد میدانست»، اکران نوروز ۱۳۶۵ شامل دو فیلم کمدی «اتوبوس» (یدالله صمدی) و «کفشهای میرزانوروز» (محمد متوسلانی) بعلاوه یک ملودرام تحت عنوان «پدربزرگ» (مجید قاریزاده) شد و شگفت آنکه در میان این اکرانهای نوروزی خبری از فیلمهای دفاعمقدس، که همه زندگی مردم ما را در بر داشت، نبود چنانچه یک ماه قبلش، رزمندگان اسلام با «عملیات والفجر ۸» تا فاو پیش رفته بودند! اما در سینما و اکرانش خبری از آنها نبود!
آنچه در اکران نوروزی ۱۳۶۶ با فیلم «پرواز در شب» (رسول ملاقلیپور) که جایزه اول جشنواره فیلم فجر را هم گرفت، تا حدودی جبران شد که همراه «تیرباران» (علیاصغر شادروان) درباره شهید اندرزگو، «مهمانی خصوصی» (حسن هدایت) درباره مبارزات دوران پیش از انقلاب و «تصویر آخر» (مهدی صباغزاده) در فروردین ۱۳۶۶ به نمایش درآمدند. در شرایطی که رزمندگان اسلام پس از عملیات «کربلای ۵»، درگیر یکی از تعیینکنندهترین و مهمترین عملیات دوران دفاعمقدس شده و تا دروازههای بصره هم پیش رفتند که پای نیروهای آمریکایی رسما به میدان کشیده شد.
اکران نوروزهای پس از سالهای جنگ جدیتر شد و بعضا برای حضور در آن رقابتهای تنگاتنگی میان تولیدکنندگان پیشآمد. بعضا این نمایشها مورد استقبال قرار گرفته و برخی با شکست مواجه میشدند، اما بههرحال همه این دورهها جدای از روند کلی سینمای ایران نبودند که خصوصا از نیمه دوم دهه ۷۰ دچار افول ساختاری و مخاطب شد و روزبهروز بیشتر در سراشیبی قرار گرفت.
این روند به گونهای بود که در سال ۱۳۸۲ یعنی اواخر دولت مدعی اصلاحات، سینمای ایران به کمترین حد جذب مخاطب رسید و ساختار تولیدات نیز ضعیف و ضعیفتر شدند تا حدی که بعضا از فیلمفارسیهای مبتذل نیز سبقت جسته و رکوردهای تازهای در تولید آثار سخیف و غیرسینمایی برجای گذاردند.
سیر سقوط تا مخاطب ۸ درصدی و سالهای کرونا
اگرچه در سالهایی حضور آثاری مانند «اخراجیها» (مسعود دهنمکی) توانستند تاثیر مثبتی در استقبال مخاطبان سینمای ایران بر اکران نوروزی بگذارند، اما همچنان سینمایی که از یکسو با ساختارهای تکراری و ضعیف و از دیگرسو بدون دغدغهها و دلشمغولیها و باورها و ارزشهای مردمی به حیات خود ادامه میداد، نمیتوانست نه در اکران نوروزی خود و نه در طول سال، برای مردم جذابیتی داشته باشد. چنانچه هم فیلمفارسی (مانند «رژیم طلایی») و هم آثار شبهروشنفکری (مثل «قاعده تصادف») در همان اکرانهای نوروزی با شکستهای فاجعهباری مواجه شدند.
این سیر سقوط سینمایی در سال ۱۳۹۷ به جایی رسید که مرکز آمار ایران بهطور رسمی اعلام کرد تنها ۸ ــ ۷ درصد مردم ایران سینمارو هستند و درواقع حداقل ۸۹ درصد این مردم، عطای این سینما را به لقایش بخشیدند.
