شب یلدا در فرهنگ ایران زمین به شب چلّه، چله نشینی، شب چراغ، شو چله و شب چره هم معروف بوده و یکی از کهنترین جشنهای ایرانی است که به بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) گفته میشود. این آیین باستانی در سال ۱۳۸۷ شمسی در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است. در ادامه به تعدادی از مراسم شب یلدا در پهنه ایران برگرفته از کتاب روز شمار فرهنگ اقوام ایرانی نوشته مارال کازرانی اشاره میشود:
اصفهان: اصفهانی های قدیم در آداب و رسوم شب یلدا، اول از همه به این باور دارند که زمستان به دو بخش چله و چله کوچک تقسیم میشود. زمان چله اول، از آغاز ماه دی تا 10 بهمن است، اما چله کوچیک از ۱۰ بهمن آغاز و تا ۳۰ بهمن ماه نیز ادامه دارد. البته آیین برگزاری شب چله در اصفهان به دو نام چله زری (مونث) و عموچله (مذکر) تقسیم میشود. و چون از گذشته تا به الان تمامی موجودات و اشیاء را بر اساس جنسیت مذکر، مونث، نر و ماده تقسیمبندی میکرده اند، به این ایام هم جنسیت داده اند.
در حالت کلی، اصفهانیها ۲ شب را به عنوان شب چله برپا میکردند و آیین های مخصوص به این شب را به شکل خانوادگی به جا میآوردند. در این شب، خانواده های اصفهانی با پهن کردن سفرهای با عنوان سفره شب چله این شب را جشن میگرفته اند. مثلا اصفهانی ها، هندوانه را بهعنوان نمادی کروی شکل از خورشید و قدرت درونش میدانند و آن را سرسفره میآورند.
تهران: از سنت های برگزاری یلدای تهران، صرف میوههای تابستانی از جمله هندوانه است که به دلیل نزدیکی مراکز کشاورزی با تهران، میوه هندوانه در خوراکیهای شب یلدای تهرانیها همیشه قرار گرفته است. همچنین آجیل شب یلدا نیز، از دیگر خوراکیهای تهرانیها، و از رسوم خوراکی تهرانیها در این شب باستانی است.
کرمانشاه: مردم استان کرمانشاه، براساس آیینی کهن در این شب بیدار میمانند تا با شعر خواندن، قصه گفتن، گرفتن فال حافظ و خوردن آجیل به شادی و پایکوبی بپردازند. میوه هایی که در این شب خورده میشود، مانند؛ هندوانه، انار سرخ، سیب سرخ و یا لیموی زرد ، همگی به گونهای نمادی از خورشید هستند.
در این شب قصه هایی از شیرین و فرهاد، رستم و سهراب، حکایت حسین کرد شبستری، خواندن اشعار زیبا و دلنشین، و صرف شامی کرمانشاهی، در گذشته نقل مجالس شب یلدا درکرمانشاه بوده است. در این شب خوردنی هایی از قبیل آجیل، راحت الحلقوم، مشکلگشا، شیرینی محلی به خصوص نان پنجرهای، کاک و نان برنجی میل مینمایند. یکی از آداب زیبایی که شب یلدا در بین مردم رواج دارد؛ گرفتن فال حافظ است که مردم با اعتقادات خاص خود رهنمودهایش را چراغ راه مشکلات خود در زندگی قرار میدهند.
خراسان جنوبی: آداب و رسوم شب یلدا در ایران و در خراسان جنوبی، کمی متفاوت تر از نقاط دیگر برگزار میشود. به طور مثال؛ یکی از آیینهای ویژه شب یلدا در استان خراسان جنوبی برگزاری مراسم کف زدن است.
در این مراسم ریشه گیاهی به نام چوبک را که در خراسان به بیخ معروف است، در آب می خیسانند و پس از چند بار جوشاندن، در ظرف بزرگ سفالی به نام تغار میریزند. مردان و جوانان فامیل با دستهای از چوبهای نازک درخت انار به نام دسته گز، مایع مزبور را آن قدر هم میزنند تا به صورت کف درآید. توجه نمایید برای این که کف خوبی از این ماده حاصل شود باید این کار در محیط سرد صورت گیرد.
در نهایت کف آماده شده با مخلوط کردن شیره شکر، آماده خوردن شده و با مغز گردو و پسته تزئین، و برای پذیرایی مهمانان برده میشود. جوانترها این کفها را قبل از این که قابل خوردن شوند، به سمت یکدیگر پرتاب میکنند و یا به سر و روی هم میمالند و سپس به شادی می پردازند.
قزوین: قزوینی ها نیز از نظر آداب و رسوم شب یلدا در ایران سبک خاص خودشان را دارند. قزوینی ها ابتدا به دیدار بزرگترهای خود رفته و برای آنها میوه های خشک و میوه های سرخرنگ که به آنها شب چره گفته میشود، می برند، زیرا از نظر آنان این کار شگون دارد.
در این شب اغلب مردم قزوین با خوردن سبزی پلو با ماهیدودی و سپس هندوانه، انار، انواع تنقلات از جمله کشمش، گردو، تخمه، آجیل مشگلگشا و انجیر خشک، شب نشینی خود را به اولین صبح زمستانی می رسانند. به عقیده بانوان سالخورده قزوینی، اگر در این شب ننه سرما گریه کند باران میبارد، اگر پنبههای لحاف بیرون بریزد برف میآید و اگر گردنبند مراوریدش پاره شود، تگرگ میآید.
کهگیلویه و بویراحمد: استان کهگیلویه و بویراحمد، همانند همه سرزمین زیبای ایران آریایـی، اعضای خانواده گردهـم جمع میشوند تا پیـرترین اما دوست داشتنیترین فرد خانواده برایشان "متیل" بگوید.
دیگر اینكه در این شب به نیت بارش برف و سفیدی زمستان آشهای محلی مثل شیربرنج و یا دووا در تشتهای بزرگ میپزند تا جوابگوی جمعیت زیاد اعضای خانواده باشد. اعتقاد آنها چون از اوایل شروع فصل سرما غذای داغ و گرم میپزند در این شب باید غذایی مثل آش دوغ درست كنند. شام شب یلدا معمولاً غذاهای سنتی مانند آش کارده، شله بادام و شله ماش است که البته در سالهای اخیر به غذاهایی مانند کباب و غذاهای امروزی تغییر شکل یافته است.
پذیرایی از مهمانان با آجیلهای محلی مانند کل خنگ، مغزبنه، گندم برشته، کنجدبو داده، انجیر و مویز خشک انجام می گیرد. آیین کاسه بهره، یا بردن غذا برای همسایههای فقیر، یکی دیگر از آیینهای سنتی مردم این دیار است که نه تنها در شب یلدا، بلکه در همه ایام سال بین مردم کهگیلویه و بویراحمد رایج است.
گرگان: ۱۵ روز قبل از شب یلدا، بزرگ هر فامیل، مقدمات شب یلدا را برای پذیرایی از مهمانانش، دور کرسی منزل آماده میکرد. در خانواده های استرآبادی(گرگانی)، پخت مارمرده ( نوعی حلوا)، بریانی، پشتزیک(حلوای کنجدی) رایج بود و اگر این شب، برفی بود غذایی به نام برف دیشو نیز به لیست خود اضافه میکردند که امروزه نیز بعضی از خانواده ها این نوع تنقلات را زنده نگه داشت هاند. آجیلی با ترکیب چهارمغز و تنقلاتی مانند، باقالی پته، ازگیل وحشی به نام کندس، کاچی، کدوحلوایی بخارپز و حلوا گردویی از خوردنیهای این شب به یادماندنی است.
خوردن هندوانه، انار، انواع تنقلات از جمله کشمش، گردو، تخمه و آجیل شیرین از خوردنیهای این شب است تا آخرین روز پائیز را به اولین صبح زمستانی گره بزند.
گرفتن فال حافظ یکی از کارهایی است که در این شب هیجان خاصی به خانواده ها هدیه میکند. در زمان های قدیم در بعضی از خانواده های استرآبادی شاه نامه خوانی نیز رایج بود. عروس خانمهایی که اولین سال ازدواج آنها است، خانواده داماد، تازه عروس خود را، با هدایای متنوعی در این شب غافلگیر میکنند، که به آن یلدایی میگفتند. این هدایا مانند، آجیل، شیرینیهای سنتی، برنج (نماد برکت ) و پارچه برای عروس شادی به ارمغان میآورد.
گیلان: مردم استان گیلان مثل مناطق مختلف آداب و رسوم ویژهای دارند، در شب یلدا از تنقلاتی مانند هندوانه، آب ازگیل یا آب کونوس، برشته برنج و سه میوه محلی پرتقال، گلابی محلی به نام "خوج" و لیمو استفاده میکنند. در گیلان هندوانه را حتماً فراهم میکنند و معتقدند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد، در تابستان احساس تشنگی نمیکند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد. همچنین مردم شهرها و روستاهای شرق گیلان در شب یلدا، هنگام بریدن هندوانه شعری را با مضمون «امشب شب چله / خانم جیر (زیر) پله / چاقو بزنیم / هندانه کله (سر)» میخوانند.
در میان برخی مردم و جوانان دم بخت این استان مرسوم است که در شب یلدا، فال هندوانه پوس (پوست هندوانه) میگیرند. برای گرفتن این فال، هندوانه را به چهار قسمت طولی تقسیم و هر چهار پوست را به پشت سر خود میاندازند. در این میان، چهار حالت پیش میآید، اگر دو قاچ هندوانه، سفید و دو قاچ، سبز باشد، به معنای حدوسط بودن برای نیت شخص است. اگر سه قاچ سبز و یک قاچ سفید بیفتد، نیت آن خوب؛ و اگر سه قاچ سفید و یک قاچ سبز باشد، نیت بد است. اگر هر چهار قاچ سبز باشد، به معنای خیلی خوب و اگر هر چهار قاچ سفید باشد، به معنای خیلی بد است.
فارس: استان فارس و شهر شیراز از جمله شهرهای ایران است که آداب خاص و جالبی برای شب یلدا دارند. در این شب افراد فامیل دور هم جمع شده و با خوردن میوه و آجیلهای مخصوص که از انجیر، قصبک و برنجک تشکیل شده است شب را به صبح میرسانند.
