سازوکار قانون الهی، شکر نعمت رحمت رابه جا آوردن،چگونه است و چگونه میتوان دریافت مجوز کرد؟ و حاصل پذیرش فرمان خدا چگونه به عزت ملتهای موحد منجر میشود؟ تفسیر حکیمانه رهبر از وحی الهی، رمزگشایی این آیه توحید بود تا همهزمان به کار مردم ما آید و مشکلگشا باشد و برابر دشمنان درنده وسیطرهجو، سلاح موثر باشد و بر سیطره الهی بیاویزد وسیطره و سلطه کفر را بر باد دهد. این گوهر گرانبها، عصاره هدایت رهبری، در مورد پیوستگی برابر کفر وضرورت یاری مسلمانان در ستم بر آنان و افشای تفرقه شیطانی سلطهگران کافر و فریب و تفرقهافکنی آنها بود که یک بار با تفرقه و اغتشاشآفرینی، با شعار نه غزه، نه لبنان، تجربه عریان درسی بزرگ برای ما شد.
فرمان مقاومت در برهه جنگ نور و ظلمت
سخن رهبر معزز، اهمیت یکهاش آن است که بیانیه عزت از منظر قرآن و عترت است و جدل احسن حکیمانه در وجوب مقاومت نصراللهی، برای آینده همه ملتهای تحت ستم و مسلمان وبرهان قاطع این جهاد و یاری به آنان است؛ با اتکا به براهین توحیدی قرآن مجید وسنت الهی وقوانین ربوبی وحیاتی ومستندات و براهین عقلی وحتی مستند قوانین رسمی و بینالمللی. درنتیجه این حقیقت باقی میماند که قدرت و نیرومند شدن و قوه و استطاعت برای مقاومت حرف آخررامیزند.پس بایددر بالا بردن استعداد و استطاعت ایمان و رزم نیروی انسانی و نیز استطاعت سلاح کوشید، نه درتسلیم به فرمان شیطانی مستکبران و تعطیل روح مقاومت. همچنین باید خواهان کمالیابی قوای نظامی و تکنولوژی بالای سلاحهای نو شد.این سخنرانی تاریخی فرمان همین مقاومت در این برهه جنگ نور و ظلمت است.هدف ولیمسلمین جهان، پس ازسلسله ترورهای مذبوحانه سرداران مقاومت به دست کفرِ درنده، این شیطان قدرت متفرعن جهانی و صهیونی، تشجیع جهان اسلام به تداوم همین مقاومت بوده است. این روح سخنرانی و خطبه نماز جمعه است؛ روح این حرکت در این سخن متکی بوده است به توحید.
براهین توحیدی و عقلی و قانونی
الف) توحید: رحمت، ولایت، عزت و حکمت
پیوستاری و رابطه علی رحمت الهی با ولایت الهی (پیوستگی مومنان و مردم به مثابه جلوهای از رحمت) و پذیرش این اصل و نتیجه جوشش منبع عزت الهی شامل حال مردم اهل ولایت و همیاریشدن، یکی از نتایج پربرکتش رهایی ملتهای مسلمان از نقشه زندانیشدن در مرزهای ساختگی سرزمینی و تکهپارهشدن امتواحده و اختناق و خفگی در دام ظلم، ستم، زندگی جداجدا و عدم یاری هم میشود که سرمقاله جامجم: «غربگرایان، تحلیلهای غلط، تجویزهای ضدمقاومت»به وجهی از عواقب همین نفیولایت و پیوستگی اسلامی و اختناق حاصل از آن در محبس جداسازی جغرافیایی و عدمیاری به مردم ستمدیده امت اسلام، به بهانه مرزهای اعتباری اشاره میکند. تفرقه غربزدگی در نفس ولایت به هم پیوندی مسلمانان، آنان را جداجدا به مذبه ظلم کفر میبرد. رهبر حکیم با معرفت قرآنی، راز این توطئه تفرقهانداز را که ریشه در نقشه شیطانی کفر دارد فاش میکند. بدینسان رهبر عزیز پایه سخن خود را در دفاع از اجرای فرمان توحیدی قرآن برای تعهد به وابستگی و ولایت امت واحدهای که اعضای یکدیگرند، توحید قرار دادند و نشان دادند که چگونه عزت و حکمت، ازعزت و حکمت الهی ریشه میگیرد وبه ارائه روشن و قاطع براهین قرآنی پرداختند و به این بسنده نکردند وبه ذکر وجود متقن دلایل عقلی و قوانین بینالمللی دردفاع مشروع برابر غاصب و یاری به مدافعان مسلمان برابر متجاوزان پرداختند.همان طورکه از مبنای قرآنی شروع کردند که حجت روشن ماست. کانون این برهان اتکا به توحید و یگانگی مطلق ربالعالمین بوده است که سرچشمه رحمت و ولایت و حکمت و عزت است. خدا و قرآن او(قرآن صامت که برای اهلش ناطق است و قرآن ناطق برای مردم یعنی عترت) تنها منبع اصیل معرفت و شناخت چه باید کردهای انسان است.
ماجرای هلاکتبار شیطانی فتنههای دنیا
ببینیم انسان موحد دغدغه چه دارد؟ و این پروردگار یگانه از ما در ماجراهای هلاکتبار شیطانی فتنههای دنیا چه میخواهد؟
رهبر حکیم میفرماید: خداوند عزیز و حکیم همبستگی انسانها و مخصوصا مومنان و مسلمانان را رحمت الهی معرفی میکنند. پس از ما در مقام بنده حق متعال، پاسداشت نعمت پیوستگی مومنان باهم یعنی مراعات ولایت را میطلبد. این فرمایش قرآنی به این معناست که اگر شما مسلمانان باهم همدلی و پیوند و همیاری داشته باشید، رحمت خداوند شاملحال شما میشود. آیه قرآنی که رهبر حکیم به آن اشاره میکنند با ذکر عزت و حکمت الهی پایان میدهد. رهبر معزز میفرمایند در این آیه شاید معنا آن است که رحمت الهی، یعنی ولایت و همدلی و پیوند، متناسب است با عزت و حکمت. از آنجا که عزت به معنای سیطره قدرت الهی بر همه عالم وجود است و حکمت همان استواری همه قوانین آفرینش است، رهبر حکیم و عزیز روشنگری میکند که شاید خداوند در این آیه هم میخواهد ما را به این معنا توجه دهد که اگر مسلمانان با هم اتحاد داشته باشند عزت الهی با آنها خواهد بود و میتوانند از قدرت بیپایان و سنتها و قوانین استفاده کنند.
فرهنگ در برابر شعبده غربگرایان
این گونه آغاز سخن رهبری استوار به یک حکمت عزت بخش توحیدی بوده است که وجوب ولایت را اثبات میکند و بر پیوند مسلمانان و حتمیت ضرورت یاری همدیگر برهان میآورد. این سیاست قرآنی، یعنی ارزش الهی رحمت ولایت، پایه استدلال آتی ایشان درباره مقاومت و تکلیف یاری به فلسطین و لبنان و هرکشور تحت ستم و مسلمان در موقعیت یورش وحشیانه استکبار و سگ هار او به سرزمین مردمان مسلمان است. تنها پرسشی باقی میماند؛ این ولایت الهی و اتفاق میافتد به طور استراتژیک حول چه باید صورت بگیرد؟ مسلما نه ولایت و حرف شنوی از کفر و خودباختگی و سازش با جنایتکاران و دوستی با دشمنان خدا و بردگی شیاطین و تسلیم به غرب و مدرنیته و اصول رفتار کافران و روشهای ماکیاولیستی و رفرمیسم غربگرا و سیطره قدرت جائز که مایه ذلت مسلمین خواهد بود و نه عزت. پس وفاق و اتفاق باید بر محور توحید و مقاومت علیه کفر و علیه سیطره تمدن فرعونی غرب و شرق و علیه سیطره سیاست و اقتصاد استثماری و فرهنگ وتفکر و سیطره استکبار تشکیل شود؛ نه اصلاح به زیان انقلاب اسلامی و استقلال و به سودرفرمیسم ومدرنیزاسیون غربگرا ووابستگی به غرب که این راه ضد قرآنی و ضد همپیوندی مسلمانان وبه سود سیطره دشمنان اسلام است واقراض آنان را تامین میکندنه عزت الهی مسلمانان را. این پیوند باید ضد ستم استکبار وبه سودمقاومت باشد.شعبده غربگرایان گریزان ازانقلاب اسلامی واستقلال، پیشرفت وعزت اسلامی و رفرمیستهای غربزده و ضد راه امام (ره)، آن است که وفاق را پذیرش نگرش تسلیمطلبان وغربباوران و قبول ولایت و نگرش مدرن تعریف میکنند و باز گذاشتن دست روشنفکری خائن و مرعوب غرب و موانعی مانند ولایت شیطانی استکبار و کدخدای متفرعن و آمریکا و مخالف عمل به توحید و سیاست قرآنی در کشورداری و انقلاب اسلامی و ولایت الهی و… را باید معرفی کرد یعنی موانع شالوده پیوند و همیاری مسلمانان و مومنان را باید شناخت و این اغوا و نیرنگ را باید شناساند و خنثی کرد.این مبنا عالی سیاست قرآنی در خطبه رهبری، مشت شعبده بازش با شیطان و عدم اتکا به قرآن را باز میکند. همچنین سیاست قرآن برای تفرقه و ممانعت از ولایت و هم پیوندی توحیدی مسلمانان و مقاومت برابر دشمن و استحاله جمهوری اسلامی و حرکت نهانروشانه در مسیر سازش و تسلیم و پذیرش سرپرستی غرب را افشا و حقیقت عزت و حکمت عزتبخش و مقاومت را باز میگوید.