با اینوجود، در دل این طوفان مصیبتآفرین، و هجوم خشونتهای کشنده، و سرشکآفرینِ مدیترانهای، نهتنها، صدای اعتراضی در میدان پرمساحت تمدن غربی، به گوش تاریخ نرسید؛ بلکه، یک «صدای بلند» زندهباد «اسرائیل» و زندهباد «صهیونیسم»، انتشار یافت که گوش بیدروازه و بیسپر مردم جهان را، چونان خاک و هوا و آسمان اشغالگشتهی فلسطین، با نفوذ جادوییاش، اشغال کرد و بر دور سیاه این طوفان اشغالگری و خونریزی تمدنی، یک پارچه و یا یک تابلوی نقاشی خوشرنگ، آویزان نمود؛ که بر آن، این نوشتهی درخشنده، بهچشم میخورد: «اینک، این اسرائیل نوساخته، مظهر قدرت آسمانی و براساس دهفرمان مقدس؛!! تولدت مبارک!!!؟» آری؛ داستان تولد مصنوعی «اسرائیل» و آزمایشگاه سیاستهای تمدنی حاکم بر جهان بشریت و شهرهای شلوغ و بورسهای شلوغتر و تازه از خواب کسادی و رخوت اقتصاد جهانی، برخاسته؛ نیاز به یک «چتر بزرگ و فراگیر» آرامشبخش داشت؛ که بگوید در دریای مدیترانه، همهچیز آرام است و در شهرها و کوچههای خاورمیانه، علیه «اسرائیل»، هیچ خبری نیست که نیست! «صهیونیسم جهانخوار تمدن غربی»، نیاز بسیارشدیدی بهاین «چتر بزرگ آرامشبخش» داشت؛ برای اینکه، میدانست، این «تولد سیاسی تمدنی» از سال ۱۹۱۷ تا سال۱۹۴۸، که شناسنامهی تقلبیاش، صادر شد؛ ازچه گذرگاههای خونین و خوفناک و خوفآوری، عبور کرده؛ تا به این شناسنامه برسد.چند سالی ازصدور این «شناسنامه خیانتکارانه» نمیگذرد؛ که بزرگترین شلیک صدای تبلیغاتقدرتمندانهی تمدنغربی،علیه مسلمانانخاورمیانه وهمهی ذهنیتهای پرسشدارشده،در جهان بشری؛که در خاورمیانه... چهخبر است و چه شده و... .شلیک....میشود....و همهی گوشها و چشمها را دربرابر قدرت پردازش و نفوذگرانهی «تبلیغ»، تسلیم و شگفتزده ونیز حیرتزده میکند.این «شلیک» پرسروصدا وپرهیاهو وپرحاشیه وصدالبته «انحرافآفرین عاطفی و اندیشگی» درسطح همهی«مصرفکنندگان میلیونی»درمیان مسلمانان جهان،عبارتست از،یک فیلم سینمایی دقیق با قدرت روایتگری اثرگذار و مردمپسند مذهبی. واین داستان سینمایی کلاهبردارانهی جهانی،عبارتست ازفیلم «ده فرمان»به کارگردانی جناب «سیسیل بی.دومیل»! و بدینترتیب، قدرت تمدنی غربی، که بر بنیاد «انکار حقیقی آسمان» و«کشتن بیرحمانهی ارزشهای مقدس» و «آزادی مطلق در مکتب لذتگرایی زمینی» و «برتری صددرصدی ارزش سلطهها و سلطهگرائی جهانی» بنا شده؛ و حقیقتا، جز این ساختار تاریخی!، از هیچ ساخت انسانی و اخلاقی و آسمانیای! برخوردار نیست! ناگهان، در بهترین تصویر و رنگ و صدا؛ بیانیهی داستانی زندهباد «موسی پیامبر» میسازد و در برابر چشم مردمان «تاریخ از دست داده» قرن بیستم، به نمایش میگذارد: این اقدام تبلیغاتی سلطهگران جهانی تنها یک هدف درجه یک را، نشانه رفته بود و آن تبدیل گرانبار و سخت «موجودیت سیاسی اسرائیل» به یک «موجودیت تاریخی-عاطفی» بود، که همه سران تمدن غربی بدان محتاج بودند؛ و از نداشتن آن، در رنج و نگرانی، بهسر میبردند. این فیلم فریبکارانه، توانست شخصیت «عاطفی-تاریخی»، تولد نامبارک اسرائیل را، در نسل بعد از جنگ جهانی دوم، سامان بخشد و ستمگریها و... دزدی بزرگ سرزمین فلسطین را، به منطقهی نادیدنی جامعه جهانی تبعید نماید. این موجودیت عاطفی، همچنان پابرجا بود؛ ...تاصدای فاخر و پرفروزندهی«امام خمینی»، در گرداگرد جامعهی بشری، طنینانداز گشت و با غیرتی تاریخگرایانه ندای شکوهمند زندهباد خدا و زندهباد ایران، سر داد وسپس گفت: زندهباد «قدس»!! و برای آن جشن تولد جهانی بهپا کرد؛بانامگذاری یک روزبهنام«قدس».واین«کار بزرگ»واین نام نازنین دلربای «قدس» قدرت جهانی تصویرسازی و قصهآفرینی «سیسیل بی.دومیل»ها و«دهفرمان»ها وخط آنها را، بیقدرت وبیحقیقت ساخت؛ ودربرابر توانایی«فریب و جادوگری!» توانایی زیبای ایمان به «قدس» را، به نمایش گذاشت. این خط توانایی، در آیندهای بسیار نزدیک، نهتنها با سربلندی و شکوه پایانپذیر، در گرداگرد «قدس» حلقه فتح، خواهد کشید؛ بلکه، قلعههای مستحکم تمدن بیرحم و بیآسمان غربی را، پشت سرهم به درون «حلقه فتح» خواهد برد، و هیچ نیروئی نمیتواند به نجات آنان بشتابد. بدینخاطر: که «سیمرغ اقتدار ایمان به قدس» از سینهی پهلوان و پهناور غیرت اربعین لبیک یاحسین به پرواز درآمده است.