یکی از اولین نکات، نحوه واکنش کسانی به این فهرست اسامی بود که خود را از یاران وفادار آقای پزشکیان میخواندند و بر بیمزد و منت بودن این یاری خود تأکید داشتند. آنها مدعی بودند نظراتشان مشورتی است و تصمیمگیری نهایی با خود آقای پزشکیان خواهد بود، اما هنگامی که با تصمیم آقای پزشکیان در انتخاب اعضای کابینه مواجه شدند، رفتار دیگری را در پیش گرفتند و مشخص شد بین ذهن و زبانشان تفاوت وجود داشته است.
نکته دیگری که مشخص شد مبتنیبودن خط سیر و حرکت آقای پزشکیان بر یکسری اصول و مبانی است. در واقع آقای پزشکیان نشان داد در همان خط و مسیری حرکت میکند که از ابتدای ورود خود در صحنه انتخابات ریاستجمهوری اعلام کرده بود. تأکیدات مکرر و چهبسا بیسابقه ایشان بهعنوان یک کاندیدای ریاستجمهوری بر لزوم رعایت چارچوبهای قانون اساسی و نیز سیاستهای کلان مقام معظم رهبری، کاملا در حافظه مردم ایران ثبت و ضبط شده است. همه مردم ایران و همه اصحاب احزاب و جناحها و جمعیتها هم بهوضوح این نکات را از زبان ایشان، از همان روز اول حضور در وزارت کشور برای ثبتنام در انتخابات شنیدهاند. بنابراین پرواضح است و بسیار بدیهی است و کاملا منطقی است که آقای پزشکیان کسانی را بهعنوان هیأت دولت خود انتخاب و معرفی کند که قابلیتهای لازم را در آنها برای گامبرداشتن در مسیر قانون اساسی و سیاستهای کلان مقام معظم رهبری ببیند.
همچنین این نکته مشخص شد که بسیاری از نیروهای سیاسی، بیش از آنکه برای شایستگی و لیاقت و کارآمدی اعضای هیأت دولت اهمیت قائل باشند، وزن و سهم جناحها و گروهها در کابینه برای آنها اهمیت دارد. به همین دلیل بلافاصله به سراغ تعیین سهم و درصد هر یک از گروهها و جناحها در این کابینه رفتند و حتی کار درصدبندی را به ردههای معاونت و مدیرکلی و غیره هم کشاندند. بعضی اظهار خوشحالی کردند از اینکه مثلا ۶۰ درصد کابینه از فلان جناح است. بعضیها اظهار ناراحتی کردند که چرا ۱۰۰ درصد کابینه از فلان جناح نیست، بعضی خشنود بودند از اینکه درصدی از کابینه به فلان جناح تعلق ندارد و در این میان شایستگی و لیاقت وزرای پیشنهادی از نگاه آنان، در محاق قرار گرفت.
در کنار این نکات، همچنین مشخص شد که در عرصه سیاسی کشور، افراد تند و افراطی و شلوغکن و شهرتطلب، همواره بودهاند و هستند و خواهند بود که تنها یک اصل برایشان مهم است؛ جنجال به پا کن تا دیده شوی! برای اینان، هیچ چیز و هیچکس مهمتر از خودشان نیست. اینان تشنه دیدهشدن هستند و برای این منظور، هرکاری میکنند. موافقت یا مخالفت با اعضای کابینه صرفا یک وسیله و ابزار و در واقع یک بهانه است. اصل، «من» است که باید به هر طریق ممکن دیده شود و بر سر زبانها بیفتد.
و اما آنچه از این پس مشخص خواهد شد اینکه در تعامل میان آقای پزشکیان بهعنوان رئیس قوه مجریه و نمایندگان مجلس بهعنوان قوه مقننه، با مسئولیتهای مشخص هر یک از این قوا درقانون اساسی، تاچه حد اصول محترمی مانند منطق و حق و عدالت و درایت و هوشمندی حاکم خواهدبود.شکی نیست که بررسی موشکافانه میزان شایستگی هر یک از وزرای پیشنهادی در عرصه تخصصی وزارتخانه خود، نهتنها یک حق، بلکه مسئولیت شرعی و قانونی نمایندگان مجلس است که تخطی از آن به نفع هیچکس نیست.
از سوی دیگر، برحذر بودن از نگاهها و قضاوتهای خطی و جناحی در موافقت یا مخالفت با وزرای پیشنهادی نیز باید دقیقا از زاویه همان مسئولیت شرعی و قانونی مورد لحاظ قرار داشته باشد ودرکنار این دو، باید خاطرنشان ساخت که مصالح عالیه کشور و نظام و مردم نیز قابل کتمان و چشمپوشی نیست. امید آنکه در پایان این بحثها و بررسیها، مشخص شود همگان به مسئولیتهای قانونی و شرعی خود عمل کردهاند و با تشکیل یک دولت وفاق ملی و کارآمد، مسیر کشور برای اعتلا و سربلندی و سعادت، بیش از پیش هموار شده است.