به گزارش جامجمآنلاین از ایرنا، استان فارس یکی از قدیمیترین و تاریخیترین استانهای کشور ایران است. این استان پایتخت بسیاری از پادشاهان از جمله کوروش و سلسلههایی همچون ساسانیان بوده است. بناهای بسیار قدیمی در این استان بجا مانده که هرکدام متعلق به یک پادشاه بوده اند.
شهر کشف شده لیدوما هم یکی از همین آثار تاریخی است؛ این شهر زیر خاکی که در شهر نورآباد واقع شده، یکی از مجموعههای به ثبت رسیده در گینس است. کاخ لیدوما که بعد از تخت جمشید و شوش از مهمترین آثار دوره هخامنشیان است در حالی همچنان بعد از چهار بار مدفون شدن درخاک سرنوشت نامعلومی دارد.
قرار بود با تامین بودجه و بکارگیری یگان حفاظتی عملیات باستان شناسی و پژوهش در این منطقه آغاز شود، اما رازهای ناگفته این شهر همچنان خاک میخورد.
شهر زیرخاکی لیدومای نورآباد فارس در انتظار کاوش دوباره
لیدوما در شهرستان ممسنی استان فارس یکی از شهرهایی است که در میان گلنوشتههای نوشتههای هخامنشی و در میان ۲۶ شهر بین تخت جمشید تا شوش از آن نام برده شده است. در این شهر کاخی وجود دارد که شواهد به دست آمده در آن نشان از وجود تمدن تا پنج هزار سال پیش را نیز داشت به همین دلیل به نام کاخ لیدوما شناخته شده است.
این اثر تاریخی مربوط به ۵۵۰ سال پیش از میلاد که یکی از اثرهای مهم هخامنشی بعد از تخت جمشید و شوش در منطقه سروان ممسنی به شمار میرود، دارای مساحتی در حدود یکهزار متر در ۵۰۰ متر مربع است که در بیشتر نقاط آن آثار غیرمنقول باستانی یافت شد.
لیدوما یکی از شهرهای بین راهی دوران هخامنشی است که بر سر راه پاسارگاد و تخت جمشید به شوش قرار داشته و محل استراحت و توقف شاهان و فرمانروایانی بوده که از آن عبور میکرده اند. به استناد تاریخ این مکان در زمان شاهان اول هخامنشی یعنی داریوش و یا خشایار شاه ساخته شده است.
لیدوما از نظر ابعاد ساختمانی چهارمین بنای بزرگ هخامنشی پس از بناهای شوش، پاسارگاد و تخت جمشید (پارسه) است. این شهر که در کتیبههای تخت جمشید (پارسه) با عنوان لیدوما از آن نام برده شده یکی از مناطق مهم حکومتی زمان هخامنشیان بوده است.
محل شهر لیدوما در منطقهٔ فهلیان فارس در شهرستان نورآباد ممسنی در مجاورت روستای سروان (سورون) در زیر تپهای که در گفتار محلی از آن به "قلعه کلی" یاد میکنند، واقع شده است. با کاوش این محوطه چشم اندازی وسیع و دیدگاهی نوین در ارتباط با مطالعات هخامنشی جنوب و جنوب غرب ایران طرح شده است.
در سال ۱۳۱۲ و ۱۳۱۶ در صفحه شمالی تخت جمشید حدود ۳۰هزار لوحه گلی پیدا شد که برای انجام تحقیقات به دانشگاه شیکاگوی آمریکا فرستاده شدند. بر اساس مطالعات انجام شده از سوی پروفسور جورج کامرون و پروفسور هیکس بر روی الواح موجود، مشخص شد که ۱۳ شهر از شهرهای هخامنشی در منطقه ممسنی واقع بوده است، یکی از این شهرها لیدوما نام داشته است.
بیش از ۲۰سال بعد یک هیات باستان شناسی ژاپنی به ریاست «کیکیو آتارشی» و «دکتر هاوارجی» در سال ۱۳۳۸ لیدوما را مورد کاوشهای باستان شناسی قرار دادند و بنای ساختمانی هخامنشی را در این قسمت کشف کردند.
مقایسه شباهتهای معماری این بناها با کاخهای داریوش، خشایار شاه و اردشیر هخامنشی در شوش و تخت جمشید اثبات کرد که آثار یافت شده در لیدوما مربوط به دوران هخامنشی است.
این قیاس نشان میداد این بنا آثار به جا مانده از دوران هخامنشی است، پس مشخص شد لیدوما یکی از شهرهای بین راهی دوران هخامنشی بوده که بر سر راه شاهی پاسارگاد و تخت جمشید به شوش قرار داشته است.
حدود۵۰ سال طول کشید تا بار دیگر یک گروه باستان شناسی از لیدوما یاد کنند، هیات مشترک باستان شناسی پژوهشکده باستان شناسی و دانشگاه سیدنی نخستین مرحله از پژوهشهای مشترک را در سالهای ۱۳۸۱- ۱۳۸۳ در منطقه نور آباد ممسنی فارس انجام داد. حاصل مرحله یکم، شناسایی ۵۱ محوطه باستانی در دو دشت رستم یک و دو، لایه نگاری ۲۵ متر نوشتههای باستانی در تل نورآباد و نیز ۱۶ متر در تل اسپید بود.
بار دیگر در سال ۱۳۸۵ یک گروه باستان شناسی به سرپرستی علیرضا عسگری از ایران و پروفسور دانیل پاتس از دانشگاه سیدنی کار کاوش در این منطقه را انجام دادند. در این مرحله عمده پژوهشها بر شناخت یکی از محوطههای هخامنشی تمرکز یافت.
این محوطه با نامهای محلی نظیر قلعه کَلی و یا سُروان، جین جان شناخته شده است. نخستین اثر مشهود در کاوشهای کاخ، پایه ستون خاکستری با گلهای هشت پر است.
در سال ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ نیز بار دیگر این منطقه مورد کاوش قرار گرفت که در این زمان نیز ته ستونها و پلکانهایی مشاهده شد که شبیه به ته ستونها و پلکان تخت جمشید بود. اطلاعات حاصل از کاوشهای باستان شناسی این کاخ اگر چه تمام نشد، اما کار پژوهش آن در سال ۸۷ به پایان رسید و این کاخ هخامنشی برای سومین بار زیر زمین دفن شد، چون سازمان میراث فرهنگی بودجه تحقیقاتی لازم را نداشت تا این محوطه را مورد کاوش، مرمت و بازسازی قرار دهد.
به نحوی که گفته میشود بیشترین بودجه تحقیقاتی این منطقه در زمان حضور پژوهشگران استرالیایی توسط دانشگاه سیدنی تامین میشد.
نظر پژوهشگران در خصوص لیدوما
از سوی دیگر مطالعات کاخ لیدوما کار گسترده و مداومی است. در این باره علیرضا عسگری، عضو پژوهشکده باستان شناسی پیش از این در مقالهای گفته که مطالعات بیشتر درباره لیدوما و پاسخ به ابهامات آن نیازمند پژوهشهای بیشتر است. به همین دلیل شناخت هر چه بیشتر این محوطه اطلاعات بینظیری از یکی از مهمترین مناطق حد فاصل شوش و تخت جمشید ارائه خواهد کرد.
چون سازمان میراث فرهنگی نیروی کافی برای حفاظت از این منطقه را نداشت، بهترین راه حفاظت از کاخ هخامنشی لیدوما دفن آن یافت تا زمانی برسد که این محوطه پس از پایان همه کارهای پژوهشی و مرمت و بازسازی سر از زیر خاک درآورده و مانند تخت جمشید به قطب گردشگری دیگری در میانه راه ممسنی به خوزستان شود.
اما درباره موضوع حفاظت از این کاخ که اکنون زیر خروارها خاک پنهان است حسن حبیبی فهلیانی، محقق و مدیر اسبق میراث فرهنگی ممسنی استان فارس نیز پیش از این گفته است که نتیجه حفاریهای این منطقه غیر از اینکه از تاریخ و تمدن این منطقه خبر میداد منجر به کشف تعداد زیادی اشیای غیر منقول مانند بقایایی از چند بنا شد.
