از منظر سیاست خارجی، عملکرد ترامپ در دوره گذشته نشاندهنده عدم تعهد وی به بسیاری از معاهدات چندجانبه بینالمللی و اولویت دادن به منافع ملی آمریکا به شکلی که منافع جهانی را نادیده میگرفت است. وی با اتخاذ دکترین «خروج از معاهدات»، از پیمانهای مهم بینالمللی متعددی خارج شد. این پیمانها شامل موارد زیر میشوند:
پیمان پاریس: این پیمان بینالمللی درباره تغییرات اقلیمی است و کشورها را متعهد به کاهش تدریجی تولید گازهای گلخانهای میکند. خروج آمریکا از این پیمان نشان از بیتوجهی به مسائل زیستمحیطی جهانی و نگرانیهای مربوط به گرمایش زمین داشت.
پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد: این پیمان بین آمریکا و شوروی سابق منعقد شده و هدف آن جلوگیری از مسابقه تسلیحاتی در زمینه موشکهای با برد متوسط بود. خروج آمریکا از این پیمان، به افزایش تنشهای نظامی و مسابقه تسلیحاتی دامن زد و تلاشهای چندینساله بینالمللی برای خلع سلاح را بینتیجه گذاشت.
یونسکو: خروج آمریکا از سازمان یونسکو، با توجیه انتقاد این سازمان از رژیم صهیونیستی، نشان از بیاعتنایی به نهادهای فرهنگی بینالمللی و تلاش برای اعمال فشار بر سازمانهای بینالمللی داشت.
شورای حقوقبشر سازمان ملل: خروج آمریکا از شورای حقوق بشر سازمان ملل، با توجیه انتقاد این شورا از رژیم صهیونیستی، نشان از بیاعتنایی به نهادهای بینالمللی حافظ حقوقبشر و تلاش برای اعمال فشار بر سازمانهای بینالمللی داشت.
پیمان آسمانهای باز: این پیمان برای شفافسازی فعالیتهای نظامی از طریق اجازه پرواز هواپیماهای شناسایی بر فراز کشورهای عضو بود. خروج از آن باعث کاهش شفافیت در فعالیتهای نظامی و افزایش بیاعتمادی بین کشورها شد.
پیمان مودت با ایران: این پیمان نشان از روابط دیپلماتیک پیشین بین ایران و آمریکا داشت که با خروج ترامپ از آن، موجب تنش بیشتر در روابط دو کشور شد.
برجام: خروج آمریکا از برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) که توافقی بین ایران و گروه ۱+۵ (شامل پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و آلمان) بود، نشان از عدم پایبندی آمریکا به توافقات بینالمللی و ایجاد تنش در منطقه داشت.
پیمان مهاجرت سازمان ملل (پیمان نیویورک): این پیمان راجع به حقوق پناهندگان است. خروج از آن نشان از بیتوجهی به حقوق پناهندگان و مسائل انسانی داشت.
آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی: این آژانس به آوارگان فلسطینی کمک میکند. خروج از آن نشان از بیتوجهی به مشکلات انسانی و مسائل مربوط به آوارگان فلسطینی داشت.
پیمان تجاری اقیانوس آرام: این پیمان تجاری منطقهای، منافع اقتصادی بسیاری از کشورها را شامل میشد. خروج از آن نشان از اولویتدهی به منافع اقتصادی آمریکا به شیوهای که منافع شریکهای تجاری را در نظر نمیگرفت، داشت. این اقدامات نشان از وجود معیار دوگانه و اولویتدهی صرف به منافع ملی آمریکا،فارغ از منافع جهانی وتعهدات بینالمللی،دارد. با توجه به پیشینه فوق، دو سناریو محتمل است: اول، تغییر رویکرد آقای ترامپ نسبت به دوره قبل و تعدیل مواضع وی در عرصه بینالملل و دوم، تداوم رویکرد گذشته و تشدید سیاستهای خصمانه وی اما در هر دو سناریو، اولویت وی رقابت اقتصادی با چین و بهبود وضعیت آمریکا به نفع منافع ملی خود است. درخصوص منطقه خاورمیانه وروابط با ایران، باتوجه به سابقه دوره گذشته،احتمال مذاکره با ایران ضعیف و احتمال اعمال فشار حداکثری بیشتر است. انتخاب اعضای کابینه جدید نیز این احتمال را تقویت میکند. با این حال همه معتقدند جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان یک قدرت بلامنازع منطقهای، بهدنبال برقراری صلح وامنیت منطقهای است وهرگونه اقدام خصمانه علیه خود و جریان مقاومت را با واکنش قاطعانه و مقتدرانه پاسخ خواهد داد. سیاست خارجی، دفاعی و امنیتی ایران، ثابت و مشخص است. انتظار میرود که کابینه ترامپ با در نظر گرفتن منافع ایران، تصمیمات عاقلانهای اتخاذ کند تا منطقه از بحران خارج شود. آتشبس اخیر میان رژیمصهیونیستی و فلسطینیان نشان از افول قدرت این رژیم داردوامید است آمریکاسرمایهگذاری خود بر این رژیم را کاهش دهد. با این حال از دیدگاه ایران،حفظ آمادگی کامل دفاعی در برابر هرگونه تهدید بالقوه، ضروری است.