اما بهانه پرداختن به این شبکه عریض و طویل، ابراز نارضایتی شماری از اصلاحطلبان از مستمسک واقع شدن نامه فائزه هاشمی برای تخریب وجهه همه محکومان امنیتی است. تعدادی از نیروهای متصل به جریان موسوم به اصلاحطلبی در ساعات پس از انتشار نامه مذکور، رویکرد عدهای در یک کاسه ساختن همه زندانیان و جانمایی تمام آنها در بستر و زمینه مواضع فائزه هاشمی را به نقد کشیدند و صراحتا اظهار کردند که مفاد نامه باید با آهستگی و پیوستگی بیشتر، مورد آسیبشناسی قرار گیرد زیرا درغیر این صورت، اصل «مبارزه با ساختار» زیر سؤال خواهد رفت. اظهار نظر این گروه از اصلاحطلبان، نشانی آشکار از نسبت و تناسب مستقیم میان محکومان امنیتی در زندان با پروژههای برساختار بیرون از زندان است که یک پا در درون ایران و پایی دیگر در خارج از سرحدات وطن دارد. قسمی از آنها که در درون زندان حضور دارند، نظیر مصطفی تاجزاده و نرگس محمدی، با اشغال عناوین پر طمطراقی نظیر فعال حقوق بشر یا فعال آزادیخواه و ایضا تصویرسازی گمراه کننده از خود نزد عموم، خط رادیکالیسم را تئوریزه و برای اجرا، رفقا و پیروان خود در بیرون از زندان را بسیج میکنند. شاهد مثال این تقسیم کار، روندی بود که به ابقای رئیس جبهه اصلاحات انجامید. همکاری و مشارکت میان رادیکالهای درون وبیرون از زندان، البته نیازمند ابزار پروپاگاندا با هدف مظلومیت فروشی نزد افکار عمومی و متعاقبا کسب وجاهتی نیمبند است. اینجاست که ضدرسانههای فارسی زبان خارج از کشور و در رأسشان ایران اینترنشنال -با همراهی برخی دنبالههای داخلی- به میدان آمدند و نقش بوقچی را برعهده میگیرند. بوقچیها یک کارکرد مهم دیگر نیز برای محور درون-بیرون زندان دارند و این کارکرد، معطوف به قهرمانسازی از شخصیتهایی پوشالی است که از حداقل بنیه و استحکام فکری و عملی برای کنشگری سیاسی برخوردار نیستند. پروژه قهرمانسازیها ازرادیکالهای درون و بیرون زندان، اتصالهایی به برخی محافل و نهادهای مدعی حقوق بشری بینالمللی نیز دارند. این نهادها و محافل با اختصاص جایزه، رپرتاژ خبری وسیع و البته اختصاص فاندهای قابل توجه، مزد آشوبطلبی غوغاسالاران را میدهند و با این کار، اقدام علیه امنیت ملی را به امری نرمال و غیر قابل عقوبت، تبدیل میکنند. آنچه درباره شبکه براندازی در این جستار آوردم، بخش کوچکی از واقعیت بود که شرح مبسوطش، فرصت دیگری میطلبد. اما باید اذعان کرد که نامه اخیر فائزه هاشمی رفسنجانی، نقشی مهم در برملاشدن بیشتر شبکه پروژه بگیر براندازانی داشت که یک سر در زندان و یک سر در لندن دارند. این شبکه بیوطن با سیاسی کردن همه موضوعات و دادن وجهه مبارزهجویی و تقابل به زیست روزمره جمعی، هدفی جز مغشوش و منهدم کردن قوه شناختی ایرانیان ندارد؛ نتیجه سرراست این اغتشاش فکری نیز چیز جز بریدگی از واقعیت نیست.