یکی از مراسمی که در شب یلدا و در میان خانمها انجام میشود فال کلوک است. کلوک یک کوزه بزرگ با دهانه گشاد است که در این شب، خانمها نشانه خاصی را در کوزه میاندازند و سپس یک دختر بچه آمده و نشانه ای را از داخل کوزه خارج، و سپس فردی به صورت فال، شعری از حافظ میخواند. هر کس از شعری که برایش خوانده شده متوجه فالش میشود.
خراسان شمالی: از جمله آیینهای شب یلدا در خراسان شمالی آن است که خانوادهها در این شبنشینی شب یلدا تفالی نیز به دیوان حافظ میزنند که اینکار هم معمولا توسط بزرگ خانواده صورت میگیرد. آنان دیوان اشعار لسانالغیب خواجه شیراز را با نیت بهروزی و شادکامی میگشایند و فال و مراد دل خود را از او طلب میکنند.
بازگویی خاطرات، قصهگویی پدربزرگها و مادربزرگها نیز یکی از مواردی است که یلدا را برای خانوادهها دلپذیرتر میکند. یکی دیگر از سنتهای کهن شب یلدا، چله بردن برای خانواده عروس است.
با فرا رسیدن شب چله مردهای جوان طبقهای آراسته میوه، شیرینی و کلهقند تزیین شده را به رسم هدیه به خانه عروس جوان میبرند. این طبقهای هدیه که معمولا مسی است و روی آن با سفرههای قرمز گلدوزی شده پوشانده شده، پر از ظرفهای بزرگ میوه پیچیده در زرورقهای رنگین با گل و نوارهای مواج میشود.
مردانی این طبقها را بر سرگذارده و درپی یکدیگر با شادی و پایکوبان، راهی خانه عروس میشوند. خانواده دختر نیز به پاس قدردانی و به رسم یادبود، لباس و یا قطعه پارچهای را برای خانواده داماد، در سینی خالی شده هدایا میگذارند. اگر قبل از شب چله برف باریده باشد برخی از مردم شهر و روستا در این شب، با خوردن برف شیره، و شیرین کردن کام خود با معجونی از بارش زمستانی، با سردی زمستان آشتی میکنند. همچنین بزرگترها با دادن حلوا قلقلی از کوچکترها پذیرایی میکنند.
حلوا قلقلی از کوبیده شدن مغز گردو، بادام، کنجد و دیگر دانههای روغنی تهیه، و سپس در شیره انگور نیز خوابانده میشود. اما برخی از افراد کهنسال و نیز آشنایان به فرهنگ مردم در خراسان شمالی، همه این آیین و مراسم را بهانهها و ترفندهایی برای گردهم آمدن خانوادهها، بجای آوردن صله ارحام و رفع کدورتهای احتمالی بین خویشاوندان میدانند. آنان بر این باورند که پیشینیان در هر فصل به بهانهای سعی میکردهاند تا اقوام را جمع کرده و صلح، صفا و صمیمیت را در بین آنان حکمفرما کنند.
آذربایجان شرقی و غربی: در خطه شمال و آذربایجان رسم بر این است که در این شب خنچه های تزیین شده به خانه تازه عروس یا نامزد خانواده بفرستند. مردم آذربایجان در سینی خود هندوانه ها را تزئین میکنند و شالهای قرمزی را اطرافش میگذارند. درحالی که مردم شمال یک ماهی بزرگ را تزئین می کنند و به خانه عروس می برند.
نواحی شمالی ایران از جمله آذربایجان شرقی و غربی از جمله نقاط بسیار مهم در کشور هستند و شب یلدا در این استانها از آیین ویژهای برخوردار است. در شب یلدا مردم آذربایجان مشغول خوردن هندوانه چله میشوند و غالبا اولین ضربه چاقو را ریش سفید مجلس به هندوانه میزند. او در هنگام این کار جمله؛ قادا بلامیزی بو گئجه کسدوخ (بلایای خودمان را امروز بریدیم) میگوید. در آذربایجان نیز مانند خراسان طبق های شب چله ای که با کادوهای مختلف پر شده است از طرف خانواده داماد برای خانواده عروس فرستاده میشود.
استان آذربایجانشرقی نیز به عنوان یکی از خطههای زرخیز ایران زمین، برای زنده نگهداشتن این شب به یادماندنی برای خود آداب و رسوم ویژهای دارند که به پارهای از آنان اشاره میشود. اکثر مردم آذربایجان در شب یلدا "چیلله قارپیزی" یا همان هندوانه شب چله میخورند و معتقدند با خوردن هندوانه، لرز و سوز سرما به تنشان تاثیر نداشته و اصلا سرمای زمستان را حس نمیکنند.
در بیشتر شهرها و روستاهای آذربایجان شرقی رسم بر این است که کسانی که نامزد هستند در دوران نامزدی در این شب برای نامزدهای خود خونچه، طبق میفرستند و اقوام در هر چه بهتر بودن این خُنچهها کمک میکنند. محتویات خونچهها عبارتند از شیرینی، پرتقال، سیب، انار، هندوانه، آیینه و پارچه که با پولک و تور تزیین میشود. هنگام غروب، زنان فامیل هدایایی به رسم یاری به منزل داماد آورده و به جشن و پایکوبی میپردازند. سپس طبقهای آماده را بر سر افرادی که معین شده قرار داده و روانه خانه عروس میکنند و مادر عروس پس از تحویل طبقها، هدایایی مانند پول، شیرینی، جوراب و دستمال به آنها میدهد. فردای این شب مادر دختر، تمام طبقها را در اتاق میهمان چیده و از زنان فامیل برای صرف میوه و شیرینی دعوت میکند. همچنین علاوه بر فرستادن سهم چله برای نوعروس، در نخستین سال ازدواج زوجهای تبریزی، پدر عروس قبل از غروب آفتاب سهم دختر و دامادش را که شامل هندوانه، میوه، آجیل، شیرینی، یک قواره پیراهنی، با کفش و چادری روانه منزل آنها میکند.
پیش از این که ارتباطات به این آسانی نبود در آذربایجان از اواخر تابستان مقدار زیادی هندوانه و خربزه در تور میگذاشتند و آن را از سقف آشپرخانه آویزان کرده تا در هوای آزاد خراب نشود و یا اینکه در کاه قرار میدادند. هندوانه مهمترین خوراک شب چله مردم آذربایجانشرقی است.
اغلب مردم در این شب برنج، مرغ و آش شیر پخته و بعد از شام نیز از تنقلات موجود در منزل شامل قاورقا (گندم برشته با شاهدانه) آجیل، لبو، هویچ، حلوای گردو، انواع میوه، خربزه، هندوانه و خشکبارهایی چون انگور، بادام و سنجد میل میکنند. زنان معمولا تا پایان چله کوچک خانه تکانی نمیکنند و اعتقاد دارند اگر در طول این دو چله کسی خانه تکانی کند، چله او را نفرین میکند و اگر چله کسی را نفرین کند به نکبت و بدبختی گرفتار میشود.
مهاباد: مراسم طولانی ترین شب سال در مهاباد، همانند دیگر مناطق کردنشین مهاباد با شکوه خاصی برگزار میشود که به "شه وی چله" معروف است.
مردم مهاباد به رسم بسیاری دیگر از مناطق کردنشین با حضور در شب نشینی و محفل دوستانه سعی در بهتر گذراندن طولانی ترین شب سال دارند. نامگذاری یلدا به شب چله به این علت است که در باور تاریخی و اجتماعی مردم این منطقه، در حقیقت زمستان به دو بخش چله بزرگ و چله کوچک تقسیم شده، که چهل روز اول "از اول دی ماه تا دهم بهمن" را چله بزرگ، و بیست روز بعدی را "از دهم بهمن تا اول اسفند" چله کوچک مینامند.
مرکزی: آیین شب یلدا در استان مرکزی از دیرباز در سه شب متوالی با عناوین شب "چلهبزرگه"، "چله وسطی" و "چلهکوچیکه"برگزار میشده و خویشان و دوستان سفرهای از مهر را میگشودند و از هر دری سخنی میگفتند. یکی از آیینهای ویژه یلدا در استان مرکزی دیدار، بزرگان و سالخوردگان فامیل بوده است.
در شبهای چله افراد فامیل در همایشی صمیمی دور کرسی چوبی جمع شده و به قصههای بزرگترها گوش میدادند. زنان و دختران روستایی در گرگ و میش شبهای چله در تکاپو و هیجانی خاص ملزومات غذا و تنقلات ویژه این شب را مهیا و برای گذران ساعات خوش در کنار فامیل لحظ هشماری میکردند. آنان در سینیهای قدیمی مسی در فضای دوده گرفته آشپزخانههای قدیمی، انواع میوه و تنقلات به ویژه هندوانه، انگور، تخمه، نخودچی کشمش و خرما را مهیا میکردند. در این شب استثنایی پس از صرف شام و خواندن دعای شکر در پای سفره، همگان در کنار هم، از شادیها و غمها، موفقیتها، اعتقادات، امیدها و بیمهاشان میگفتند.
بزرگترها و ریش سفیدان فامیل، در این شب علاوه بر خواندن اشعار حافظ، سعدی و فردوسی خاطرات و داستانهای کهن ایران زمین را برای اعضای خانواده نقل میکردند. در شب یلدا، بزرگترها با کودکان هم بازی میشدند،پر یا پوچ، دزد بازی و مشاعره از جمله بازیهایی است که در شب چله در مناطق مختلف استان مرکزی با مشارکت همه اعضای خانواده رواج داشت. این رسومات تا ۵۰ سال گذشته در شهر اراک و سایر مناطق استان مرکزی به شکلی فراگیر وجود داشت اما اکنون به ندرت میتوان چنین جلوههایی را به چشم دید.
همدان: همدانی ها فالی با نام فال سوزن می گیرند. همه دور تا دور اتاق مینشینند و پیرزنی به طور پیاپی شعر میخواند. دختر بچه ای پس از اتمام هر شعر بر یک پارچه نبریده و آب ندیده، سوزن میزند و مهمانها بنا به ترتیبی که نشسته اند شعرهای پیرزن را فال خود میدانند. همچنین در مناطق دیگر همدان، تنقلاتی که مناسب با آب و هوای آن منطقه است در این شب خورده میشود. در تویسرکان و ملایر، گردو و کشمش و میز نیز خورده میشود که از معمول ترین خوراکی های موجود در این استان هاست.
خوزستان: در استان خوزستان بر اساس سنتی دیرینه، پدربزرگها و مادر بزرگها با فراهم کردن تنقلات محلی و آجیل های شب یلدا، و پذیرایی از فامیل، کانون گرم خانه را برای پذیرایی از فرزندان و نوه های خود مهیا میکنند. شاید بیشترین وانتهای حامل هندوانه، شب یلدا در اهواز دیده شوند. در بسیاری از نقاط این شهر، وانتبارهای حامل هندوانه و خربزه دیده میشوند که مردم را به خرید آن دعوت میکنند و شور و حال خاصی میان مردم این شهر برای برگزاری آیین شب یلدا به وجود میآورند.
مردم خوزستان تا سحر انتظار میکشند تا از "قارون افسانهای" استقبال کنند. قارون در لباس هیزمشکن برای خانوادههای فقیر تکههای چوب میآورد. این چوبها به طلا تبدیل میشوند و برای آن خانواده، ثروت و برکت به همراه میآورند.مردم خوزستان همچنین به خانه بزرگترها رفته، دورهم جمع شده و شب را به شوخی و خنده میگذرانند. آجیل، هندوانه، انار، شیرینی، خرما، لبو، آش و شیرینیهای مختلف از جمله خوراکیهای این آیین کهن است.
کردستان: در کردستان نیز مانند سایر مناطق کوهستانی ایران این آیین تاریخ کهنی دارد که به همان نام قدیمیش "شو چله" خوانده میشود. در شهر سنندج، مرکز استان کردستان از قدیم اکثر خانهها غذای دلمه و نان سنگک برای پذیرایی از مهمانها آماده میکنند، که به صورت سنتی در این شهر تبدیل شده است.
بندرعباس: مردمان هرمزگان همگی به دورهم غذاهای سنتی درست کرده و خوش میگذرانند. میتوان از این سنت غذایی، "نان رگاگ" و درست کردن غذایی به نام "سوراغ و مهیاوه" که بعد از تهیه به همراه نانی میل میشود نام برد. غذای دیگری که در این شب مورد استقبال هرمزگانیان قرار گرفته هواری ماهی و قلیهماهی است که خوردن آن در جمع صمیمی و گرم خانواده صفایی دارد. این مردمان سیهچردهی جنوب با زدن سازهای بادی به شادی و پایکوبی میپردازند و آخرین روز پاییز را با شادی پشت سر میگذارند و در پایانیترین دقایق آن بزرگان فامیل برای کوچکترها دعای عاقبت بخیری مینمایند.
چهار محال و بختیاری: در شب یلدا در استان چهارمحال و بختیاری، چند خانواده دور هم جمع میشوند و کسانی که شاهنامه را از حفظ هستند برای دیگران میخوانند. خیلی پیش آمده که کسانی که شاهنامه را از بر میخوانند حتی سواد خواندن و نوشتن نداشته باشند. بختیاریها اعتقاد دارند در شب یلدا، ماست، شیر، پنیر، کنجد، کدو و نان جوی که خورده شود تا پایان سال موجب فزونی و فراوانی نعمت میشود و باعث میشود که تا سال بعد از این نعمتها بخورند.
شب یلدا در قوم بختیاری به عنوان شب چله خوانده میشود، بختیاریها در این شب، کدو تنبلهای بزرگی که نماد خورشید را برای آنها دارد، آبپز میکنند و آن را به صورت ریز ریز شده در آش کشک میخورند.
یزد: در این شب، افراد یک فامیل در خانهی یکی از بزرگان فامیل جمع میشوند و به خواندن قرآن و حافظ پرداخته و در خانه بعضی از خانوادههای یزدی هم موسیقی سنتی نواخته میشود. در این شب اقوام در کنار هم غذاهای سنتی یزدی مانند آش شولی یزدی صرف میکنند.
لرستان: شب چله در میان مردم مناطق لر و لرنشین دارای آداب و رسوم خاصی است و به آن "شو اول قاره" میگویند. شب نشینی، دید و بازدید اقوام، فال چهل سرو، فال حافظ، پختن غذاهای خاص این شب، دراز کردن شال یا چادری از پشت بام همسایه، برای دریافت آجیل و میوه از سوی دیگر همسایگان و خواندن اشعاری به همین منظور مثل، «امشو اول قاره، خیر د هونت بواره ( امشب اول یلدا یا اول زمستان است خیر ازخانهات ببارد)، نون و پنیر و شیره _ کیخا هونت نمیره (نان و پنیر و شیره کدخدا (صاحب خانه) خانه ات نمیرد، چی به علی کوشکه بیاره (چیزی بده علی کوچک یا بچه ات بیاورد)» میخوانند.
صاحبخانه کمی آجیل گندم برشته با میوه و شیرینی در شال میگذارد و ضمن بالا کشیدن شال و محتویاتش به عنوان تشکر از صاحبخانه، دوباره شعر را تکرار میکنند و سپس شال را بر میدارند و به روی پشت بامهای دیگر میروند و دوباره ترانه فوق را میخوانند. در این شب همچنین مردم با استفاده از گندم، شاهدانه، کنجد و گردو، تنقلاتی خاص تهیه میکنند و با جمع شدن افراد خانواده کنار هم از آن استفاده میکنند. در لرستان شب چله (شو اول قاره) گندمشیره هم میخورند که از این طریق گندم را در شیره خیسانده و زردچوبه و نمک را با آن مخلوط میکنند سپس آن را روی ساج، برشته میکنند و همراه بادام، گردو، کشمش، سیاهدانه و کنجد مخلوط میکنند.
ایلام: مردم دیار کردنشین استان ایلام نیز از کهن روزگاردور تاکنون با حفظ بسیاری از آداب و رسوم خاص خود در ایامهای ویژه سال همچنان آن را برگزار کرده و گرامی میدارند.
آداب و رسوم خاصی همچون جمع شدن در منزل بزرگترها، گرفتن فال حافظ و خوردن انواع شیرینیهای سنتی با عطر و بوی خاص نظیر کله کنجی، برجی برساق، گنمه شیره، انواع تنقلات و تخمه، هندوانه، انار، موز و سیب، پخت برخی شیرینیهای خانگی از جمله آداب مردم دیار ایلام در برگزاری شب یلدا است.
در زمانهای قدیمتر همزمان با شب چله شماری از جوانان و نوجوانان به صورت دسته جمعی به درب منازل مردم میرفتند و پس از دق الباب ابیات زیر را می سرودند؛
«شیلی میلی، خالی ده قولی، ده س کی وانو وه خیر بی پی لی
سلام علیکم، دست کدبانویی که خال (سعادت) بر پا دارد سخاوتمند و سعادتمند باد
ئی مشهو ئه وه ل وه هاره خیر ده حونه ت بی واره
امشب آغاز بهاره امیدواریم باران خیر و برکت خونه شما رو فرا بگیرد
نانو په نیرو شیره کیخا حونه ت نه میره
نان و پنیر و حلوا به ما عطا کن تا برای صاحب خانه دعا کنیم که نمیره»
صاحب خانه بلافاصله با شنیدن این اشعار، که به صورت دسته جمعی و موزون خوانده میشد مقداری پول، قند، خرما، شیرینی یا تنقلات برای آنها میآورد.
قم: شب چله در قم همچون دیگر مناطق ایران، نزد خانواده ها با اهمیت بوده و مردم نیز از هفته قبل در تدارک میهمانی هر چند کوچک، خرید مایحتاج و تنقلات مخصوص این شب هستند. در بعضی از منازل، اقوام نزدیک و صمیمی دور هم جمع میشوند و تا آخر شب به گفتوگو میپردازند و با گرفتن فال و گفتن افسانههای کهن و محلی اوقات خوشی را سپری میکنند.
مردم قم به رسم گذشته برای شب یلدا آجیلی از انواع تخمه و بادام زمینی، گندم برشته و سوهان و کشمش، کنجد، شاهدانه، پشمک، گردو ،فندق و انار تهیه نموده و در شب یلدا و دوره هم نشینیها مصرف مینمایند.
در این شب اگر دختری تازهعروس باشد خانواده او هدیهای با مقداری آجیل و میوه و شیرینی به منزل داماد میآورند و اگر پسر و دختری با هم نامزد باشند، خانواده پسر در شب یلدا هدیهای برای این دختر به منزل پدرش میبرند.در گذشته اوایل شب یلدا بعضی از پسربچهها به بالای پشت بام منازل رفته و ریسمانی را به یک شال بزرگ بسته، به پایین و به طرف درب خانهها فرستاده و شعر میخواندند. پس از آن صاحبخانه مقداری آجیل و میوه و شیرینی در شال آنها میگذاشت و بچهها از صاحبخانه تشکر میکردند.
انواع میوه ها نظیر هندوانه، آجیل و شیرینی در کنار تفال به دیوان حافظ، از دیرباز زینت بخش سفرههای شب یلدای ایرانیان بوده و همدلی و همنشینی اعضای خانواده و خویشاوندان نیز پای ثابت این جشن بوده است. در آیین سنتی قاشقزنی افراد با پوشاندن سر و صورت خود به درب منازل رفته و با به صدا در آوردن قاشق صاحب خانه را از حضور خود آگاه میکردند.در این هنگام صاحبخانه نیز به میمنت این شب مقداری از تنقلات و شیرینی خانگی را در ظرف آنان میریخت.
کرمان: کرمانیها نیز همانند سایر ایرانیان این شب را گرامی میدارند. هندوانه، انار، آجيل، کماچ و کلمپه و ساير شيرينیهای محلی، شب يلدا در خانهها ديده میشود. سفرهای شيرين و خوشرنگ كه دور آن تمام لبها خندان و شاد است.
در این شب اعضای خانواده دور هم در خانه بزرگترها جمع میشوند و با سرگرمیهای متنوع تا پاسی از شب بیدار میمانند و هندوانه وانواع میوههای سال را در این شب میخورند. خوردن انواع آجیلها، حافظ خوانی، گرفتن فال نخود، چهاربیتو خوانی نیز از دیگر مراسم این شب میباشد. در میان میوهها خوردن هندوانه بیش از همه مورد توجه میباشد زیرا مردم کرمان بر این باورند اگر در این شب هندوانه بخورند سرما و لرزی که در آن شب در اثر خوردن هندوانه بر آنها مستولی میشود باعث میشود از گرمای تابستان رنج نبرند.
از انواع بازیها و تفریحات این شب هم یک بازی بوده به نام "ماردوره" که عبارت بود از اینکه هر فردی که در مهمانی شب یلدا بوده باید نیت میکرده و یک شی کوچک مانند دکمه، سوزن قفلی، سکه و یا هر شی کوچک دیگر در ظرفی سفالین به شکل پارچ میانداخته. سپس یک نفر مسئول برداشتن اشیاء از داخل ظرف میشد و دیگران نیز یک بیت شعر میخواندند. بعد از آن مسئول ظرف هم به طور شانسی یک شی در میآورد و آن شعری که خوانده میشد به عنوان فال صاحب شی بود. بعد از بازی ماردوره، نوبت به تعریف یک خاطره شیرین یا یک لطیفه میرسید که همه افراد می بایست آن را تعریف کنند.
اما در کرمان هم زرتشتیان که بزرگترین اقلیت مذهبی این شهر محسوب میشوند این شب را گرامی میدارند.در باور زرتشتی ها، شب چله طولانی ترين شب و تاريكی اهريمنی است که در اين شب از همه سال بيشتر و شب بديمنی است. بر این اساس زرتشتيان تا سحر بيدار میمانند و فديه میدهند.
سمنان: مردم استان سمنان، شب یلدا را در گوشهگوشه استان با آداب و آیین خاصی برگزار میکنند. از آداب و رسوم کویرنشینان استان سمنان در شبچله به عنوان"یلدان یلدان" نامبرده میشود. دیگری خواندن شاهنامه و تفأل به حافظ در جمع خانواده است. نواختن نی همراه با زمزمه ترانهها، ادبیات محلی و نیز انجام بازیهای محلی در بسیاری نقاط از جمله سرگرمیهای مردم در بلندترین شب سال بشمار میرود.
خوردن آجیل مخصوص، برگ زردآلو، انجیر خشک و انگور، مویز، توت خشک، نقل، سنجد، کشمش، بادام، هسته زردآلو، تخم کدو، تخم هندوانه، کِنو کُنجی (شاهدانه) حلوای سیاه، شیره انگور، شیره توت، لبو پخته، مغز گردو، حلوا کنجد، حلوای آریشه، حلوای سیاه، هندوانه، خربزه، شلغم، انار، به، سیب و شیرینی که هر یک نمادی به نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی به شمار میروند. از جمله غذاهای این شب نیز "ته چین اسفناج" و "خورش فسنجان" است. همچنین بیدار ماندن تا پاسی از شب از جمله آداب و رسوم شب یلدا در این منطقه است. در بسیاری از روستاهای استان سمنان مرسوم است که دامداران در شب چله گوسفند پرواری را تحت عنوان "چله کُشی" قربانی کرده و گوشت آن را قرمه میکنند. از این گوشت که در شکمبه حیوان ذخیره میشود، برای تهیه غذا در فصل سرد سال بهره میبرند.
البرز: این استان به دلیل حضور اقوام مختلف که هر کدام آداب و آیین خاص خود را دارند استانی است، لبریز از فرهنگهایی که ورود به هریک از آنها مردمشناسی خاص خود را میطلبد. بدون شک ضیافت شبانه یلدا در البرز آمیخته از فرهنگهای مختلف آذری، مازنی، کرد و لر، استانی با شب یلدایی خاص را تجربه میکند.
مردم روستاهای شهرستان طالقان مراسم شب چله به خانه بزرگ روستا رفته و طولانیترین شب سال را در کنار یگدیگر و با شور و حال خاصی میگذرانند.در شب چله، طالقانیها دور کرسی نشسته و بزرگ ده با خواندن قرآن و دعا برای پرباری محصول در سال آینده شب نشینی را شروع میکنند. زنان نیز تدارک پذیرایی را میبینند و تنقلات این شب را از چند روز قبل فراهم میکنند. هندوانه، سنجد، گردو، گندم برشته، کدو تنبل پخته شده، انگور خشک شده، زالزالک از تنقلات این شب است.
یکی از رسوم زیبا و جالب مردم طالقان در این شب مراسم درجی سران و شالاندازی است که به عنوان میراث ناملموس و یا معنوی ثبت ملی شده است. در این رسم جالب، جوانان ده در شب چله به بالای بام خانه رفته و از سوراخ روی بام که اصطلاحاً به آن درجی میگویند شالی پشمی را که به آن کیسهای بسته شده است را به پایین میفرستند و اهل خانه وقتی متوجه آن شدند، در آن کیسه میوه و دیگر تنقلات ریخته و جوانان شال را بالا کشیده و وسایل داخل کیسه را بین خود تقسیم می کنند. از بازی هایی که مردم طالقان در شب چله انجام میدهند، "انگشتر بازی و گدره بازی" است که مردم با شور و حال خاصی آن را انجام میدهند. خواندن اشعار محلی به همراه نیزدن از دیگر آیینهای مردم طالقان در شب چله است.