به همین دلیل برخی از آنها که احتمال میرفت در نتیجه حفاریهای غیر مجاز به سرقت بروند به موزه بیشاپور به صورت امانت منتقل شد تا اگر برای کاخ لیدوما، موزهای ساخته شد، اموال به این موزه برگردد بقیه اموال غیر منقول مانند تخته سنگهای حجاری شده مکشوفه از این کاخ در همان محل دفن شدند، چون عظیم الجثه بوده و امکان سرقت آنها و حفاری غیرمجاز وجود ندارد.
وی به موضوع شکایت مالکان زمینهای کشاورزی از سازمان میراث فرهنگی به دلیل ممنوعیت کشت گندم در این محوطه اشاره کرد و گفت: بارها از سازمان خواستم تا با اختصاص بودجه به این مالکان و خرید زمینهای آنها مشکل کشاورزان را حل کنند، اما هیچ وقت به نتیجه نرسید.
وی با انتقاد از عدم تخصیص بودجه از سوی سازمان میراث فرهنگی کشور برای انجام کاوشهای بیشتر در این منطقه گفته بود که بودجه کاوشهای صورت گرفته که از سال ۱۳۸۵ توسط محققان استرالیایی انجام شده است توسط دانشگاه سیدنی پرداخت شده و هیچ بودجهای تاکنون از سوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور به این مهم اختصاص نیافته است و تنها بعد از پایان مدت ویزا و کار کاوش گروه استرالیایی بودجه به زیر خاک بردن محل کاوش شده از سوی سازمان تأمین شده است.
طبق نظر حبیبی فهلیانی، تنها حفاظتی که ما از کاخ هخامنشی لیدوما انجام میدهیم به زیر خاک بازگرداندن آن است چرا که به دلیل عدم وجود بودجه نمیتوانیم نگهبان ثابتی برای محافظت از این منطقه استخدام کنیم.
پیگیر آشکارسازی شهر تاریخی لیدوما هستیم
مسئول اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان ممسنی گفت: قسمتی از شهر تاریخی لیدوما در این منطقه کاوش شده که طبق اسناد تاریخی تخت جمشید این بخش مربوط به کاخ دوره هخامنشی است. این شهر سال ۱۳۸۳ مورد کاوش علمی قرار گرفت.
مقامت محمودی افزود: هم اینک به منظور بحث مرمت و آشکارسازی شهر لیدوما مکاتبهای با مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان فارس، فرماندار شهرستان صورت گرفته است و به جد پیگیر کار هستیم و موضوع در دستور کار است.
وی ادامه داد: مرمت آثار تاریخی شهرستان یکی از اولویتهای ماست که در راس همه آشکارسازی شهر لیدوما قرار دارد و تلاش بر این است در نشست کمیته برنامه ریزی بودجه لازم اختصاص یابد.
مسئول اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ممسنی عنوان کرد: متاسفانه این سایت به روش غیرعلمی و با لودر و فرغون خاک ریزی شده است و معضلی که وجود دارد این است که هر لحظه حین کار توسط کارگر امکان آسیب به آثاری که زیر خاک مدفون است وجود دارد.
محمودی ابراز کرد: تمام تلاش مان این است تیمی خبره برای کاوش این شهر تاریخی در شهرستان ممسنی آورده شوند تا آثار صدمه نبینند.
ایجاد سایت موزه در لیدوما
مسئول اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ممسنی تاکید کرد: برنامه ریزی شده که بعد از عملیات کاوش فنس کشی کامل محوطه تاریخی انجام گیرد و سایت موزه ایجاد شود.
وی بیان کرد: به این معنا که یک مرکز گردشگری تاریخی ایجاد شود و اعتبار مورد نیاز برای این کار حداقل ۴۰ میلیارد ریال است.
محودی تصریح کرد: مردم استان و شهرستان اطمینان خاطر داشته باشند که هدف ما آشکار سازی این شهر است و تلاش میشود اعتبار مورد نیاز برای آن اخذ شود.
سرگذشت مبهم لیدوما؛ تلی از خاک سهم گردشگران
لیدوما با وجود آنکه چندین دوره کاوش از سوی باستان شناسان دانشگاه سیدنی استرالیا را به خود دیده است، همچنان زیر خاک مدفون است. دور چهارم کاوشهای این محوطه با پایان مهلت ویزای باستان شناسان استرالیایی تمام شد و بقایای بیرون آورده شده کاخ برای حفاظت به زیر خاک بازگردانده شد.
این کار پیش از این سه بار دیگر نیز و با هر بار پایان دوره کاوش انجام گرفته بود؛ اما با این همه، از سوی سازمان میراث فرهنگی تاکنون اقدامی برای احیای این محوطه باستانی صورت نگرفته است.
از جمله عمدهترین مشکلات پیش روی لیدوما مالکیت کشاورزان محلی روی زمین محلی است که این کاخ واقع شده است؛ زمینهایی که کشت و زرع در آنها محل درآمد و ارتزاق کشاورزان روستای سورون است، زمینهایی که ملک پدریشاناست.
میتوان این زمینها را خرید و هم خیال مالکان زمینها را آسوده کرد و هم لیدومای هخامنشی را با خیال راحت نجات داد. با این حال هنوز این امر تحقق نیافته و لیدوما همچنان زیر خاک است.
گردشگران، علاقهمندان و دانشجویانی هم که از روی عکسهای اینترنتی به اشتیاق دیدن شکوه لیدوما رهسپار این منطقه میشوند، تازه با رسیدن به روستای سورون درمی یابند که لیدوما از حمایتی که شایسته آن است، محروم است و تنها با تلی از خاک مواجه میشوند.
احیای دوباره لیدوما و پرده برداری از رازهای ناگفته این شهر تا حدود زیادی میتواند سبب جذب گردشگران داخلی و خارجی به این منطقه شود و از سوی دیگر باعث رونق و آبادانی این بخش شود.
ارزآوری، آبادانی، ایجاد اشتغال و تولید تنها بخش کوچکی از مزیتهای رونق این شهر برای استان فارس خواهد بود، اما باید دید مسئولان اهتمامی برای بیرون کشیدن این شهر از زیر خاک دارند.
لیدوما در یک نگاه
از قسمت گردنه سروان تا قسمتی که شهر واقع شده فاصلهای تقریباً چهار کیلومتری است که این محدوده شهر بوده تا قسمت تل چغاد یا چکاد (به معنی قلعه) که وجود این آثار مبین وجود یک شهر بزرگ در زمان هخامنشیان است.
بعد از هخامنشیان از رونق قبلی آن کاسته شده و در زمان اشکانیان رونق خود را باز یافته و تا زمان ورود اسلام به ایران حفظ کرده؛ و نهایتاً وجود آتشگاه، کتیبه ها، آثار خزانه، جداول صخرهای و گستردگی بناها در اطراف و اکناف این محدوده وسیع یک شهر باستانی را نشان میدهد که باید گفت شهری وسیع و بزرگ است که هم استراحتگاه و شهری بین راهی و هم یک شهر والی نشین بوده است.
نخستین اثر مشاهده شده در کاوشهای این مکان پایه ستونها هستند. در نخستین مرحله سکونتی، بنایی با ستونهای رفیع وجود داشته که ضخامت پایه ستونهای آن بیش از یک متر است. سبک پایه ستونها برابر سبک هنری به کار رفته در تخت جمشید است.
از نظر ابعاد، این پایه ستونها با پایه ستونهای تالار صد ستون تخت جمشید قابل مقایسه است. پایه ستونها با گلهای هشت پر (لوتوس) و شیارهای برگ نخلی شکل تزئین شده اند. رنگ پایه ستونها مشابه تخت جمشید به رنگ خاکستری است.
کاخ لیدوما، ایوانی به طول ۴۰ متر دارد و به نظر میرسد که هشت ستون در این ایوان جای میگرفته است. از این میان سه ستون در جای خود قرار گرفته و یک ستون نیز در بخش بالایی ایوان افتاده است. دو ستون دیگر نیز جابجا شده و در تپههای اطراف این بنا پیدا شده است. نکته جالب این بنا در آن است که سه راه پله داشته که دو راه پله در گوشهها و یک راه پله در وسط قرار گرفته است.
سنگهای افتاده در کنار این راه پلهها به ایوان تعلق دارد. روی این سنگها کنگرههای به سبک تخت جمشید قرار گرفته بوده که در هر یک متر یک کنگره قرار داشته است. با این حساب ۱۵ کنگره در این ایوان سوار بوده است.
بخشی از شمالی ستونها در فصل کاوشهای پیشین به دست آمده و قطر این پایه ستونها بیش از یک متر است. به این ترتیب ستونی که روی این پایه ستونها قرار میگرفته بین ۱۲ تا ۱۴ متر بوده است.
نکته جالب دیگر آنکه دیوارها اندود گچ داشته اند. یعنی از خشت خام برای ساخت دیوار استفاده شده و سپس با اندود گچ آن را تزئین کردهاند. هرآنچه در تخت جمشید به عنوان سبک هنری پارسی دیده میشود در این جا نیز مشاهده میشود و سبک کار کاملا به بناهای تخت جمشید شباهت دارد. احتمالا این بنا همزمان با تخت جمشید ساخته شده باشد و بین این بنا با تخت جمشید و شوش ارتباطی وجود داشته است.
از دیگر بخشهای به دست آمده از این کاخ، قوسها و طاقهای درگاههاست که با بستهای فلزی چفت و بست میشدند.
اما یکی از نکات مهم ساخت این بنای هخامنشی سه پلکانی بودن آن است که تا کنون در هیچ یک از بناهای تخت جمشید نمونه آن دیده نشده است.
سبک گلهای لوتوس و نوع تکنیکی که در پایه ستونها به کار رفته به پایه ستونهای برزن جنوبی تخت جمشید شباهت دارد. اما ابعاد و اندازهها با ابعاد پایه ستونهای صد ستون تخت جمشید برابری میکند.
نکته جالب آن که این سبک شاید شبیه پایه ستونهای تخت جمشید باشد، اما در نهایت تفاوتهایی نیز دارد که آن را از لحاظ سبک مختص به خود کرده است.
با توجه به آوار سطحی بنا به نظر میرسد که کمی ناگهانی این مکان ترک شده است. کنگرهها در زیر ایوان فرو ریخته بعضی از آنها شکسته شده و روی سطح سنگفرش ریخته شده است. اما به هر حال یک مرحله پس از دوره هخامنشی از این جا استفاده شده است. یک لایه سکونتی در این مکان وجود دارد که نشان میدهد بخشی از سنگهای این بنا دوباره مورد استفاده قرار گرفته و احتمالا این اتفاق در قرن دوم پیش از میلاد رخ داده است. حدود ۲۰۰ یا ۳۰۰ سال پیش و در زمان قاجار بار دیگر قلعهای روی این بنای هخامنشی ایجاد میشود که مدارک دوره دوم را از بین برده است. این قلعه قاجاری به قلعه «کَلی» یا قلعه کهنه شهرت داشته است.
نتیجه حفاریهای این منطقه غیر از اینکه از تاریخ و تمدن این منطقه خبر میدهد منجر به کشف تعداد زیادی اشیای غیر منقول مانند بقایایی از چند بنا شده است.
به همین دلیل برخی از آنها که احتمال میرفت در نتیجه حفاریهای غیر مجاز به سرقت بروند به موزه بیشاپور به صورت امانت منتقل شده اند تا اگر برای کاخ لیدوما، موزهای ساخته شد، اموال به این موزه بازگردانده شوند.
بقیه اموال غیر منقول مانند تخته سنگهای حجاری شده مکشوفه از این کاخ در همان محل دفن شدند، چون عظیم الجثه بوده و امکان سرقت آنها و حفاری غیرمجاز وجود ندارد.
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
به بهانه نمایشگاه «مشق دل» در گالری صداوسیما
در گفتوگوی «جامجم» با یک مشاور خانواده مطرح شد
دبیر علمی جشنواره شعر فجر در گفتوگو با «جامجم» تأکید کرد آییننامه این رویداد ادبی نیاز به تجدیدنظر دارد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد