یشبینیها درخصوص ابعاد مختلف این تغییر رویکرد میتواند طیف وسیعی از برنامه موشکی تا تغییر سیاستهای هستهای و نوع مواجهه نظامی و امنیتی باایالاتمتحده و رژیمصهیونیستی را شامل شود.آخرین برآورد اطلاعات ملی آمریکا درباره برنامه هستهای ایران که درماه جولای ۲۰۲۴درباره تغییر دکترین هستهای ایران به کنگره آمریکا ارائه شده، خبر از آن میدهد که تابو بودن سلاح هستهای درایران درحال شکسته شدن استوهشدار داده که اگرایران درمعرض«تحریمهای بیشتر»یا«حمله» احتمالی قرار گرفته یا اینکه بهخاطر برنامه هستهایاش «مورد سرزنش» قرار بگیرد، ممکن است دست به غنیسازی اورانیوم تا ۹۰ درصد بزند.دراین تحلیل اطلاعاتی،آمریکا پیشبینی کرده که سال ۲۰۲۴ «افزایش قابلتوجهی در اظهارنظرهای رسمی در ایران در مورد تسلیحات هستهای وجود داشته که نشان میدهد این موضوع کمتر تابو است.»از سوی دیگر، مؤسسه افکارسنجی «Iran Pol» با انتشار نظرسنجیای که خردادماه ۱۴۰۳ انجام داده اعلام کرده ۶۹ درصد ایرانیان ازدستیابی ایران به سلاح هستهای حمایت میکنند. این موضوع اختلاف قابلتوجهی با نظرسنجیهای یک دهه اخیر درخصوص تمایل ایرانیان به برنامه هستهای را نشان میدهد که میتواند سنجه قابلتوجهی از تغییر مواضع افکارعمومی درداخل ایران تلقی شود. در عینحال شاهد هستیم که لحن و مواضع رافائل گروسی، دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز در قیاس با شرایط پیش از عملیات وعده صادق و حماسه غرورآفرین طوفانالاقصی تغییر معناداری پیدا کرده و از اعمال فشار برای تحمیل بازرسیهای فراپادمانی و ابراز ناامیدی از مذاکرات هستهای در چرخشی ملموس، به ضرورت ارتباط با تهران و بازگشت به گفتوگو و ازسرگیری تفاهم رسیده است. در همین زمینه دکتر یوسف عزیزی، پژوهشگر سیاستگذاری عمومی ــ دولتی در دانشگاه ویرجینیا تک آمریکا در گفتوگویی اختصاصی با گروه سیاسی روزنامه جامجم، معتقد است مجموعهای از حوادث و فعل و انفعالات طی دو دهه اخیر در قرن۲۱درمنطقه ما و درسطح جهانی رخ داده که باعث شده مباحثی که در سطح تصمیمسازان کلان جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته، به این جمعبندی منتج شود که سازمانهای بینالمللی و نظام حقوقی فعلی که بعد از جنگ سرد وظیفه تنظیمگری مناسبات جهانی راعهدهدارهستند،نمیتوانندمتضمن منافعملیکشورمان باشند.وی درتشریح این عوامل اثرگذارمیگوید: «مهمترین عوامل و حوادث تأثیرگذار بر این تغییر نگاه کلان جمهوری اسلامی، نخست حمله یکجانبه آمریکا به عراق بدون مجوز شورای امنیت بود که بزرگترین زنگ خطر را در ایران به صدا درآورد مبنی بر اینکه آمریکا میتواند حتی با بهانههای ساختگی و کاذب، کشوری را در همسایگی ما اشغال کند.»
وی افزود:«موضوع بعدی برجام بود که آمریکا نشان داد که دعواهای داخلی و حزبی خودش را بر تعهدات بینالمللی و حتی قطعنامههای شورای امنیت ارجح میداند و مجددا اقدام به وضع تحریمهای یکجانبه علیه ایران میکند. سومین حادثه تعیینکننده جنگ اوکراین است، به این ترتیب که اوکراین بهعنوان یک کشورمستقل و به بهانههای مختلف، علیرغم اینکه بعد از فروپاشی شوروی سابق در قبال تضامینی که روسها و آمریکاییها برای امنیت این کشور دادند تا از سلاحهای استراتژیک خودش مثل سلاح هستهای وهواپیماهای راهبردی صرفنظرکند اما میبینیم که ۲۰سال بعدامنیت ملی اوکراین وجهالمصالحه قدرتهای بزرگ قرار گرفت. این هم درس بزرگی است برای کشورهایی مثل ایران وقتی میبیننددنیا درحال متمایل شدن به سمت آنارشی و تغییر فاز ازنظمقدیم به سمت نظم یکجانبهمحور جدید است میبایست برای تأمین امنیت راهبردی رویپایخودشان بایستند.»