مازندران: معمولا رسم بر این است که اگر افراد فامیل برای شام دور هم جمع نشوند حتما برای شب نشینی بعد از شام، با هم از چند روز قبل قرار و مدار میگذارند و معمولا همه افراد برای شبنشینی به خانه بزرگتر فامیل رفته و تا پاسی از شب با خوردن خوراکیهای مخصوص شب یلدا بیدار میمانند. مازندرانی ها هم چنین گاهی برای سرگرمی با هم کشتی گرفته یا مچ میاندازند، شعرها و آوازهای قدیمی برای شب یلدا به زبان مازندرانی و منظومههای امیری و تبری میخوانند یا با اشعار حافظ فال میگیرند.
در زبان مازندرانی به میز یا سفرهای که خوراکیهای شب یلدا را روی آن میچینند "میزد" میگویند. در فرهنگ بومی مازندران برای شب یلدا این "میزد" که معمولا روی یک کرسی چیده میشود از انواع میوههای مختلف، مغزها، آجیل و انواع دانههای بوداده پر است. جالب است بدانید که ایرانیان باستان این شب را شب تولد الهه مهر میترا میپنداشتند و به همین علت این شب را جشن گرفته و سفره ای رنگین میگستردند و "میزد" نثار میکردند. میزد، نذری یا ولیمهای غیر نوشیدنی، مانند: گوشت و نان و شیرینی و حلوا بود. مازندرانیها اعتقاد دارند در این شب بهتر است میوههایی که دانه بیشتری دارند را میل کنند، مثل: انار و هندوانه که نمادی از برکت ،حاصلخیزی و باروری هستند. علاوه بر این، فلسفه خوردن انار و هندوانه را هم رنگ سرخشان میدانند که سرخی خورشید را در تاریکی طولانیترین شب سال تداعی میکند. حتی در گذشته که انار و هندوانه کمتر بود زنان خانه این میوهها را در یک جای امن و دور از دسترس بچهها (حتی آویزان در یک چاه آب) نگه میداشتند تا در شب یلدا برای مهمانان بیاورند. گذاشتن گلهای طبیعی و سبزه، روی سفره چله شو یک رسم دیگر در میان آداب و رسوم شب یلدا مردم مازندران است.
سیستان و بلوچستان: در بلندترین شب سال، در خانه بزرگ قوم خویش گردهم میآیند و به قصه هایی که پدربزرگها و مادربزرگها برایشان نقل میکنند، گوش فرا میدهند. در سیستان، شب چله به جای واژه یلدا با همان مفاهیم فراگیر در میان مردم به کار رفته و این شب، بلندترین شب سال و آغاز زایش دوباره خورشید، بازگشت گرما و روشنی به زندگی است که چله بزرگ نام دارد و تا دهم بهمن به درازا میکشد و پس از آن چله خرد یا کوچک آغاز، و تا بیست اسفند ادامه مییابد.
شب اول دی ماه بزرگترین و طولانیترین شب سال و آغاز انقلاب زمستانی در تقویم ایرانی شناخته شده است. در این شب مردم از شیرینیهایی مانند ستو، شیرینک، حلوا و انواع تخمههای هندوانه، خربزه، عناب و پسته را، در این شب فراهم و شب را تا صبح سحر میکنند. مردم این دیار از هندوانههایی که از لابه لای کاههایی که تابستان را به زمستان پیوند می دادند، به همراه پودر خوشمزه و مقوی شیرینک استفاده میکردند.
افزون بر اینها مردم این دیار از پودر دیگری به نام ستو که از ترکیب پودر جوی آبدار و بوداده شده با شکر، نبات و خوردنی خوشمزه دوشو (دوشاب)، ترکیب خرمای خوب مضافتی به همراه روغن زرد حیوانی، که در یک مشک برای این شب آماده میشد؛ استفاده میکردند.
مردم این دیار همچنین با انواع تخمههای بوداده شور هندوانه، خربزه و انار سیستان که در یک سفره بزرگ گذاشته میشد از مهمانان خود پذیرایی میکردند. اعضای فامیل با رفتن به خانه سپیدمویان و سال خوردگان این شب را در حلقه خانواده، بزرگان و شنیدن روایتهای کهن و شاهنامه به صبح می رساندند.
در سیستان واژههای "کهنسال و پیر" با "زندگی و تدبیر" هم خانواده هستند، پیران نماد کهنسالی هستی و موی سپیدشان نیز در این شب بلند، نشان خرد و تدبیر است. شب چله به گاهشماری مردم سیستان ارتباط دارد زیرا مردم این منطقه با یک تقویم و گاهشماری ویژه خود، شب چله را مشخص میکردند و در بلوچستان نیز گاه شماری شمسی با نوع تولید در رابطه است.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
ابراهیم الموسوی، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با «جامجم»:
در گفتوگو با بهرام کلهرنیا، دبیر هفدهمین جشنواره تجسمی فجر عنوان شد
رئیس کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر تهران درگفتوگو با «جامجم»:
«جامجم» در گفتوگو با مدیر بخش زلزله و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، دلایل بروز و راههای مهار فرونشست زمین را بررسی میکند