در این وضعیت متلاطم تخصصها در کشور، وجود ۹۰هزار پزشکعمومی و بیرغبتی آنها به شرکت در دوره دستیاری و کسب تخصص نیز اکنون این وضعیت را به مرز بحران رسانده است. پزشکی یکی از رشتههای پرتقاضاست که آرزوی ورود به آن، قبل از مواجهه با چالشهای این حرفه، در ذهن تمام علاقهمندان به رشته تجربی وجود دارد. آخرین آمار کنکور نیز این استقبال را نشان میدهد، چراکه امسال نیز حدود نیمی از یکمیلیون و ۱۳۱هزار داوطلب کنکور، یعنی بیش از ۵۰۰هزار نفر در کنکور تجربی شرکت کردهاند، درحالیکه ظرفیت رشته پزشکی در دانشگاههای کشور براساس آمار وزارت بهداشت حدود ۱۳هزار و ۸۰۰ نفر است. حالاچه میشود که آن همه انگیزه و اشتیاق پزشکشدن به یکباره فرومیریزد و از ادامه بازمیماند؟
تخصصهایی که دیگر بهصرفه نیستند!
اگر بخواهیم به سیستم پزشکی و سلامت کشوردرطول سالهای اخیرنگاهی بیندازیم همیشه این سیستم باچند چالش دستبهگریبان بوده است. یکی از این چالشها که در چند سال اخیر نیز روند صعودی قابل توجهی پیدا کرده است، برهمخوردن تعادل تعداد تقاضای داوطلبان با تخصصهای مورد نیاز کشور است. بهطوریکه جذابیت تخصصهای پرسودتر، مانند جراحی، پوست و عملهای زیبایی، بسیاری از فارغالتحصیلان پزشکی را از رشتههای ضروری و درعینحال کمسود مالی دور کرده است. در همین راستا چندی پیش نیز محمد رئیسزاده، رئیسکل سازمان نظام پزشکی وضعیت آمار ورودی دستیاری برخی رشتههای تخصصی (مانند اطفال، بیهوشی و طب اورژانس) را بسیار نگرانکننده توصیف کرده و گفته است که در آینده دچار چالش خواهیم شد. هامون سبطی، دبیر کمیسیون آموزش دیدبان شفافیت و عدالت در گفتوگو با جامجم یکی از دلایل اصلی این عدم تعادل در میزان محبوبیت رشتههای پزشکی را اقتصاد میداندومیگوید:در دنیای صنعتیشده امروز، حرف اول در انتخاب شغل را اقتصاد میزند، هرچند درکنار آن پارامترهایی مثل علاقه،استعداد ذاتی و ارزشهای اخلاقی وفرهنگی نیز میتواند تاثیرگذار باشد. وی میافزاید: درحالحاضر بهدلیل ضعف شدید مدیریتی که در طول سالهای متمادی در وزارت بهداشت وجود داشته و همچنین کمکاری خود پزشکان و اصناف مربوط به پزشکی بهویژه سازمان نظام پزشکی، در بسیاری از رشتههای تخصصی هماهنگیای میان پرداختها و میزان زحمتی که باید یک متخصص بکشد، وجود ندارد. سبطی با بیان اینکه این قبیل مسائل سببشده تا بسیاری ازافراد آینده خوبی رابرای رشتههای پزشکی متصورنباشند،ادامه میدهد:طبیعتا یک پزشک جوان یا میانسال شغلی را انتخاب نمیکند که هم درآمد زیادی ندارد وهم بار حقوقی بسیاری برآن مترتب است. در نتیجه بهدلیل نبود یک مدیریت علمی در بهرهبردن بهینه از نیروهای متخصص پزشکی در کشور تعادل در گرایش میان تخصصهای مختلف بههممیخورد.
آمایش پزشک در کشور بسیار نامتوازن است
یکی از بحثهای پرچالش در نظام سلامت بحث بر سر میزان پزشکان در کشور است. برخی وضعیت پزشکان در کشور را پایینتر از استانداردهای جهانی ارزیابی میکنند، درحالیکه برخی دیگر مشکل را ناشی از توزیع نامناسب پزشکان میدانند. بهمنظور حل پیشفرض اول، ظرفیت پذیرش در رشته پزشکی برای نخستینبار در کنکور سال۱۴۰۱ افزایش یافت و مقرر شد تا سال ۱۴۰۴، هر سال به میزان ۲۰درصد به ظرفیت پذیرش دانشجویان اضافه شود. امسال نیز به گفته ابوالفضل باقریفرد، معاون آموزشی وزارت بهداشت، تعداد ۲۳۰۴ ظرفیت جدید به جمع دانشجویان پزشکی اضافه شد. دبیر کمیسیون دیدبان شفافیت و عدالت در خصوص افزایش ظرفیتهای پزشکی میگوید: این افزایش را میتوان دستبردن به درمانهای ناشیانه و استفاده از روشهای تسکینی بهجای درمانی نامید. این بهانه که سرانه پزشکان ما نسبت به برخی کشورها پایینتر است یک اشتباه بزرگ محسوب میشود و اگر این موضوع درست بود ما اکنون قطب پزشکی منطقه نبودیم و در کشور گردشگری پزشکی نداشتیم.
نظام سلامت، نیازمند پاکسازی است
سبطی، راهکار حل عدم تعادل فعلی بین تقاضا در رشتههای مختلف پزشکی را کوتاهکردن دست مفسدان اقتصادی از سیستم پزشکی کشور میداندومیگوید: یعنی سرمایههای مالی جاری در سیستم پزشکی کشور اعم از بیمارستانهای دولتی و خصوصی و مواردی مثل دارو و تجهیزات پزشکی در دست افراد فاسد است که به منافع ملی توجه نمیکنند و تا وقتی که اینها یک امر حیاتی و حاکمیتی مثل بهداشت و درمان را در دست دارند، نمیتوان امید به اصلاح داشت. وی میافزاید: مثلا رشتهای مثل زیبایی که از رشتههای حساس، سخت و ارزشمند پزشکی است امارشتههای اورژانسی وضروری در پزشکی به حساب نمیآیند مگر در موارد خاصی که استثناست ولی رشتههایی مثل اطفال و بیهوشی جزو رشتههای حیاتی و پایهای پزشکی و درمان در هر کشوری هستند. بنابراین، این عدم مدیریت و فساد رسوخیافته در میان مدیران چقدرشدید است که ما باچنین فاجعهای روبهرو هستیم و کسی به فکر آن نیست. برهمین اساس باید یک پاکسازی خیلی جدی در دانهدرشتهای حوزه پزشکی از طرف حاکمیت اتفاق بیفتد تا بتوانیم راهحل را بیان کنیم. یکی ازراهحلهای کوتاهمدت تغییر تعرفههاست.ما باید تعرفههای ویژهای برای تخصصهایی مانند اطفال وبیهوشی یا هر تخصص دیگری که به آن نیاز داریم درنظر بگیریم. این تعرفهها باید از منابع دولت و بیمهها تأمین شود و نه از جیب مردم. بااینحال، این امر تنها یک راهحل موقت است و برای بهبود وضعیت نیاز به درمانی جامع و درازمدت داریم. راهکاردیگر این است که سازمان نظام پزشکی برای دادن مجوز مطب و کار سریعا وظیفه ملی و قانونی خود را به یاد بیاورد و همچون کانون وکلا که از افرادجدا ازمدرک دانشگاهی آزمون میگیرد از پزشکانی که با سهمیه وارد دانشگاه شدهاند آزمون بگیرد تا مردم با خیال راحت بتوانند خود رابه دست آنها بسپارند.ازآقای دکتر رئیسزاده خواهش میکنم که وظیفه ذاتی نظام پزشکی را به قانون و تبصره تبدیل کنند و فقط به مدرک تحصیلی دانشگاه اکتفا نکند.