و اما شورای فرهنگ عمومی …

قدرت الله دائمی؛ مسئول دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی استان گلستان به مناسبت 14 آبان ماه «روز فرهنگ عمومی» مطلبی را قلمی و منتشر کرد.
قدرت الله دائمی؛ مسئول دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی استان گلستان به مناسبت 14 آبان ماه «روز فرهنگ عمومی» مطلبی را قلمی و منتشر کرد.
کد خبر: ۱۴۸۰۱۴۴
نویسنده قدرت الله دائمی

به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان،قدرت الله دائمی؛ مسئول دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی استان گلستان به مناسبت 14 آبان ماه «روز فرهنگ عمومی» مطلبی را به شرح ذیل قلمی و منتشر کرد :
بسم الله الرحمن الرحیم

فرهنگ به نوعی، زیست بوم انسان است و مانند جغرافیا و هوایی است که انسان از تولد تا مرگ در آن نفس می کشد و زندگی می کند. لذا همانگونه که پاکیزگی هوا و محیط زیست برای ما مهم است، باید پاکیزگی و سلامت فرهنگ و رشد دهندگی آن نیز برای همه ما به عنوان شهروندان و اعضای یک جامعه ی بزرگ به نام ایران، به عنوان کشوری پهناور و برخوردار از یک سابقه ی طولانی مدت فرهنگی و تمدنی، مهم باشد. چنانچه فرهنگ و بستر فرهنگی مناسب و مساعد نباشد، جامعه رو به اضمحلال و تباهی خواهد رفت.

فرهنگ عمومی

فرهنگ عمومی آن بخش از فرهنگ است که عموم مردم با آن سرو کار دارند، چرا که هم فرهنگ عمومی مردم را می سازد و هم مردم جریان فرهنگ عمومی را ایجاد می کنند.به عبارتی دیگر، فرهنگ عمومی وجوهی از فرهنگ یک جامعه است که عامه مردم، ضمن اینکه از آن اثر می پذیرند، بر آن تاثیر نیز می گذارند. مردم بی اختیار از فرهنگ جاری الهام می گیرند و با کنش و یا واکنش های خود در تقویت یا تغییر آن سهیم اند.

بی تردید نهادهایی مانند خانواده، مدرسه، نهاد های مذهبی و اجتماعی، دانشگاه و نهادهای آموزشی و اقشار مختلف جامعه در رشد، تحول و ترقی فرهنگی یا انحطاط فرهنگی موثرند.

لازم به ذکر است، کار فرهنگی و تاثیر و تاثر فرهنگی، محدود به نهادهای فرهنگی نیست، بلکه فعالیت های مختلف در دستگاه های گوناگون و نیز عملکرد و رفتار تک تک افراد و همه ی لایه های مختلف اجتماع، می تواند بر فرهنگ حاکم بر جامعه موثر باشد.

باید بپذیریم که فرهنگ از قدرت بالایی برخوردار است. فرهنگ، هویت ساز و معنا بخش است؛ انسجام بخش و تعلق آفرین است؛ تکامل دهنده و قدرت آفرین است؛ امنیت بخش و استحکام آفرین است؛  مشارکت آفرین است؛ پویا بخش و وفاق دهنده است و در نهایت گفتمان ساز، جهت دهنده و هدایت گر است.

حال به چند نمونه از چالش ها و موانعی که باعث کاهش کارکردهای فرهنگ می شود اشاره  می کنیم:

1ـ عدم تحلیل جامع و کامل از روند تحولات فرهنگی کشور

2ـ تاخر ادراکی از روندهای نوین فرهنگی

3ـ عدم انتخاب الگوی متوازن فرهنگی

4ـ تغییر در الگوی مصرف رسانه ای جامعه

5ـ ناکافی بودن فرآورده های فرهنگی کشور در پاسخ به نیازهای جامعه و نسل جوان

6ـ مسائل نوپدید در عرصه فرهنگ

7ـ نگاه سوداگرانه به موضوعاتی که دارای کارکرد فرهنگی هستند.(مانند پوشاک و اسباب بازی و …)

و اما شورای فرهنگ عمومی

شورای فرهنگ عمومی بزرگترین و مهمترین مجلس فرهنگی در کشور، استان و شهرستان ها است. مدیران و اعضای شورای فرهنگ عمومی استان و شهرستان باید از جایگاه واقعی و ظرفیت این شورا بهره برداری کنند و ضرورت برنامه ریزی فرهنگی را در اولویت قرار دهند؛ بین برنامه ریزی فرهنگی با سایر برنامه ریزی ها تفاوت قائل شوند و  مشکلات و موانع برنامه ریزی فرهنگی را احصاء و برای رفع این مشکلات و موانع، چاره اندیشی و تصمیم گیری نمایند. اگر شورای فرهنگ عمومی بخواهد برای برنامه ریزی  فرهنگی مسیر مشخصی را طی کند، باید اقدامات زیر را انجام دهد:

  1. احساس مسئولیت در اولویت قرار دادن فرهنگ و موضوعات فرهنگی
  2. داشتن ادبیات مشترک، اشتراک نظر و عدم موازی کاری نهادها و نخبگان فرهنگی در عرصه فرهنگ
  3. اختصاص بودجه کافی به فرهنگ و فعالیت های فرهنگی، هنری، رسانه ای و قرآنی
  4. استفاده از نظر نخبگان، محققین و پژوهشگران در تصمیم گیری ها و تصمیم سازی های فرهنگی

نقش و وظیفه متولیان فرهنگی و اقشار مختلف جامعه در برابر فرهنگ عمومی:

ما در عصری زندگی می کنیم که با رشد تکنولوی همراه است و آن را عصر ارتباطات و فناوری اطلاعات، فضای مجازی، متاورس و هوش مصنوعی می نامیم.

در چنین عصری وظیفه نخبگان، متولیان و برنامه ریزان فرهنگی سنگین تر است؛ چرا که باید در این مسیر پر پیچ و خم و پر چالش، برای حفظ بنیان خانواده تلاش کرد، فضای کسب و کار و تولید را بهبود بخشید، انسجام اجتماعی و اعتماد به نفس ملی را افزایش داد، در مصرف فرهنگی عدالت ایجاد کرد و اخلاق عمومی را گسترش داد.

بی تردید حفظ زبان و ادبیات فارسی، توسعه و ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی، توسعه و ترویج فرهنگ اهداء خون و اهداء عضو، بهداشت و سلامت جسمی و روحی افراد، نیازمند فرهنگ سازی است.

بی شک راه برون رفت از آسیب های اجتماعی و امید آفرینی در جامعه فرهنگ است و با ابزارهای  فرهنگی است که می توان فرهنگ ترافیک، عبور و مرور، رانندگی، رفتارهای شهروندی و آپارتمان نشینی ، شهرنشینی  و احترام به هم نوع را ارتقاء بخشید.

به جرات می توان گفت:  تغذیه سالم، احترام به معلولین و جانبازان و مناسب سازی اماکن، ارتقای سرمایه اجتماعی، تقویت هویت ایرانی ـ اسلامی،  ارتقای فرهنگ ورزش همگانی، حفظ محیط زیست و منابع طبیعی، ترویج مسولیت پذیری اجتماعی، استقرار خرد و خرد ورزی، دفاع در برابر تهاجم فرهنگی و افزایش روحیه نقدپذیری، همه و همه، تنها در بستر فرهنگ سازی امکان پذیر است.

لذا وظیفه ی  فرد فرد ماست که از شعار و تئوری بپرهیزیم، از خودمان شروع کنیم و عمل گرا باشیم و از آرمان ها، ارزش ها و فرهنگ و هویت ایرانی و اسلامی محافظت کنیم و در این راه به اصل پذیرش و باور عمومی احترام بگذاریم و نیازهای به روز جامعه را بشناسیم و مشکلات و چالش های فرهنگی را ریشه یابی و برای آن برنامه ریزی کنیم.

ما در این راه باید  به مصرف فرهنگی و نتایج آن در جامعه توجه کنیم، باید از اجبار و الزام بپرهیزیم، به نهاد خانواده توجه کنیم و به اصل مهندسی فرهنگی احترام بگذاریم. تحرک و پویایی داشته باشیم و آینده نگری را سرلوحه اقدامات خود قرار دهیم و با دنیای خارج نیز تعامل داشته باشیم تا بتوانیم فرهنگ اصیل خود را در تعامل با سایر فرهنگ ها حفظ نماییم.

ما باید قادر باشیم  الگوهای رفتاری درستی به جامعه معرفی کنیم که برای این مهم باید ابتدا گوش شنوایی داشته باشیم؛ چرا که خوب گوش کردن، مقدمه خوب تصمیم گرفتن است. از طرفی در عرصه فرهنگ باید ادبیات مشترک داشته باشیم و عوامل ناکارآمدی نظام فرهنگی را بشناسیم.

سخن پایانی: در عصر حاضر که فرهنگ و پدیده شبکه ای شدن جوامع مطرح است، هر ملتی که بتواند هویت و محتوای فرهنگی خویش را بر روی بستر فناوری های نوین و توسعه شبکه های ارتباطی در فضای مجازی، سازماندهی و به جریان اندازد، به همان نسبت از امنیت فرهنگی برخوردار و می تواند دارای قدرت افزوده باشد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها