نگاهی به فیلم کوچه ژاپنی‌ها که این روزها روی پرده سینماست

تراژدی‌ در موقعیت کمدی

هدف کمدی فقط خنداندن نیست

اواخر پاییز، زمانی که کمدی‌ها در صدر جدول گیشه برای کسب مقام اول و عنوان پرفروش‌ترین فیلم رقابت می‌کنند، کمدی جدیدی وارد عرصه رقابت شده تا تنور کمدی‌های سینمای ایران گرم‌تر از قبل شود.
اواخر پاییز، زمانی که کمدی‌ها در صدر جدول گیشه برای کسب مقام اول و عنوان پرفروش‌ترین فیلم رقابت می‌کنند، کمدی جدیدی وارد عرصه رقابت شده تا تنور کمدی‌های سینمای ایران گرم‌تر از قبل شود.
کد خبر: ۱۴۸۷۵۲۵
نویسنده امیرحسین حیدری - گروه فرهنگ و هنر
 
فیلم «آریاشهر دو نفر» به کارگردانی حمید بهرامیان، جدیدترین کمدی است که اکران خود رااز بیست‌و‌هشتم آذر آغاز کرده و تاکنون به فروشی بالغ بر یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان دست یافته است.بهرامیان در آریاشهر دو نفر، که پیشتر در دنیای رسانه‌ها با نام «به خاطر یک کیف دلار» شناخته می‌شد، به رویکردی متفاوت در مقایسه با کمدی‌های معمول چند سال اخیر پرداخته است. این امر سبب شده تا این فیلم ارزش دیدن پیدا کند.به همین مناسبت،با حمید بهرامیان، کارگردان آریاشهر دو نفر، درباره آخرین اثرش گفت‌وگو کرده‌ایم.

به عنوان سؤال اول، می‌خواهم درباره نام فیلم صحبت کنم. قبلا اشاره کرده‌اید که نام اولیه فیلم به خاطر یک کیف دلار بود. حالا که نام آن به آریا‌شهر دو نفر تغییر کرده، می‌خواستم بپرسم این تغییر چگونه اتفاق افتاد؟
تصمیمی بود که در پروسه تولید فیلم و نزدیک به اکران گرفته شد. هدف این بود که نامی انتخاب کنیم که مخاطب بتواند با آن ارتباط بیشتری برقرار کند. اسم‌های مختلفی مطرح شد که هرکدام ممکن بود به محتوای فیلم مرتبط باشند و در نهایت این اسم انتخاب شد.

یکی ازاتفاقاتی که کمتر درسینما شاهد آن هستیم،شوخی‌ای است که درابتدای فیلم به نمایش درمی‌آید. می‌خواستم بپرسم این شوخی چگونه به ذهن‌تان رسید؟
این ایده پیشنهاد سید‌مسعود سعیدی، نویسنده دیگر فیلمنامه بود که فیلم با چنین چیزی شروع شود. ما همیشه در نوشتن فیلمنامه به این فکر می‌کردیم که باید بیننده را برای طنز آماده کنیم. بنابراین تصمیم گرفتیم با هشداری که در ابتدای فیلم‌ها وجود دارد شوخی کنیم تا روند ورود و آمادگی بیننده برای طنز تسهیل شود.

شیوه پرداخت کمدی در فیلم، حداقل به‌زعم من، یادآور کمدی‌های کلاسیک است. نظر شما در این مورد چیست و چرا چنین سبکی از کمدی را انتخاب کردید؟
ببینید، من نمی‌خواهم درباره فیلم‌های دیگر صحبت کنم یا آنها را زیر سؤال ببرم اما گاهی اوقات فیلم‌هایی دیده می‌شود که بیشتر شبیه آیتم‌های تلویزیونی هستند. شوخی‌های کلامی و بداهه‌گویی‌هایی که عمق ندارند و در نهایت به جایی نمی‌رسند. ممکن است بیننده با دیالوگ‌ها بخندد و حتی قهقهه بزند و خیلی خوشحال باشد اما این لذت پایدار نیست. برای من هدف کمدی فقط خنداندن نیست؛ بلکه هدف من پرداختن به موضوعات عمیق است.این موضوعات در فیلم خودمان هم وجود دارد، به‌طوری‌که بیننده بدون نصیحت و بدون جدی شدن در دنیا، به آنها خندیده و هر‌کسی می‌تواند به زعم خودش از آن برداشت کند. نکته دیگری که مطرح کردید قیاس با فیلم‌های کلاسیک را نمی‌توانم به‌طور دقیق بگویم چقدر به آن آثار نزدیک است، چون من قاضی خوبی برای اثر خودم نیستم اما تلاش من این بوده که فیلم قبل از این‌که ژانری داشته باشد، سینما باشد و از مدیوم تلویزیون و سریال دور و به سینما نزدیک‌تر شود.
 
