در بررسی رفتار مصرف کنندگان و مخاطبان عام و خاص هر صنعتی، مطلوبیت به مثابه یک عامل تنظیم کننده رفتار و استراتژی تولیدکنندگان و صاحبان صنایع نقش آفرینی می کند. در یک تعریف ساده و گویا، مطلوبیت، میزان رضایت فرد یا مشتری را، از مصرف تولیدات و خدمات را مورد سنجش و ارزیابی قرار می دهد.
مطلوبیت، تعریفی کلی اما مصادیقی نسبی دارد! به عبارت بهتر، نمی توان حد نهایی مطلوبیت اقتصادی را در قبال صنایع گوناگون، تعریف و آن را به یک عدد یا کمیت خاص تقلیل دهند.
مطلوبیت اقتصادی، هم در نزد تولید کنندگان و هم در نزد مصرف کنندگان می تواند هر سال و حتی هر ساعت و لحظه دچار تغییر شود. در این میان، کارفرمایان و صاحبان صنایعی موفق هستند که قدرت درک مطلوبیت اقتصادی خود و مشتریان را با توجه به مولفه های محیطی، زمانی و مکانی داشته باشند.
مخاطبان حوزه صنعت، به طور طبیعی دنبال مطلوبیت حداکثری هستند:چه در ارتقای کیفیت ساخت و ارائه محصولات و چه در دسترسی به آنها. هر اندازه رضایت کسب شده یک مخاطب صنعتی (اعم از یک کارخانه، ساختار یا حتی فرد) از مصرف کالاها و دسترسی به محصولات و خدمات بالاتر باشد، در آن صورت چرخه عرضه و تقاضا دچار تعادل و توازن خواهد شد. حرکت صحیح این چرخه نیز مترادف با سود مجموعه و مخاطبان آن است.
طبیعی است هر کالا و محصولی که مطلوبیت بیشتری خلق کند، بازار بزرگ تری پیدا می کند. این رابطه منطقی و مستقیم، در حوزه صنعت ظهور و بروز ویژه تری دارد:جایی که «رقابت بر سر مطلوبیت» تبدیل به یک آوردگاه مهم می شود. از این رو باید در سیاستگذاری های کلان و حتی خرد در حوزه صنعت و تجارت، لحظه ای از شاخصه مهم مطلوبیت غافل نشد.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد