گویا طبق گفته بداغی قرار است در این بودجه شکاف و فاصله بین مدارس دولتی، خاص و غیردولتی کاهش پیدا کند. بودجهای که طی سالهای اخیر با وجود اینکه رقم آن افزایش پیدا کرده اما هنوز دردی از هزینههای این وزارتخانه دوا نمیکند چرا که بودجههای سالانه این وزارتخانه بهنحوی پیشنهاد و تصویب میشوند که کسری شدید آنها حتی پیش از اجراییشدن هم بر همگان آشکار است.وخامت این مسأله تاجایی پیشرفته که خیلیهاازآن بهعنوان«خشکسالی آموزشی»یاد کردهاند؛وضعیت نگرانکنندهای که عدالت آموزشی را زیر سؤال میبرد.یکی از ابزارهای مهم در رابطه با افزایش کیفیت و تقویت مدارس دولتی، نه تنها در نظام آموزشی کشور ما بلکه در تمامی نظامهای آموزشی دنیا، منابع مالی وبودجه آن کشور است. مسألهای که ابراهیم سحرخیز، معاون اسبق وزارت آموزشوپرورش در گفتوگو با جامجم هم براین موضوع اذعان دارد وبا اشاره به وجود ناترازی و کسری در بودجه بر این باور است که ما در مدرسه باید هزینههای دیگری هم انجام دهیم تا کیفیت بخشی که خود لازمه عدالت آموزشی است، اتفاق بیفتد. همین سهم ناچیزهزینههای غیرپرسنلی همچون فعالیتهای فرهنگی، پرورش استعدادها، تجهیز زیرساختهای کمکآموزشی مدارس و...،کیفیت آموزشی را هم تحتالشعاع قرار میدهد.
آقای سحرخیز از نظر شما نحوه تخصیص بودجه آموزشوپرورش به نوعی به بیعدالتی آموزشی دامن نمیزند؟
سهمی که از بودجه عمومی دولت به آموزشوپرورش اختصاص داده میشود با عدالت آموزشی رابطه مستقیم و تنگاتنگی دارد. ما از دهه ۷۰ تاکنون شاهد افول سهم آموزشوپرورش از بودجه عمومی دولت هستیم، بهطوریکه میانگین بین ۲۳ تا حتی ۳۰درصد ناترازی بودجه داشته، یعنی هرساله آموزشوپرورش۲۰درصد ناترازی دارد و برای همین مجبور میشود که این درصد ناترازی را از محل بودجه سال بعد، پیشخور کند. ممکن است دراسفند ماه این وزارتخانه تخصیصاش را از صددرصد به ۱۱۰درصد یا ۱۱۵درصدهم برساند اما غالبا این پرداختهاومطالبات از بودجه سال بعد تأمین میشود؛ بهعبارتی دیگر میتوان گفت که بین بودجه مصوب آموزشوپرورش و بودجه عملکردی یا عملیاتی شده بین ۲۰ تا ۲۵ درصد حداقل اختلاف وجود دارد. ازاین بودجهای که هرساله ناترازی وکسری هم در آن وجود دارد، ۹۹درصد آن هم صرف حقوق ودستمزد میشود. در حالیکه ما در مدرسه باید هزینههای دیگری هم انجام دهیم تاکیفیتبخشی که خودلازمه عدالت آموزشی است، تحقق پیدا کند.
و شما چه چیزی را لازمه کیفیتبخشی آموزشی میدانید؟
لازمه کیفیتبخشی این است که بودجه آموزشوپرورش متحول شود. نسبت اعتبارات پرسنلی به غیرپرسنلی حداقل باید ۸۰، ۲۰ شود. یعنی ۸۰ درصد پولی که دولت به آموزشوپرورش اختصاص میدهد صرف حقوق شود و ۲۰ درصد باقیمانده را بین مدارس دیگر توزیع و تقسیم کند تا آنها این هزینه را صرف کیفیتبخشی کنند. بهعنوان مثال برگزاری کلاسهای جبرانی، اختصاص هزینهای به فعالیتهای پرورشی یا غنیسازی فعالیتهای فوقبرنامه میتواند بخشی از همین کیفیتبخشی باشد. درحال حاضر چیزی بهعنوان سرانه به مدارس واریز نمیشود و به همین دلیل است که مدیران مدرسه مجبور به دریافت هزینههایی از خانوادهها میشوند.حتی خیلی اوقات هزینه سرایدارمدرسه راهم والدین پرداخت میکنند و این عدالتبخشی نیست.
و حالا با توجه به کسری بودجه آموزشوپرورش طی این سالها، شما چه پیشنهادی برای تقویت بودجه این وزارتخانه دارید؟
کمترین سهم آموزشوپرورش از بودجه عمومی، همین امسال یعنی ۸/۹ درصد بود. البته این بودجه مصوب است و اگر کسری داشته باشند، دولت مجبور به پرداخت آن است. ما انتظار داریم که دولت چهاردهم بودجه آموزشوپرورش را به سهم واقعیاش برساند. در دوران جنگ تحمیلی سهم این وزارتخانه از بودجه ۱۸ تا ۲۰ درصد بوده که هم اکنون به زیر ۱۰ درصد رسیده است. پس اقتضا میکند با توجه به جمعیت ۱۷ میلیونی دانشآموزان، سهم بودجه ارتقا پیدا کند. چه بسا در صورت افزایش و نگهداشت بخشی از آن توسط مدیران مدارس بهویژه در مناطق محروم، عشایری، نابرخوردار و کمبرخوردار، میتواند اتفاق خوبی شکل بگیرد. البته این سرانه هم فقط باید به مدارس دولتی عادی اختصاص داده شود نه مدارسی همچون تیزهوشان، سمپاد و... موضوع معاونت پرورشی، مدارس شبانهروزی و بحث ایابوذهاب دانشآموزان مناطق روستایی ازجمله مواردی است که اگر در بودجه به آن توجه نشود، ما طی سالهای آتی شاهد شکاف و نابرابری بیشتری خواهیم بود.
پیشنهاد بهکارگیری معلمان بازنشسته در لایحه بودجه ۱۴۰۴
موضوع بهکارگیری بازنشستگان فرهنگی به نفع دولت و به ضرر آموزشوپرورش است چرا که دولت به جای حل چالش کسری معلم و استخدام معلم تازهنفس، از ظرفیت بازنشستگان با ساعتی ۵۰ یا ۶۰ هزار تومان استفاده میکند و مبلغ نهایی آن را پس از یک سال و با تأخیر پرداخت میکند. بهنظر من بازنشستگان آن انگیزه لازم و نوآوری در روشهای جدید تدریس را ندارند. ما باید از معلمان جوانتر و باانگیزهتر و در باب توانمندسازی آنان اقداماتی را انجام دهیم و از معلمان بازنشسته بهعنوان اتاق فکر استفاده کنیم. از نظر من این راه صحیح نیست و بهدنبال آن است تا آموزشوپرورش ارزان اداره شود. زمانی هم که ارزان اداره میشود، کیفیت قربانی ارزانی میشود.