سیر سقوط در دوران کرونا هم همچنان ادامه داشت تا اینکه پس از یک دوره ویرانگر کرونا برای سینما و یک دوران التهابات پاییز ۱۴۰۱ که باجگیری و گردنهگیری و جاهلی و باباشملی گروهی، سینمای ایران را تا آستانه تعطیلی برد که در نوروز ۱۴۰۲ با رایزنیها و برنامهریزیها انجامشده فیلمهایی همچون فسیل و غریب و عروس خیابان فرشته و ... به اکران عمومی رسید و رکوردهای جدیدی در سینمای ایران برجای گذاردند!
دوران رونق فرارسید
فیلم «فسیل» با فروش بیش از ۳۲۴ میلیارد تومان، پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران گردید که حدود ۵/۷ میلیون نفر تماشاگر جلب خود کرد و از این پس رونق فیلمهایی از این دست آغاز شد. سینمای ایران درواقع پس از گذار از دوران سخت بیتماشاچی بودن، اینک توانسته بود حداقل تا حدودی رنگ تماشاگر را به خود ببیند و درواقع تماشاگر ایرانی با سینمایش آشتی نماید.
اما شاید بتوان اکران نوروزی ۱۴۰۳ را یکی از استانداردترین نمایشهای مناسبتی برای تعطیلات عید نوروز در طول تاریخ سینمای ایران دانست که با چینش فیلمهای مناسب در طول سال ۱۴۰۲ و برگزاری جشنواره فجری که توانسته بود بدون رانت و رانتجویی، برترینها را معرفی نماید، شکل گرفت:
برای اولینبار یک کمدی اکشن به نام «تمساح خونی» (که به لحاظ ساختاری هم قابل قبول بود و در یک خرق عادت جشنوارهای در جشنواره فیلم فجر نیز مطرح شد)، یک تراژدی درباره قصاص بهنام «بیبدن» (موضوعی کاملا مغایر با فیلم قبلی) که آنهم در جشنواره فیلم فجر مطرح گردید، یک فیلم دفاعمقدس درباره شهید شیرودی بهنام «آسمان غرب»، یک درام ورزشی بهنام «پرویزخان» درباره زندگی و دوران پرویز دهداری (سرمربی اسبق تیم ملی فوتبال)، یک طنز واقعگرایانه بهنام «آپاراتچی» (درباره یک فیلمساز مردمی دوران انقلاب) که بازهم جوایزی در جشنواره فیلم فجر از آن خود نمود، یک فیلم فانتزی درباره عید نوروز به نام «نوروز» و یک فیلم کودکانه به نام «ایلیا، جستجوی قهرمان».
نکته قابل توجه اینکه دو فیلم تمساح خونی و بیبدن از این اکران در جمع پرفروشهای سال ۱۴۰۳ قرار گرفتند، سالی که رکورد فروش و مخاطب را در تاریخ سینمای ایران با ۱۹۰۰ میلیارد تومان در گیشه و ۳۵ میلیون بیننده شکست.
فیلمهای مذهبی ــ تاریخی در صدر
اما اکران نوروزی امسال (۱۴۰۴) شگفتی دیگری برای سینمای ایران به همراه داشت؛ درحالیکه دو فیلم کمدی عامیانه و سهل و ممتنع «دایناسور» مسعود اطیابی و «کوکتلمولوتف» حسین دوماری بعلاوه یک کمدی ابزورد «عینک قرمز» از حسین مهکام، یک فیلم دفاعمقدس تحت عنوان «پیشمرگ» (که در جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین تماشاگران را دریافت نمود)، یک فیلم فانتزی از آرش معیریان بهنام «بامبولک»، قسمت دوم انیمیشن کودکانه «پسر دلفینی»، یک درام خانوادگی بهنام «رها» و فیلم تاریخی ــ مذهبی «موسی کلیم الله: به وقت طلوع» درباره یکی از پیامبران الهی، این اکران را از ۸ اسفندماه ۱۴۰۳ آغاز نمودند، اما در میان حیرت برخی تهیهکنندگان و کارشناسان سینمایی (اگرچه مسبوقبهسابقه بود و برخی از آشنایان به سینمای ایران، آن را پیشبینی میکردند)، فیلم موسی کلیمالله: به وقت طلوع، ساخته ابراهیم حاتمیکیا، علیرغم روایت پیچیده و فضای سنگین و زمان طولانی نزدیک به دوساعتونیم و به این ترتیب تعداد سانسهای کمتر نسبت به دیگر فیلمها (در اغلب سینماها تعداد سانسهای فیلمهای دایناسور و کوکتلمولوتف، دو تا سه و گاهی پنج و حتی بعضا تا هفت برابر تعداد سانسهای فیلم موسی کلیمالله است!) و همچنین با وجود روایت ماجرای تولد حضرت موسی (علیهالسلام) (که بههرحال مخاطب خاص باید داشته باشد) و صحنههای خشونتبار و شایعات رسانههای زنجیرهای مبنی بر دینگریزی مردم و تبلیغات سرسامآور درباره دولتیبودن فیلم و ...، اما مورد استقبال قرار گرفت و در رتبه دوم فروش نوروزی حتی بالاتر از برخی کمدیهای سادهپسند مثل کوکتلمولوتف ایستاد و چهبسا اگر چنین موضوع سنگین و زمان طولانی را نداشت و بهطور عادی سانسهای برابر نسبت به فیلم دایناسور کسب میکرد، این یکی را هم پشت سر گذاشته و خیلی بالاتر از آن در صدر جدول فروش نوروزی میایستاد.
این موضوع بار دیگر ثابت کرد که مخاطب این سینما همچنان با آثار مذهبی و درباره پیامبران الهی بیشتر سازگاری داشته و دارد، خصوصا اگر فیلمهای خوشساخت و استانداردی مانند موسی کلیمالله باشد که علاوه بر وجه ساختاری قوی، از تازهترین و پیشرفتهترین امکانات سینمایی هم بهره برده و درواقع اگرچه موضوعی مربوط به حدود ۲۴۰۰ سال قبل را حکایت میکند، اما ساختار سینمایی بهروزی دارد و درواقع از نبود اینگونه فیلمهاست که تماشاگر این سینما به سینمای کمدی و شبهکمدی و شبهروشنفکری و ... پناه برده و یا اصلا آن را رها میسازد.
به خاطر داریم زمانی که سریال «امام علی (علیهالسلام)» از تلویزیون پخش میشد، خیابانها خلوت میشد و فیلم «مریم مقدس»، در میان تعجب کارشناسان از پرفروشترین فیلمهای سال خود شد، همچنین فیلم «محمد رسولالله» مجید مجیدی بسیاری از رکوردهای فروش و مخاطب را در تهران و شهرهای مختلف شکست؛ بنابراین موضوع غریب و دور از ذهنی نبود که فیلمی درباره حضرت موسی (علیهالسلام) و با ساختاری نو و بدیع، علیرغم بلیت ۱۱۰ هزار تومانی در این شرایط سخت اقتصادی بتواند جمع کثیری از مخاطبان را در سراسر ایران جذب خود گرداند.
این نشانگر و اثبات این مدعاست که مردم ایران بیشتر طالب چه نوع فیلمهایی هستند و چه مدل فیلمها را علیرغم همه سبکی و تبلیغات و ... نمیپسندند و از همین روی بوده از سالنهای سینما گریزان شده و یا از سر ناچاری به تماشای آنها میروند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
حسن روشن در گفت و گو با جام جم آنلاین مطرح کرد ؛
در گفتوگوی «جامجم» با یک کارشناس تحولات جمعیت ایران و جهان مطرح شد
با مسعود کاویانی، درباره تاریخچه، روند شکلگیری و افقهای پیش روی رادیو معارف گفتوگو کردیم
گپوگفت «جامجم» با چند هنرمند رادیویی در آغاز سال جدید