به نظر می‌رسد مهم‌ترین بخش فیلم شما که به آن هم اشاره کردید «نقد اجتماعی» دستمایه طنز قرار گرفته است. می‌خواستم درباره این نقد اجتماعی و کمدی آن بیشتر توضیح دهید؟
فکر می‌کنم نقد اجتماعی کلمه مناسبی نباشد. به نظرم «نقد روانی» که جامعه هم درگیر آن شده، بهتر است. این موضوع علل مختلفی دارد و به آنها کاری نداریم و به شکلی که اکنون وجود دارد، می‌پردازیم. ما در فیلم یک کیف داریم که به نظر می‌رسد شش میلیون یورو در آن است اما این کیف هیچ‌وقت باز نمی‌شود. آدم‌های مختلف زندگی، خود را قربانی رویای پولدار شدن و رویای مرفه بودن می‌کنند که در واقع یک مسابقه بی‌سرانجام است.به نظر می‌رسد که آدم‌ها نمی‌خواهند خوشبخت شوند، بلکه می‌خواهند خوشبخت‌تر از دیگران باشند. این حرفی که من می‌زنم، درباره قناعت نیست؛ بلکه درباره وسواس و طمعی است که آدم‌ها برای خوب به‌نظررسیدن در برابر دیگران دارند. ما کیفی داریم که هیچ‌وقت باز نمی‌شود اما زندگی آدم‌ها را به‌هم می‌ریزد.این خط داستانی که من برای شما تعریف می‌کنم، به نظر خیلی جدی می‌آید. افرادی برای پول، زن‌های خود را شکنجه می‌کنند و زندگی‌شان از هم می‌پاشد. در کنار این خط داستانی، ما جنبه‌های روان‌شناسی زرد را نیز داریم که آدم‌ها در لایه‌های روحی و روانی تلاش می‌کنند خود را آرام کنند، بدون این‌که شجاعت روبه‌رو شدن با خود واقعی‌شان را داشته باشند. دو کاراکتر شرخر فیلم فقط به کلمات بسنده می‌کنند و در حد شعار باقی می‌مانند.

شما به کیف پول اشاره کرده‌اید که به‌عنوان تکنیک مک‌گافین در فیلم استفاده شده است. می‌خواستم بپرسم درباره این تکنیک بیشتر توضیح دهید و این‌که جرقه تولید چنین فیلمی و داستان آن چه بوده است؟
جرقه این فیلم از یک خبر در رسانه‌ها نشأت گرفت. شنیده بودم که به یک صندوق امانات بانکی دستبرد زده بودند و مقدار زیادی پول و طلا در آنجا وجود داشت که هیچ‌کس مالکیت آن را نپذیرفته بود و به این نتیجه رسیدند که این دارایی‌ها ناشی از اختلاس بوده و یک نفر این اموال را پنهان کرده است. درباره کلمه مک‌گافین، من ترجیح می‌دهم از این کلمه استفاده نکنم، زیرا به نظر می‌رسد ما همیشه در زندگی دنبال چیزی هستیم. آن چیز می‌تواند مسأله روز جامعه مثل پول، عشق یا هر چیز دیگری باشد. اما اگر بخواهیم تخصصی‌تر صحبت کنیم و مشخص کنیم که این اثر چه نوعی است یا ژانر یا ساب‌ژانر آن چیست، بله، از این تکنیک استفاده شده و تلاش کردیم که همه شخصیت‌ها حول محور به‌دست آوردن کیف، داستان را پیش ببرند.
 
چند روزی است که از اکران فیلم شما گذشته است. ارزیابی شما درباره وضعیت اکران و سانس‌هایی که به فیلم اختصاص داده شده، چیست؟
من الان از وضعیت اکران ابدا راضی نیستم. دو یا سه گزارش دارم از سینماهای مختلف که در بسیاری از شهرستان‌ها اصلا فیلم نمایش داده نمی‌شود و من دلیل این موضوع را متوجه نمی‌شوم. داریم تلاش می‌کنیم که فیلم را در شهرستان‌ها هم اکران کنیم. اکران در تهران وضعیت بهتری دارد و تا جایی که من می‌دانم، مخاطبان از وجود چنین فیلمی مطلع هستند. اما در شهرستان‌ها، ما فیلم کمدی تازه‌ای هستیم که برخلاف جریان مرسوم، تلاش کرده‌ایم از بازیگران کمدی استفاده نکنیم.ما در فیلم دو بازیگر داریم (ترکیب سجاد پرالک و روزبه اختری) که اصلا چهره نیستند و با تلاش‌ها و تبلیغاتی که انجام شده، به نظر می‌رسد مخاطب می‌داند که چنین فیلمی وجود دارد و در تهران می‌بینیم که بسیاری از سانس‌ها پر می‌شود اما در شهرستان‌ها هنوز رضایتی را که باید داشته باشیم، نداریم و تقریبا به ۲۰ درصد چیزی که انتظار داشتیم هم نزدیک نشده‌ایم. باید بگویم که یکی از سینمادارهای اصفهان به من گفت که به آنها گفته‌اند این فیلم اکران نشود.علت این موضوع را نمی‌فهمم که چرا فیلم در سینما نباید اکران شود. سینماهای دیگر را هم به همین ترتیب داریم پیگیری می‌کنیم و امیدوارم که در جریان اکران هم از طرف سینماداران و سینماگران و هم تمام کسانی که در اکران فیلم دست دارند بدون حب و بغض با فیلم برخورد شود؛ چون اثری ساخته شده که در آن تلاش کرده‌ایم استانداردهای لازم را رعایت کنیم. این‌که تلاش ما به کجا رسیده‌، نمی‌دانم و فکر می‌کنم در زمانی که فیلم‌های کمدی به لحاظ توجه سینماگران محجورند، این فیلم تلاش می‌کند که ابتدا سینما باشد و سپس به کمدی بپردازد. امیدوارم که این روند ادامه داشته باشد و در اکران اتفاق خوبی برای فیلم پیش بیاید.
و باتوجه به آثار قبلی خود، فکر می‌کنید درآینده همچنان در ژانر کمدی فعالیت کنید یا علاقه دارید سایر ژانرها را نیز امتحان کنید؟
نمی‌دانم در خلال این گفت‌وگو متوجه شدید یا نه، من خودم بسیار آدم جدی وگاهی اوقات عبوس به نظر می‌رسم.همچنان که کمدی شخصی خودم را دارم ولی برایم ژانر کمدی بسیارمحبوب است.نه به‌خاطر شاد بودن و خندیدن، بلکه به نظر من ژانر کمدی راه‌حلی بوده برای مسالمت‌آمیز زیستن و راه‌حلی برای نگاه کردن به موضوعات زندگی و روبه‌رو شدن با حقیقت در درون هر آدم است. کمدی را ادامه می‌دهم و دوست دارم اما چون ورودم به سینما با ژانر کمدی بوده، ممکن است این شائبه پیش بیاید که تخصصم در ژانر کمدی است. باید بگویم دو سه تا فیلمنامه اولی که نوشتم قبل از این‌که کارگردانی سینما را شروع کنم، فیلم‌نامه‌هایی در ژانرهای جدی بودند و احساس می‌کنم در ژانرهای دیگر موفق‌تر هم خواهم بود.

کمدی کامل احتیاجی به شوخی جنسی ندارد
ما شوخی‌ها را براساس کاراکترها چیده‌ایم و به نظر من درتمام فیلم‌ها نیازی نیست که سکانس رقص وجودداشته باشدو آدم‌ها بخواهند خوشحال از سینما بیرون بروند. چیزی که برای من درکمدی و طنز مهم است، مواجه شدن بیننده با خودش در فیلم است، بدون این‌که بخواهیم نصیحتش کنیم یاتشربزنیم وبگوییم این درست وآن غلط است.به بیان دیگرهدف مانشان دادن مشکل به ساده‌ترین و روان‌ترین حالت ممکن است.در مورد شوخی جنسی، من معتقدم که وقتی فیلمی می‌سازم، باید به بچه‌خواهر و بچه‌برادر خودم فکر کنم که می‌خواهند این فیلم را ببینند. آیا من می‌توانم به بچه‌ها با افتخاربگویم این فیلم رامن ساختم یانه و همین‌طور بچه‌های دیگر. نسل بعدی که دارد رشد می‌کند،باچه محصول فرهنگی روبه‌رو می‌شود وچه جوری زندگی را یاد می‌گیرد.به بیان دیگروقتی کمدی درست و کامل باشد نیازی به شوخی جنسی در فیلم نیست.ما شخصیتی به نام بهرام در فیلم داریم که مهران احمدی نقش آن را ایفا می‌کند. به نظر می‌رسد شوخی‌هایش کلامی است ولی ابدا این‌گونه نیست، بلکه بهرام یک مرد باهویت چندپاره است که اشتباهات کلامی خودش را استادانه و با هوشمندی می‌تواند تصحیح کند.این شوخی کلامی نیست، بلکه کاراکترپردازی برای یک شخصیت است که نشان می‌دهد آن‌قدر تمرین کرده،آن‌قدر این زندگی راانجام داده و بااین بحران‌هامواجه شده که درآن استاد شده است.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها