سینما پس از جنگ جهانی دوم در بعضی مفاهیم خود ازجمله درباره دورههای سنی مختلف انسان به کشف جدیدی رسید و نوجوان بهمثابه انسانی که از مرحله کودکی عبور کرده و درآستانه ورود به بزرگسالی است موردتوجه قرارگرفت. آنچه بهطور معمول در این فیلمها به تصویر کشیده میشد مسائل و معضلات مرتبط با نوجوانان ازجمله آماده شدن برای ورود به جهان جدید و عشق و عصیان علیه کلیشههای دنیای کودکی است. تولید این فیلمها در دهه ۸۰ قرن بیستم به اوج خود رسید.
نوجوان در سینمای ایران
در ایران هم پس ازانقلاب اسلامی بود که بهطور ویژه به موضوع نوجوان پرداخته شد، بهویژه در دوران هشت سال دفاعمقدس و پس از آن، توجه به سینمای نوجوان مورد اهتمام قرارگرفت. با نگاهی اجمالی به فیلمهای نوجوان تولید ایران و جهان میتوان دریافت که در اغلب آنها الگوی «سفرقهرمان» بهدلیل سادگی و همخوان بودن با تلاش نوجوان برای کشف زندگی جدید، مورد اقبال قرار گرفته است.الگوی کلاسیک سفر قهرمان، با مراحلی مانند دعوت به ماجراجویی، عبور از زندگی معمولی بهسوی دنیایی ناشناخته، ملاقات با مربی و در نهایت بازگشت به خانه با درک جدید و موهبتی قابل اعتنا برای خود و جامعه همراه بوده است. این الگو تعریف پیچیدهتری نسبت به الگوی داستانی «پریان» دارد و بین داستان کودک و نوجوان تفاوت ایجاد میکند.
سفر قهرمان الگوی فیلمسازی نوجوان
به نظر میرسد باغ کیانوش اولین اثر بلند سینمایی رضا کشاورزحداد با تهیهکنندگی محمدجواد موحد، که جدیدترین فیلم نوجوانه است، موتور محرکه خود را با همان سبک معمول سفر قهرمان به راه میاندازد. در شب عروسی یکی از اهالی روستا و در بحبوحه بمباران علیه ایران (موسوم به جنگ شهری)، دو خلبان عراقی براثر از دست دادن جت خود در روستای محل عروسی بدون اینکه کسی متوجه بشود، گیر میافتند.چند پسر نوجوان دهه شصتی که درجستوجوی جعبه موز وارد باغ کیانوش شدهاند، به این ماجرای مهیج، سوق داده میشوند. حالادیگر انگیزه رسیدن به جعبه موزرنگ میبازدوتلاش آنان به حرکتی ماجراجویانه برای نجات جان اهالی روستا تبدیل میشود. آنها قصد دارند اهالی بیخبر روستا را که غرق شادی و پایکوبی عروسیاند، مطلع کنند. در این فیلم، سفر قهرمان با تغییر و قوسهایی تحسینبرانگیز روبهرو میشود. کیانوش (شهرام حقیقتدوست) که یحتمل نقش یاریگر مرموز و آموزنده را در کشمکش بیرونی شخصیتها بازی میکند، در بخشی از فیلم از سوی «علی» یکی از آن پسرهای روستا، به خاطر تنها گذاشتن پدرش «مصطفی» مورد توبیخ قرار میگیرد و در نهایت این علی است که به او اصول رفاقت و پایداری را میآموزد.
رشادت میراث کهن ایرانیان
با وجود تعدد شخصیتهای نوجوان فیلم و با کمی مسامحه میتوان گفت علی، قهرمان نوجوان فیلم است، زیرا در مسیر ماجراجویی خود دچار مکاشفه میشود و پدر شهید خود را میبیند و با او حرف میزند. اسب، دریچه نور و پدری که در آستانه در ایستاده و در جایی دیالوگ با او وسط دشت سرسبز پر از نور، حکایت از انتخاب تلویحی او بهعنوان قهرمان دارد. اسب یکی از نمادهای تاریخ ایرانباستان است و بازگشت به گذشته و تاریخ پر از رشادت و میراث کهن ایرانیان را به یاد علی میاندازد. ضدقهرمانها در این فیلم دو افسر عراقیاند، نوع اکت قهرمانها و ضد قهرمانها در این فیلم شباهت زیادی به کهنالگوی دیو و پری در افسانههای کهن ایرانی دارد. بهنظر میرسد سازندگان قصد داشتهاند نبرد بین قهرمان و ضدقهرمان را به کهنالگویهای ایرانی نزدیک کنند و در این نقطه، سیر روایی سفر قهرمان «جوزف کمبل» و سادگی داستان دیو و پری در نمایش خیر و شر، روند فیلم را دچار دستاندازی شیرین میکند.
