طبیعی است هرکاری کنند… بعضی مربیان به جای کلاس مربیگری به کلاس فن بیان میروند که دیگران تحت تاثیر قرار گیرند. من هیچ مدرکی ندارم اما در این فوتبال همه همدیگر را خوب میشناسیم. امیدوارم نظارتها قویتر باشد و خیلی مراقب باشند مربیای که حقش است کار کند یک وقت خانهنشین نشود.»
این جملات کاملا آشناست. از ابتدای دهه ۸۰ و با اوجگیری شایعات درباره ورود جادوگران به فوتبال و ورزش، جملاتی شبیه به این بارها و بارها از زبان مربیان، بازیکنان و مدیران شنیده شد. فقط لازم است سرچ کنید خداداد عزیزی+جادوگر تا مصاحبههای پرتعدادش را درباره حضور این افراد مجهول در فوتبال ببینید. بهنام ابوالقاسمپور، فوتبالیست سالهای نهچندان دور لیگبرتر و تیمملی نیز بارها و بارها دست به افشاگری زده و اگرنام او رادرکنار جادوگر جستوجوکنید،به نتایج جالبی میرسید. به مصاحبههای تند و عجیبی که درباره نقش این افرد در فوتبال افشاگری کرده است. هادی عقیلی ، مدافع سابق تیمملی و مربی فعلی فوتبال، در دهه ۹۰ در مصاحبهای گفت محسن خلیلی همبازی سابقش و آقای گل اسبق رقابتهای لیگ برتر حتی از یکی از جادوگران معروف فوتبال ایران فیلم دارد! در بیش از دو دهه گذشته، بارها و بارها برنامههای تلویزیونی در این زمینه ساخته و به صحبتهایی چهرههای مختلف استناد شده است. مربیانی متهم به کار با جادوگران بودهاند و هربار از خوددفاع کردهاند.در دهه ۸۰ موضوع ورود جادوگران به فوتبال تازه بود، به همین دلیل رسانهها تا روزها و حتی هفتهها روی جلد خود تیترهای مربوط به این افراد و فعالیتهایشان را میزدند حالا اما بعد از سالها، دیگر موضوع آنقدر برای رسانهها جذاب نیست....
مثلا وقتی در اواسط دهه ۸۰ یکی از مربیان معروف لیگبرتر از قدرت ماورایی تیم حریف سخن گفت که مثل بمب صدا کرد. خبرنگاران سراغ مسئولان فدراسیون فوتبال رفتند تا پیگیر ماجرا و حواشی آن شوند. حالا اما وضعیت متفاوت است. شاید در گذشته باور این مساله از سوی اهالی فوتبال سخت بود ولی حالا همه باور دارند بعضی مربیان، مدیران و حتی بازیکنان برای موفقیت، دست به دامان افراد کلاهبردار میشوند که به ادعای خودشان «نفس حق» دارند و میتوانند با «اجنه» ارتباط بگیرند و عامل بردشان شوند!
ترفندهای شناخته شده
ترفندهای جادوگران مشخص است و معمولا سریعا لو می روند. مثلا اولین سوالی که آنها میپرسند، نام مادر ورزشکاران است. دلیل هم مشخص است. جادوگران میگویند، نام مادر به عنوان یکی از عناصر اصلی هویت افراد، به نوعی نمادی از ریشهها و اصالت فرد است. آنها بر این باورند که استفاده از اسم مادر در جادو و جنبل میتواند ارتباطی قویتر و موثرتر با نیروهای ماوراء طبیعی برقرار کند. این ارتباط به دلیل اینکه اسم مادر حامل انرژی و تأثیرات مثبت است، میتواند در برآورده کردن خواستهها موثرتر باشد!
یکی دیگر از ترفندهای آنها دادن خاک به بازیکنان است. ترفند دیگری که بارها شنیده شده، درنوع خود عجیب وغیرقابل باور است. کیسه فریزرهایی مملو از باد را به بازیکنان میدهند و میگویند هوای داخلش رانفس بکشند،چون حق است و به آنها انرژی میدهد! یکی از بازیکنان یکی از باشگاههای سابق لیگ برتر در مصاحبهای ازاقدام عجیب سرمربی وآقای جادوگر پرده برداشت و گفت: «به ما میگفتند با دمی که از این کیسهها میگیرید، یک نیروی ماورایی واردتان میشود و میتوانید بازی را ببرید!»
مواردی از این دست زیاد بوده. مثلا یکی از بازیکنان شیرازی و سابق لیگ برتر در دورهای به بحران خورده بود و یکی از اعضای تیم برای حل مشکلش دست به دامان یک جادوگر شد. این بازیکن بعدها فاش کرد شب یکی از بازیها که خواب بوده، کاغذی با نوشتههای عجیب را داخل جورابش گذاشتهاند و فردا صبح که بیدار شده، این کاغذ را دیده است!
جادوگر در نقش سرمربی
جادوگران به شرطی با مربیان همکاری میکنند که صفر تا صد کار دستشان باشد. حتی تعویضهای تیم باید با نظر مستقیم آنها انجام شود. یکی از بازیکنان لیگ برتر در مصاحبهای معروف در ابتدای دهه ۹۰ گفته بود: «سرمربی تیم ما آقای جادوگر است چون علاوه بر چیدن ترکیب، تعویضها را خودش انجام میدهد. حتی گاهی به مربیان لیست خرید و فروش بازیکن میدهد. بازیکنی بود که میدانیم آقای جادوگر در یک تیم تهرانی عامل جداییاش بود چون به سرمربی گفته بود این به کار ما نمیآید!»
جادو در کشورهای عربی!
البته در کشورهای حوزه خلیج فارس هم مشابه این اتفاقها افتاده و بعضی از چهرههای فوتبالی چیزهای عجیبی تعریف میکنند. مثلا جواد کاظمیان وقتی از الشعب به الشباب رفت گفت انگار او راطلسم کردهاند چون مدام آسیب میبیند.یک بار شفافسازی کرد و گفت: «وقتی داشتم ازتیم الشعب جدا میشدم وبه الشباب میرفتم مردی باچهرهای عجیب وغریب مقابلم ظاهر شد. با باشگاه تسویه حساب کرده بودم و داشتم میرفتم سوار ماشینم شوم. این مردناگهان پرید جلویم وگفت ازالشعب نرو.اگر بروی تو را طلسم میکنم. جوری که نتوانی برای این تیم بازی کنی.»یا پرویز مظلومی که دورهای درعمان مربیگری میکرد، از رفتار عجیب بازیکنانش میگفت: «مربی تیم السداب عمان بودم. تیم ما دربازی رفت درخانه دو گل از رقیب خورده بود. بین نیمه برای بچهها کلی حرف زدم وتاکتیک را مرور کردیم. حرفهایم که تمام شد دیدم دو بازیکن ما به کنار دروازهها رفتند و ادرار کردند. با عصبانیت به آنها پرخاش کردم اما همه تیم فریاد میزدند تیم حریف ساحر داردوفقط این شکلی میشود سحرش را باطل کرد.»