از دوران دفاعمقدس ایران که رژیم بعثی با استفاده از سلاحهای ممنوعه و شیمیایی، چهرهای هولناک از نقض قوانین بینالمللی به نمایش گذاشت و مجامع جهانی در برابر آن سکوت اختیار کردند، تا امروز که شاهد حملات بیرحمانه به غزه و لبنان و تحریمهای ناجوانمردانه آمریکا و اسرائیل علیه ملتهای مقاوم هستیم، این چرخه شوم همچنان ادامه دارد. گفتوگوی پیشرو با دکتر محمدکریم شهرزاد، رئیس بیمارستان صحرایی فاطمهالزهرا(س) در دوران دفاعمقدس و عضو هیأترئیسه ادوار مجلس، نگاهی است به این تاریخچه تلخ و تلاش برای روشن ساختن ابعاد این جنایات و بیتفاوتی نهادهای بینالمللی که ریشه در گذشته دارد و تا به امروز سایه خود را بر جهان گسترانده است.
با توجه به اینکه بمباران بیمارستان فاطمهالزهرا(س) در ۸ اسفند ۱۳۶۴ یکی از اولین موارد گسترده نقض قوانین بینالمللی پس از جنگ جهانی دوم بود، به نظر شما چرا مجامع بینالمللی مانند سازمان ملل در آن زمان واکنش قاطعی نشان ندادند و این الگو چگونه در سکوت آنها در برابر جنایات امروز در غزه و لبنان تکرار شده است؟
۸ اسفند ۱۳۶۴ روزی بود که بیمارستان فاطمه الزهرا(س) را بمباران کردند و برای اولینبار بود که بعد از جنگ جهانی دوم یک بیمارستان صحرایی را با این وسعت و شدت بمباران میکردند. البته بمبارانهای شیمیایی بهصورت موضعی از سال ۱۳۶۰ ــ ۱۳۵۹ در کردستان و مناطق دیگر شروع شده بود و از همان سالهای اول جنگ بسیاری از نیروهای عراقی بعد از دستگیری و اسارت ماسک داشتند و این نشان میداد که رژیم بعثی در تدارک این مسأله بود و اطلاعاتی که بعد از حمله صدام به کویت به دست آمد که سازمان ملل بهطور جدی وارد عمل شد و گروه کمیسیون کنترل را تشکیل داد که معلوم شد پنج مرکز فرآوری گازهای شیمایی داشتند که برخی از آنها دفع آفات بوده اما این مواد اولیه گازهای شیمیایی را از کشورهای غربی مثل فرانسه و آلمان وارد کرده بودند.اگر کمی به عقب برگردیم، درسال۱۳۶۲ درجریان عملیات خیبر در بیمارستان خاتمالانبیا در منطقه طلائیه بعد از اینکه دکتر رهنمون به شهادت رسیدند، من مسئول آن بیمارستان شدم. تقریبا از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴ اوج جنگهای شیمیایی شروع شد. با در نظر گرفتن این موضوع در کنار تاریخ جنگ، درمییابیم که دشمنان هرزمان که در برابر رزمندگان و دفاع جوانمردانه کم میآوردند به استفاده از سلاحهای ممنوعه متوسل میشدند. وقتی به عملیات خیبر در جزایر مجنون، شلمچه، والفجر ۸، کربلای ۴ و فاو نگاه میکنیم، میبینیم بعد از پیروزیهایی که رزمندگان به دست آوردند اینها به جنگ شیمیایی متوسل شدند. در اسفند ۶۲ اوج بمبارانهای شیمیایی بود. درواقع مناطقی که اینها از ما پس گرفتند با کاربرد سلاحهای ممنوعه بود.
علت استفاده از سلاحهای ممنوعه در آن زمان چه بود؟
بمبارانهای شیمیایی هدفمند بود. مابه کاربرد سلاحهای ممنوعه اعتقاد نداشتیم ورژیم بعث این رامیدانست.ما درآن مقطع با ایمان و گوشت وپوستمان با استکبارمیجنگیدیم. جنگ هم فقط باصدام نبود؛چراکه وقتی اسرایی که از چندین کشور ما گرفتیم شوروی سابق هم تقریبا آخرین ورژن جنگافزارها را در اختیار صدام قرار داده بود. فلسفه کاربرد سلاحهای شیمیایی تنها گرفتن تلفات جانی نبود، هدف اصلی آن ایجاد رعب و وحشت بود. ما پزشکان تا حدودی با مصدومیتهای جنگی آشنا بودیم. اما از آنجا که این گازها پس از جنگ جهانی تقریبا به این شکل استفاده نشده بود و در کتابهای کلاسیک هم آموزش داده نمیشد، با درمان آنها آشنایی نداشتیم. عمدتا وقتی تلفات سلاحهای ممنوعه را با سلاحهای کلاسیک نظامی مقایسه میکنیم، میبینیم که میزان جانبازی و کشتهشدگان این سلاحها به نسبت استفاده آنها کمتر است امامیبینیم که وحشت ایجادمیکندوتعادل وآرایش نظامی رابههم میریزد.
استفاده از این سلاحها چه تأثیری بر روند جنگ میگذاشت؟ با توجه به نبود شیوه درمان مجروحان کشور ما چه راهکاری برای ساماندهی مجروحان در پیش گرفت؟
سلاحهای شیمیایی که وارد جنگ شد تعادل نظامی را بههم زد واستانداردهای دوگانهای که جریانهای حقوقبشری از جمله سازمان ملل در این رابطه انجام دادند. سلاح شیمیایی در ابتدا گاز خردل استفاده میکردند و ما آرام آرام گروههای مختلفی از پزشکان وارد عمل شدند و دستورالعملهایی را برای آنها نوشتند و تا حدی رعب و وحشت از بین رفت و ما مسلط شدیم؛ به طوری که در سال ۶۴ غیر از آنکه اورژانسهای شیمیایی را نزدیک خط به وجود آوردیم، این رزمندگان راتریاژ میکردیم و برخی از آنها به جبهه بازمیگشتند اما بعثیها وقتی دیدند ما بر این مسأله مسلط شدیم، نوع گازها را تغییر دادند. متأسفانه در مواردی سیانید به کار بردند، یعنی سمومی که درجا انتقال اکسیژن را مختل میکند و رزمنده را درجا خفه میکند.
واکنش نهادهای بینالمللی و حقوق بشر در برابر این جنایات چه بود؟
اولین گزارش سازمان ملل ۱۳۶۳.۱.۶منتشر شد، یعنی بعد از اوج این بمبارانها و قبل از بمباران بیمارستان فاطمه الزهرا(س)با وجود اینکه اینها به منطقه آماده بودند و حتی یکی از مأموران در بیمارستان خاتم حین بمباران در آنجا حضور داشت. بااین حال مدتها طول کشید تا آنها اقرار کردند که صدام ازگازشیمیایی استفاده کرده است. درمراحل بعد دشمنان به جنایت بزرگتری دست زدند و شهر سردشت را بمباران کردند و کل مردم شهر مسموم شیمیایی شدند و به فاصله چندماه شهر حلبچه را بمباران کردند.شاید این روایات بعد ازجریانات غزه وفلسطین خیلی برای مردم تازگی ندارد،چراکه مشخص شده دشمنان مابه هیچ اصولی انسانی پایبند نیستند و علم راعلیه بشر به کار بردهاند. البته دراسنادشان گفته بودند که استراتژیشان این بوده که آن جنگ برد نداشته باشد یعنی دو کشور اسلامی هردویشان نابود شود کمااینکه در سوریه، سودان ولبنان هم همین کارراکردند. یعنی لایههای عمیق استکبار با کشورهای اسلامی و مسلمانان با جریان و گروه خاصی نیست، بلکه آنها میخواهند سلطه خود را حفظ کنند.
جنگ شیمیایی معادله جنگ را به نفع صدام بههم زد
بهعنوان یک استاد دانشگاه که فراز و فرودهای مختلفی را پشتسر گذاشتهام تصور میکنم که کاربرد این سلاحها در سرنوشت دفاعمقدس تأثیر تعیینکنندهای داشت. در زمان جنگ اگر صدام و نیروهایش از سلاحهای شیمیایی استفاده نمیکردند و با همان سلاحهای قبل جنگ را ادامه میدادند، جنگ سرنوشت دیگری پیدا میکرد و اینها نمیتوانستند با امکانات و ایمانی که داشتیم مقاومت کنند. متأسفانه در این قضیه مثل اکنون که ما در قضیه لبنان و غزه دیدیم سازمانهای حقوقبشری مواضع دوگانهای داشتند. اینها با اسلام و مسلمانان مشکل دارند و دنبال تجزیه ایران هستند و هر کشوری که با آنها مقابله کند، برخورد میکنند؛ بنابراین آمریکا و اسرائیل در لایههای عمیق فکریشان دنبال نابود کردن کشورهای اسلامی و مستقل هستند.