افسانههایی که ایرانیزه شدند
فضای فیلم که در تاریکی شب سپری میشود و معدود صحنههای دردناک، مثل سیلی زدن افسر عراقی به یکی از بچهها یا نبرد تن به تن بین کیانوش و افسر عراقی در شب ظلمانی، زوزه گرگ، درختهای بلند که فقط تنههای سیاه و لختشان آشکار است فانتزی تاریکی را در این فیلم رقم میزند. از یکجایی به بعد داستان بیش از اینکه روایت نوجوانان باشد، مخاطب را با کشمکشهای درونی کیانوش روبهرو میکند. زبان عربی برای دو افسر عراقی پررنگ میشود و بخشهایی از تماس رادیویی یکی از افسران عراقی با پایگاه خود، چند دقیقهای از فیلم را به خودش اختصاص میدهد. هر چند داستان سعی میکند به طور محض ایرانیزه باشد اما در جایی که اهالی روستا حرف بچهها را باور نمیکنند شبیه افسانه عربی «ملکهزبا» و حکایت او با دشمنش «جذیمهالابرش» میشود. ملکهزبا در این افسانه نسبت به حضور اشغالگران درشهر هشدار میدهد اما مردم هشدارهای او را نادیده میگیرند.
اهمیت وحدت در بزنگاههای تاریخی
فیلم با خاطرات دهه شصتی مثل کمبود موز و محبوبیت آن برای بچههای آن دوره شوخی میکند. صدای پرواز هلیکوپتر بر فراز شهر از یکسو و شنیدهشدن آواز ساز و دهل عروسی از سوی دیگر، موتیفهای داستان بهشمار میروند و احساسات متناقضی را در مخاطب برمیانگیزند. فیلم کوشیده اهمیت وحدت در بزنگاههای مهم تاریخی را برای نوجوانان متذکر بشود و به اهمیت «رفاقت» در شرایط سخت تأکید کند. علیاصغر عزتیپاک، نویسنده کتاب باغ کیانوش که اثر از آن اقتباس شده، نویسنده نامآشنای ایرانی است. او در نوشتهها و گفتار خود همواره به وطنپرستی تأکید میکند و عشق و علاقه زیادی به شهر زادگاهش همدان دارد و بوی عطر همدان را میتوان در بیشتر آثار او پیدا کرد. با این حال فیلم باغکیانوش برخلاف اسمی که دارد، نتوانسته از ظرفیتهای لوکیشن بهمثابه یکی از عناصر محوری روایت استفاده کند. لوکیشن باغ کیانوش میتوانست فضای جذابتری داشته باشد اما در تاریکی اذیتکنندهای فرو رفته و شاید بتوان چنین توجیه کرد که این تاریکی بهدلیل وجود خصم دیوسیرت در باغ باشد.
تجسمی از فرهنگ ایرانزمین
همه بازیگران نوجوان فیلم درخشانند. همه آنها توانایی تبدیل شدن به ستارههای بزرگ و معروف سینما را دارند. بازی طبیعی و نچرال و معصومیت آنها شعفانگیز است. دیالوگهای علی و پدرش دراماتیک از کار درآمده. وقتی علی با مصطفی (پدر شهیدش) حرف میزد و نشستن علی روی اسب، تجسمی از همه سربازان ایرانزمین در طول تاریخ و پیوستن علی به صفوف طولانی آنان است.شهرام حقیقتدوست هم درهرفیلم جدیدش پختهتر ازقبل ظاهروکاملا با نقش همراه میشودوبرگ برنده هر فیلمی بهشمار میرود. بارطنز داستان هم روی دوش عباس جمشیدیفر سنگینی میکند. او یکتنه توانسته در این فیلم با اکتهای گاهوبیگاهش مخاطبان راازخنده منفجر کند. ازهمینروست که باغ کیانوش ارزش بارها دیدن رادارد.اثری قابل پذیرش، محترم و بهیادماندنی که البته عناصر زنانه را کم دارد و سازندگان میتوانستند شخصیتهای زن مؤثری همراه با سیر داستان خلق کنند.
پرفروشترین فیلم نوجوان سینما
اما همین درنگهایی که از فیلم برشمرده شده، باعث شده تا این اثر نوجوانانه به فروش ۱۰میلیاردی در سینماها دست پیدا کند و لقب پرفروشترین فیلم نوجوان سینمای کشور را به خود اختصاص دهد. این فیلم سینمایی با گذشت یک ماه از آغاز اکران خود با جذب حدود ۲۵۰ هزار مخاطب به فروش ۱۰میلیارد تومانی رسید.همچنین این فیلم سینمایی مدتی است اکران سیار خود را در مدارس و شهرهای فاقد سینما آغاز کرده و در این بازه زمانی نیز با جذب ۳۳هزارمخاطب به فروش ۷۰۰ میلیون تومانی رسیده است. به این ترتیب با استقبال مخاطبان و این میزان فروش، باغ کیانوش تاکنون رکورد فروش فیلم نوجوان در سینمای ایران را شکست. این فیلم که پدیده جشنواره فجر۴۲ نام گرفته بود، با شعار «سینما برای همه بچهها» برای گروههای مختلف مخاطب شامل نابینایان، ناشنوایان و... نیز مناسبسازی شده و دردسترس قرارگرفته است.این اثر، مخاطبان را به سرزمینی پُررمزوراز فرا میخواند که گنجهای فراوانی درون خود دارد و رویای اصیل حراست از وطن را در ذهن نوجوانان شکوفا میسازد.