با اینحال عملیات عکا، موشکباران حیفا، هلاکت و جراحت صدها صهیونیست در جنوب لبنان و در جدیدترین مورد، هدف قرار گرفتن محل اقامت نتانیاهو در تلآویو منجربه ابطال این فرضیه ساختگی شد.
بهعبارت بهتر، شهادت دبیرکل مقاومت اسلامی لبنان منجر به افزایش انگیزه میدانی و فرامتنی رزمندگان مقاومت لبنان در وارد آوردن ضربات مهلک و کشنده بر پیکره نیمهجان صهیونیستها شد.
چنین قاعدهای درخصوص شهید یحیی السنوار نیز صادق است. مقامات حماس میگویند پس از شهادت یحیی السنوار، نه تنها در ادامه رزم و مبارزه با دشمن صهیونیستی مصممتر هستند، بلکه انتقام خون این فرمانده مبارز را نیز از دشمنان به سختترین نحو ممکن خواهند گرفت. همین مسأله سبب شده تا بهرغم افزایش ضریب تمهیدات امنیتی در تلآویو، حیفا و شهرکها، هر لحظه احتمال وقوع حادثهای عظیم و هولناک علیه سیاستمداران صهیونیست و ساکنان اراضی اشغالی وجود داشته باشد.
راه شهید یحیی السنوار ادامه دارد
شهید یحیی السنوار، رئیس دفتر سیاسی حماس و معمار عملیات غرورآفرین طوفانالاقصی به آرزوی دیرینه خود دست یافت و در مسیر آزادی قدس شریف به همراهان شهید خود پیوست. در اینجا قصد تمرکز بر ابعاد میدانی و راهبردی صحنه نبرد پس از شهادت فرماندهان مقاومت را نداریم اما مختصات و شرایط کنونی میدان نبرد در شمال غزه و جنوب لبنان بهوضوح نشان داده که رهروان مسیر فرماندهان شهید مقاومت، لحظهای در گرفتن انتقام خون پاک آنها دریغ نکرده و روزبهروز بر ابعاد و عمق شکست دشمن صهیونیستی در منطقه میافزایند. دراینجا قصد داریم بر مسأله مهمتری متمرکز شویم و آن خطای شناختی دشمنان در قبال شهادت فرماندهان مقاومت است. این خطای شناختی، درطول تاریخ معاصر ومناسبات گذشته و جاری در حوزه روابط بینالملل نیز ظهور و بروز پیدا کرده وهربارهزینههای سختتری رامتوجه بانیان صهیونیستی و آمریکایی این جنایات میسازد.
ناتوانی دشمن در محاسبه توان مقاومت
در ادبیات سیاسی غرب و تئوریها و فرضیههایی که اکثرا از سوی رئالیستها(واقعگرایان) و نئورئالیستها مطرح میشود، «ساختار»بر«بازیگران»غلبه داشته و قدرت تنظیم حدود وثغور رفتاروگفتار بازیگران راداراست.هر بازیگری که چهارچوبها و خطوط قرمز تحمیل شده از سوی ساختار قدرت را نپذیرد، از سوی همین ساختار حذف میشود اما سؤال اصلی اینجاست که چه کسانی این ساختار و حدود آن راتعیین و تفسیرمیکنند؟ پاسخ این سؤال مشخص است: بازیگری که بیشتر از دیگران میتواند زور وقدرت خودرابه سایرین تحمیل کند! این همان چرخه ورابطهای است که«زور» و «سلطهگری» خمیرمایه و ماهیت آن را تشکیل میدهد.درچنین ساختاری،بازیگران دارای «کمیت» و «وزن محاسبه شده» هستند و از سوی ساختار پنهان و آشکار قدرت «ارزشگذاری» میشوند. بدونشک نمیتوان منکر تأثیرگذاری ساختار بر بازیگران بود اما زمانی که ماهیت و مناسبات این ساختار براساس سلطهگری و زور تعریف شود، قطعا بازیگرانی که خود را در ذیل آن تعریف میکنند نیز تاریخ مصرف محدودی دارند و هر زمان کارکرد آنها برای صاحبان قدرت و زور خاتمه پیدا کند، به نوعی از ساختار حذف میشوند اما زمانی که یک ساختار براساس ارزشهای فطری و الهی و برمبنای مبارزه با سلطه و ستمگری و تحقق عدالت واقعی در جهان شکل گیرد، بازیگران نیز در بطن آن دارای ارزش ابدی خواهند شد. یکی از این ساختارها، گفتمان مقاومت است.
گفتمان و روشی که پیروز میدان خواهد شد
در اینجا نسبت به چرایی جاودانگی منظومه گفتمانی مقاومت و فرماندهان شهید آن دقیقتر میشویم. این جاودانگی ریشه در اصالت و قداست این منظومه و ساختار دارد. ارزشهای الهی و انسانی، ذاتا مانا و پایدار هستند و در نتیجه، افرادی که حیات خود را برمبنای این ارزشها و اصول تعریف کردهاند نیز پایدار خواهند بود. در ساختار و منظومه گفتمانی مقاومت، خبری از زور و سلطه نیست و «حریت» و«عدالت» تبدیل به تنها هدف وارزش مشترک بازیگران وساختار میشود.درچنین منظومهای، شهدای بزرگواری مانند سیدحسن نصرا...، اسماعیل هنیه، یحیی سنوار، شهید نیلفروشان و...احیا و عندربهم یرزقون هستند. از اینرو خون فرماندهان و شهدای بزرگوار جبهه مقاومت، یاریدهنده رزمندگان مقاومت در نصر و پیروزی نهایی بر دشمن غاصب صهیونیستی و حامیان غربی آن خواهد بود.