موضوعی که البته ازسوی مسئولان هم بیشتر درحال تکرارشدن است. از همین دیروز ویدئویی در فضای مجازی دارد دستبهدست میشود که عنوان آن «آمار هولناک مطالعه در ایران» است. ویدئویی که حتی اگر آن را هم نبینیم میدانیم قرار است چه ماجرای تکراریای را برای ما بازگو کند. در همه اینسالها اما هیچوقت مهمترین دلیل برای فاصلهگرفتن از کتاب عنوان نشده است؛ دلیلی که باعث شده کتاب بهعنوان یک کالای مهم فرهنگی از سبد فرهنگی خانوار به نفع مایحتاج مهمتر کنار برود و آن هم افزایش قیمت یار مهربان است و بس. رشد قیمت کتاب در همه این سالها پابهپای تورم افزایش یافته و البته که در بسیاری از مواقع از میانگین تورم سالانه هم عبور کرده، چراکه در یکدهه گذشته کاغذ ازجمله اقلامی بوده که با رشد قیمتی بسیار بیشتری نسبت به دیگر اقلام همراه بوده است. بهعنوان مثال، خوب است بدانیم که در سال ۱۳۹۱ بهطور متوسط و میانگین میشد با حدود پنج هزار و ۴۰۰ تومان یک کتاب ۲۰۰ صفحهای خرید و میانگین قیمت هرصفحه کتاب چیزی حدود ۲۷ تومان بود اما این اعداد در سال ۱۴۰۰ رشدی دهبرابری داشت، یعنی میانگین قیمت یک جلد کتاب به ۵۴ هزار و ۳۴۶ تومان رسید؛ یعنی میانگین هزینه تمامشده هرصفحه کتاب ۲۷۷ تومان بود. جالب اینکه همینرقم حالا و در سال ۱۴۰۳ با یک رشد حدود چهاربرابری همراه بوده است! بهاینمعنا که قیمت تمامشده یک کتاب ۲۰۰ صفحهای بهطور میانگین به ۱۷۰هزار تومان رسیده و قیمت هر صفحه کتاب به ۸۵۰ تومان. بهاینمعنا که قیمت کتاب نسبت به سال ۹۱بیشتر از ۳۱ برابر شده است! با ذکر این نکته مهم که این آماروارقام استخراجشده از بخش گزارش آماری سایت خانه کتاب است. دراینمیان نکته مهم دیگری هم وجود دارد و آن مربوط به کاهش ارزش پول ایران هم میشود. در یک نمونه مصداقی برای فهم دقیقتر ماجرا باید گفت اگر کتابی را در سال ۸۷ به قیمت سههزار تومان خریداری کردهایم این رقم معادل سه دلار در همانزمان بوده است. این کتاب در شرایط کنونی بهرقم ۱۵۰ هزارتومان قیمت خورده است (یعنی ۵۰ برابر بیشتر شده است)اما اینرقم حالا معادل دو دلار است! این افت ارزش پول بهخوبی درباره قیمت کتاب مصداق دارد. نکته مهم اینکه در سبد فرهنگی خانوار هم سهم کتاب آب رفته است. مطابق با گزارش هزینهکرد فرهنگی ایرانیان، سهم هزینههای فرهنگی خانوارهای ایرانی از مجموع هزینهکرد آنها درسال معادل۹.۱درصد بوده است. بررسی سهم هزینهکرد فرهنگی خانوار بهتفکیک دستهها نشان میدهد که بخش «مدوپوشاک» با ۵.۲درصد بیش از نیمی ازهزینهکرد فرهنگی خانوار را بهخود اختصاص داده است. اگر نگاهی موشکافانه بهاین موضوع کنیم، مشخص میشود که سهم ۱۳دسته موضوعی دیگر که درکنار مدوپوشاک هزینههای فرهنگی خانوار ایرانی را تشکیل میدهند فقط ۳.۹درصد است.